eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
923 دنبال‌کننده
380 عکس
479 ویدیو
183 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام باقر علیه السلام و روضه‌یِ کربلا لبهایِ خشکیده دَمِ آخر تکان خورد آمد به یادش نیزه‌ای که بر دهان خورد پیراهن و عمّامه‌ای روزی‌رسان شد انگشتری شد نان و آنرا ساربان خورد اِی وای از زهرِ هشام وُ قصّه‌یِ شام غصّه برایِ هر دو روضه قدکمان‌ خورد زهرا به رویِ سینه می‌کوبید وقتی..... زینب به چشمَش دید بر لب خیزران خورد اِی کاش می‌مُردم زبانم لال آقا مَقتل نوشته پایِ سر یک استکان.... خورد.... تو پابرهنه  پایِ سر  سرگشته بودی در کوچه‌ها مُشت‌وُلگد  بر کودکان خورد روضه بخوان اِی روضه‌خوانِ چارساله‌ از دزدِ‌‌ معجر  تازیانه  عمّه‌جان خورد رَگهایِ بابا را تماشا کرد  اُفتاد آیا پس از این ندبه‌خوان هرگز تکان خورد @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی شهادت امام باقر علیه السلام اِسارت بود وُ سیلی وُ جسارت جسارت بود وُ آه وُ دود وُ غارت به غارت رفت حتّی گاهواره به نیزه بود حتّی شیرخوارت @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور امام حسین علیه السلام و کربلا قرارِ ما کرب‌وبلا پایِ ضریحِ حسین اصلاً باید نوکر بمیره تو روضه‌یِ بین‌الحرمین وسطِ روضه‌هایِ آقا جونِ منو بگیر خدایا اینجوری زیرِ تابوتمو می‌گیرن حبیب وُ بُریر جوُن و سقّا اللّهمَّ اجعل مَحیایَ مَحیایِ ثاراللّه زنده‌‌َم با عشق و می‌میرم برایِ ثاراللّه‌ یاحسین /۴/ قرارِ ما کرب‌وبلا روبه‌رویِ اِیوون‌ْطلا رو به ضریحِ شیش‌گوشه با ذکرِ یاعلی موسیَ الرّضا خیلی وقته حرم نرفتم خیلی وقته هواتو کردم دوست دارم تویِ کربلا بمیرم با تابوتم دورت بگردم اللّهمَّ اجعل مَحیایَ مَحیایِ ثاراللّه یه روز تو روضه جون میده نوکر ان‌شاءاللّه یاحسین /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت شهادت امام محمّد باقر علیه السلام اگر از این جگرِ پاره شرر در آمد ؟! اگر از سینه‌یِ در شعله نفس بر آمد؟! دست‌وپایی زدم وُ بویِ گلِ یاس رسید مژده دادم به دلِ سوخته مادر آمد تُحفه‌ای آمده از سویِ هشامِ ظالم خونِ دل از دلِ خونین شده آخر آمد کربلایی شده اوضاعِ مدینه یارب شعله از خیمه به سویِ دلِ مضطر آمد یاد دارم که غروبِ غم و اندوهِ حرم پابرهنه شدم و بر رویِ نِی سر آمد خار پاهایِ من و رقیّه را زخمی کرد تکّه‌ای خیمه‌یِ سوزان جایِ معجر آمد در خرابه کمکِ عمّه‌یِ سادات شدم سرِ خونین‌شده بر دامنِ دختر آمد کوفه نانِ صدقه پیشِ دو پایم انداخت چشمِ عمّه خون شد و غیرتِ حیدر آمد چون پدر زندگی‌ام را خرجِ روضه کردم روضه افتاد و صدایِ آهِ کوثر آمد کربلاییِ بقیع ندبه‌یِ غم می‌خواند کاش یک جمعه بگوئیم که دلبر آمد @sehreashk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیت شهادت امام محمّد باقر علیه السلام یادگاریِ حرم مثلِ حرم می‌سوزد کربلایی شده روضه جگرم می‌سوزد مثلِ گودال صدایِ مادرم می‌آید می‌زند سینه و گوید پسرم می‌سوزد @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌‌یِ زمینه شهادت امام محمّد باقر علیه السلام انگار قراره تا دنیا دنیا بمونه بسوزه تو لحظه‌یِ جون دادن هم تنها بمونه بسوزه تشنگیِ کربلا رو چشیده حالا باید سفر کنه رویِ نیزه دیده سرِ بریده چطور با غصّه سر کنه وقتی عمّه سیلی می‌خورده می‌خواست صورتشو سِپر کنه امّا نشد با رقیّه همسفر پابرهنه پایِ سر رفته با دو چشمِ تر همراهِ زینب مولایِ من ( یا امامَنَا الغریب ۳ ) امامِ باقر /۴/ دمِ آخری شبیهِ ..... گودال می‌زنه دست‌وپا تشنه‌لبه و می‌سوزه می‌سوزه جیگرِ زهرا زهرِ کینه قلبشو می‌سوزونه داره می‌سوزه جیگرش تارِه دیده‌هاش دیگه نمی‌بینه درست مثِه مادرش امّا رویِ نیزه‌ها نمی‌شینه غروبِ غم‌ها سرش کرب‌وبلا پا به رویِ سینه بود رویِ غنچه شد کبود شده بینِ خاک‌ و دود همراهِ زینب مولایِ من  ( یا امامَنَا الغریب ۳ )  امامِ باقر /۴/ صبرم به سر اومد ارباب تا کی حرمو نبینم عرفه‌ حرم نرفتم چه داغیه‌ تویِ سینه‌َم ماهِ غمِ تو تو راهه ارباب کاش دستمو بگیری رو لبهایِ زهرا آهِه ارباب به دامِ غم اسیری من نوکرِ روسیاهِ ارباب تو بهترین امیری اربابِ من یه روزی تو روضه‌هات‌ نوکرت میشه فدات می‌ره سمتِ کربلات همراهِ زینب اربابِ من ( یا امامناَالغریب ۳ ) اباعبداللّه /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه شهادت امام باقر علیه السلام سبک مدینه دوباره ...... مدینه دوباره زمینِ پر از بلا شده یه آقایِ خسته روضه‌خونِ کربلا شده پرستویِ مهاجرم بال و پرم می‌سوزه به یادِ شاهِ تشنه‌لب داره جیگرم می‌سوزه تنم مثِه حرم مثِه.....دلِ مادرم می‌سوزه اَناَالغریب یا مظلوم /۴/ منی که یه عمره روضه‌خونِ گودالِ غمَم تویِ کوچه‌هایِ..... سینه‌زنیِ محرّمم دلم مثِه خیمه‌هایِ شاهِ کرم می‌سوزه آتیش گرفتم انگاری دوباره حرم می‌سوزه تنم مثِه حرم مثِه دلِ مادرم می‌سوزه اَناَالغریب  یا مظلوم /۴/ چند روز پیش‌تر از این مدینه پر از زائر بود دورِ‌‌ بقیعِ غم حلقه‌یِ ماتم حائر بود حالا بقیع چه خلوته دلِ دلبرم می‌سوزه از اینهمه غصّه و غم دلِ نوکرم می‌سوزه تنم مثِه حرم مثِه دلِ مادرم می‌سوزه اَناَالغریب  یا مظلوم /۴/ عرفه‌‌ رسید و ...... از قافله جا مونده غلام از راهِ دور ارباب میده به تو نوکرت سلام دوباره از دوریِ تو داره جیگرم می‌سوزه بارونی میشه دیده‌هام چشمایِ ترم می‌سوزه تنم مثِه حرم مثِه دلِ مادرم می‌سوزه اَناَالغریب  یا مظلوم /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام محمّد باقر علیه السلام سوخته در شعله‌هایِ زهرِ کینه پیکرم آتش افتاده به جانم سوخته بال وُ پَرم سوختم آتش گرفتم خشک شد لبهایِ من کربلایی شد خدایا لحظه‌هایِ آخرم وای از زهرِ هشام‌‌ و خاطراتِ شهرِ شام یادگاریِ حریمِ مضطر و شعله‌ورم سرنوشتِ من گِره بر روضه‌ها خورده خدا کربلا یا کوفه و شام و مدینه یا حرم..... هر کجا باشم به یادِ عصرِ عاشورایِ عشق روضه‌خوانِ عمّه‌یِ سادات و یارِ بی‌سرم من سرِ جدِّ غریبم‌‌ را به نیزه دیده‌ام شاهدِ دزدیدنِ انگشت با انگشترم گوشه‌یِ ویرانه دیدم روضه‌خوان دق کرده بود از همان دَم تا همین جا ندبه‌خوانِ دلبرم @sehreashk
برای استفاده از مطالب ویژه ماه محرم و صفر در کانال زیر عضو شوید به علت تعدّد مطالب اشعار و سبکهای محرمی فقط 👇👇👇👇 @sehreashk110
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت شهادت امام محمّد باقر علیه السلام نفس کشیدنِ آقایِ ما خدا سخت است مدینه گوش نَده حرفِ کربلا سخت است چه کرده زهرِ جفا با دلش که می‌سوزد ؟! دوباره یادِ عطش باز ماجرا سخت است دوباره یادِ همان روزهایِ قحطیِ آب دوباره یادِ غروبی که روضه‌ها سخت است همان غروب که پایِ برهنه در صحرا دوید وُ دید که آتش گرفته پا سخت است به نیزه رفت سری پیشِ چشمِ گریانی‌‌ حرم اسیر شده می‌رود کجا؟! سخت است عذابِ کوفه وُ شامِ بلا وُ زهرِ هشام‌.... چه آمده به سرش ؟! اینهمه بلا سخت است بقیعِ غم دَمِ یابن‌الحسن بیا گوید بیا عزیزِ دلم دوری از شما سخت است @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت شهادت امام محمّد باقر علیه السلام من شعله را از کودکی‌ام می‌شناسم این سوختن را از محرّم می‌شناسم امروز با زهرِ ستم می‌سوزم امّا این سوز را از فصلِ ماتم می‌شناسم جنگِ هشام‌ از ننگِ شامی سخت‌تر نیست صدرنگ بودن را مسلّم می‌شناسم ریگِ بیابان و مُغیلان و عطش را با ناله‌یِ ناموسِ خاتم می‌شناسم هر روز یادِ کربلایِ عشق هستم من روضه را با آه و اشکم می‌شناسم در کودکی خورشید را بر نیزه دیدم آوایِ قاریِ نِیِ غم می‌شناسم در کوچه‌هایِ کوفه و ویرانه‌یِ شام با عمّه بودم تا بگویم می‌شناسم .... من هِق‌هِقِ دردانه‌یِ دق کرده را با .... شرمِ امانت‌دارِ پرچم می‌شناسم من یادگارِ روضه‌هایِ کربلایم گودالِ داغِ شاهِ عالم می‌شناسم چشم‌انتظارِ یوسفِ زهرا نشانم تیغِ تقاص و طالبِ دَم می‌شناسم یابن‌الحسن برگرد که موعود را با..... آقا بیایِ نهرِ علقم می‌شناسم @sehreashk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل عرفات و امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف عرفاتی که نباشی دلِ ما می‌گیرد همه‌یِ قافیه‌ها رنگِ عزا می‌گیرد عرفه‌ روزِ امید است امیدم برگرد که دلم با قدمِ یار صفا می‌گیرد دلخوشیِ منِ آلوده شما هستید و ..... کارِ من با دَمِتان پیشِ خدا می‌گیرد شبِ اِحیاءِ نشدم زنده اگر با اَلعفو حال با توبه گدا ناوُنوا می‌گیرد‌ با حسین آمده‌ام اشک بریزم امروز عشق با گریه براتِ کربلا می‌گیرد تا محرّم قدمی مانده حرم حیران است نگران شورِ حسین کوفه میا می‌گیرد صلواتم عرفاتی شد و از موج‌ِ فرات قطره‌ای آب به امّیدِ شفا می‌گیرد مشک در علقمه افتاده و با گهواره مثلِ ارباب دَمِ واٰ عطشاٰ می‌گیرد از خداوند رسیدم به حسین و طفلش عاشق از اصغرِ شش‌ماهه‌ چه‌ها می‌گیرد؟! روضه‌یِ تیر و گلو خواندم و قنداقی که ..... در صفِ منتظران خانه و جا می‌گیرد @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف عرفه‌ پایِ دعایِ نابِ خیالت نشسته‌ام عمریست در هوایِ وصالت نشسته‌ام شکرِ خدا که دلخوشی‌اَم مِهر و عشقِ توست‌‌ در زیرِ سایه‌یِ پر و بالت نشسته‌ام هر چند حسرتِ عرفات است بر دلم در آرزویِ دیدنِ خالت‌ نشسته‌ام صحرانشینِ فاطمه من پشتِ خیمه‌ات‌ با رویِ زرد و آه و خجالت نشسته‌ام حالا که بویِ ماهِ محرّم رسیده‌ باز چشم‌انتظارِ رُخصت و شالت‌ نشسته‌ام چشم‌انتظارِ روضه‌یِ سردارِ علقمه یا لحظه‌یِ عجیبِ سؤالت نشسته‌ام دستِ عمو کجاست؟! چرا مشک پاره شد ؟! حالا پُر از غمِ تو و حالت نشسته‌ام برگرد آرزویِ سرِ نِی‌نشین بیا در انتظارِ صبحِ عدالت نشسته‌ام @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم قطعه _ روزِ عرفه‌ و روضه‌یِ حضرت عبّاس علیه السلام جامانده‌ای از قافله‌یِ آه که باشی مثلِ منِ بیچاره تو گمراه که باشی روزِ عرفه‌ تو طرفِ یار می‌آیی با روضه‌یِ عبّاسِ علمدار می‌آیی بیچاره‌یِ این صحن‌وسرا بودم و هستم پایِ عَلمِ ساقیِ بی‌دست نشستم دل در عرفات است وُ اُمیدم شده سقّا دَم می‌زنم از مَشک‌ وُ عَلم  می‌رسد آقا در مجلسِ ما بویِ گلِ یاس می‌آید با بردنِ نامِ عمو عبّاس  می‌آید .... آقا که می‌آید دلِ ما کرب‌وبلائیست نزدیکِ محرّم پُر از آوایِ خدائیست با یک نظرَش اهلِ نظر می‌شود عالَم کاش او بکِشد دستِ خودش بر پَرِ شالم بِندازد اگر شالِ عزاداری‌ام امسال دِق می‌کنم از غم وسطِ روضه‌یِ گودال حرف از بدنِ بی‌سر وُ عریانِ نگار است حرف از حرم وُ سنگ وُ سرِ نیزه‌سوار است حرف از گُلِ دُردانه وُ سیلیِ حرامی‌ست حرف از دو لبِ کعبه و کَعبِ نِیِ شامی‌ست روزِ عرفه‌‌ در تب و تابِ تواَم ارباب دلتنگِ نجف هستم وُ شش‌گوشه و سرداب @sehreashk