اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مثنوی شهادت حضرت معصومه سلام اللّه علیها
اوّلِ جادّه باید به خودم فکر کنم
به چه بودم؟ به چه هستم؟ چه شدم؟ فکر کنم
بُگذرم از خودِ ناقابلم وُ دل بِدَهم
دلِ دریا زده را باز به ساحل بدهم
دل به دریا زدهاَم تا که سبکتَر باشم
میرسم خدمتِتان زائرِ مادر باشم
یک سلام از طرفِ شاهِ خراسان به شما
یک سلام از طرفِ بانوی ایران به رضا
خواهرِ شاه ببین آمده از راه غلام
میدهم بر تو وُ بر مادرِ سادات سلام
حالِ من در حرمت اَحسَنُ الاَحوال شده
فطرسِ طوس در این صحن سَبکبال شده
آمدی آبروی کشورِ ایران باشی
یا دِلت خواسته زیرِ پَر سلطان باشی
ای کریمانهترین شعرِ خدا معصومه
عکسی از فاطمه در قابِ رضا معصومه
میتپد قلبِ تو با عشقِ امامت بیبی
شیخ عبّاسِ قُمت کرده قیامت بیبی
معرفت از در وُ دیوار حرم میبارد
از سَرْانگُشت غلامِ تو کرم میبارد
حوزههایِ حرمت پایهیِ دین است وُ وِلا
روضهیِ هر شَبهیِ صحنِ شما یا زهرا
ذکرِ یا فاطمه در صحن وُ سرا میگیرم
زائرِ طوس شدم کربوبلا میگیرم
طرفِ صحنِ تو با شور وُ شعف خواهم رفت
عرفه تا حرم از سمتِ نجف خواهم رفت
تو سفارش کنی از قافلهیِ دلدارم
روزِ موعود که شد پایِ رکابِ یارم
#شهادت #قم #حرم #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت تقدیم به شهید امنیت آرمان علیوردی و شهدای وطن
اراذل دورهاش کردند مثلِ روضهیِ گودال
وقیح و ناجوانمردند مثلِ روضهیِ گودال
لگد خورده به پهلویش مثلِ روضهیِ کوچه
لباسش را در آوردند مثلِ روضهیِ گودال
بد و بیراه میگفتند مثلِ روضهیِ کوچه
چه با انگشترش کردند مثلِ روضهیِ گودال
چه شد با سینه و پهلو مثلِ روضهیِ کوچه
به دنبال چه میگردند مثلِ روضهیِ گودال
به یادِ مادرش افتاد مثلِ روضهیِ کوچه
تن او را رها کردند مثلِ روضهیِ گودال
لگدها یک جوان را کشت مثلِ روضهیِ کوچه
غریبی گیر آوردند مثلِ روضهیِ گودال
جوانی از نفس افتاد مثلِ روضهیِ کوچه
حرم را ندبهخوان کردند مثلِ روضهیِ گودال
#شهدایی #غزل #انقلاب #ولایی #شهیدان
#اراذل_دوره_اش_کردند_مثل_روضه_گودال
#ما_با_ولایت_زنده_ایم #مدیون_شهداییم
#شهید_آرمان_علی_وردی #شهید_سید_روح_الله_عجمیان #شهید_رضا_ایمانی #حسین_ایمانی
@sehreashk
هدایت شده از حرم حضرت عبدالعظیم(ع)
40.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #ویدیو
#شعرخوانی
🔸شعرخوانی آقای حسین ایمانی در مراسم شب شعر «در سایه سار سیدالکریم» در حرم حضرت سیدالکریم(ع)
كانال حرم حضرت عبدالعظيم(ع)
✅ @abdulazim_ir
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور فاطمیه سبک میمیرم برات .....
نزنید آخه
اینکه میزنید نورِ دیدههایِ پیمبره
نزنید آخه
اینکه میزنید گلِ مصطفی کُفوِ حیدره
اینکه میزنید
مادرِ حسین شاهِ بیسره آخه مادره
نزنید آخه
پارهیِ تنِ ختمِ مرسلین پشتِ این دَرِه
نزنید آخه
حرفِ مادرم تو روزِ جزا حرفِ آخره
مِهرِ مادرم
کافیه گدا تا بهشت بره آخه مادره
نزنید آخه
مصطفی به دستایِ فاطمهَش بوسه میزده
نزنید آخه
علی خیمهیِ عشقشو میونِ سینهَش زده
خدا جنّتو
برا شیعهیِ مادرم زده آخه مادره
آخه فاطمهست
اونکه آسمون تویِ ماتمش میزنه به سر
آخه فاطمهست
اونکه شیعیان از غمش شدن خدا خونجگر
سینهشو سوراخ
کرده دشمنِ خدا پشتِ در آخه مادره
چرا مادرم
مضطره چرا رنگِ صورتش پریده خدا
چرا مادرم
تویِ بستره فضّه پارچه روش کشیده خدا
مثِه مادرم
تو غریبی کس ندیده خدا آخه مادره
#شور #فاطمیه #مدینه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بحر طویل شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها
وای یارب وای از تب تبِ یثرب تبِ زینب
وای از قلبِ پَریش وُ دلِ ریش وُ ....
حسن و قصّهیِ کوچه که بگویم
وای از آن روز که مادر
با پسربچّهیِ خود رفت به کوچه
رفت و برگشت ولی وای زِ کوچه
که ندانم چه شد آن روز در آن کوچهیِ باریک
که دگر دیدهیِ مادر شده کمسوء
خطِّ دیدَش شده تاریک
رفت و برگشت ولی چادرِ مادر
خاکی و دست گرفتهَست به صورت
وَ جوان مادرِ سادات گرفتهست خدا دست به دیوار
نگذشتهست یکی ساعت و بِگرفته کمر
خَم شده قامت
وای مادر وای مادر وای مادر
هر چه کردم که برادر به سخن لب بِگُشاید
قصّهیِ کوچه سُراید
رازِ این صورت و آن قد بِنَماید
نشد اِی وای نشد وای نشد وای وای
لیک خواندم زِ دو چشمش
وَ از آن دیده و اشکش
وَ از آن خون که گرفتهست به چشمانِ حسن جا
رازِ خشمش رازِ خشمش
رفته بودهست پیِ باغِ فدک
تا بگیرد زِ مدینه مادرم حقِّ نمک
بینِ این قوم کسی نیست خدا اهلِ کمک
بیگمان خورده کتک
بیگمان خورده کتک
دیدم اِی وای دَمی صورتِ او کاش نمیدیدمَش ای وای
شده ماهِ رُخَش کبود و نیلی
آری آری مطمئنم خورده سیلی خورده سیلی خورده سیلی
خاکِ غم شد به سرم کاش بیاید پدرم کاش بیاید
که کنون باز ببندد به جبین پارچهیِ زرد
که گَه گاهِ نبرد است
در این شهر که مرد است؟!
ولی وای که دستِ پدرم نیز
عدو بسته و کس نیست
حمایت کند از مادرِ غمپرورِ بییاورِ دلریش
گاهِ غسل و کفنش آمده ای وای خدایا
زِ چه رو دست کبود است؟!
بدنش غرقهیِ دود است !!!
خدا قصّهیِ این صورت و آن سینه چه بودهست ؟!
خدایا خدایا خدایا
حال بابا تو خودت شو بدنِ مام ولی آرام
که هنوزم چه بسا زخم که ماندهست رویِ پیکر و اندام
سینهای هست ولی نیک نِگَر پارهیِ مسمار
بدنی هست ولی وای پدر از در و دیوار
از آن مادرِ بیمار
از آن صحنهیِ دشوار
از آن آتش و دود و ... از آن آهِ شرربار
خدایا
گوئیا میگذرد از نظرِ پاکِ پدر
صحنههایی پُر از اندوه وَ غمبار
بگذارید دهانم نشود باز
نگویم به شما راز
روبهرو با زنِ بیمار و ضعیفیست
چهل مرد نَه نامرد چهل گرگ وَ سرباز
میکشیدند علی را به سویی
مادرِ ما نیز به سویِ دگر وُ ....
یاعلی و قدرتِ صد مَرد
به بازویِ زنی مردتر از مرد
به هم ریخت زِ آهی به نگاهی
به یک زور سپاهی
خدا نگْذَرد از قنفذِ ملعون
به غلافش زد و این شد که به بازوست پدیدار سیاهی
وای مادر
گاهِ تشییع کجا ناله توانم ؟!
آستینم به دهانم
که از این ماتم و غم تا به لبم آمده جانم
ذکرم آهسته شده این
مرو مادر مرو مادر مرو مادر
#فاطمیه #مدینه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل انتظار امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
گناهانم حجابِ دیدنِ آن چهرهیِ ماهت
به هر لغزیدنم آمد صدایِ گریه و آهت
چو لغزیدم زِ آهِ تو تمامِ پیکرم لرزید
به گوشِ جان شنیدم من نوایِ آهِ جانکاهت
تویی آیاتِ قرآن و منم شیدایِ آیاتت
صراطِ مستقیمی و منم جویندهیِ راهت
تو غایب نیستی عصیانِ من رویِ تو پوشانده
تو نزدیکی و من دورم فدایِ چهرهیِ ماهت
اَلا اِی اُسوهیِ نیکی بدم امّا نگاهی کن
پلیدیِ گناهان را عیان کن بر هواخواهت
اَلا ای غایبِ حاضر به رفتارِ منی ناظر
نظارت با هدایت کن عجین تا باشم همراهت
مبادا تو بخواهی یار و من غافل بمانم وای
زِ تو گویم ولی با تو نباشم روزِ دلخواهت
خودت یاری کن این عاشق که یارِ یاریات باشد
نباشد لحظهای تا جان نبازد در رَهت راحت
#غزل #انتظار #امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#حسین_ایمانی
@sehreashk
https://telewebion.com/episode/0x95d5f47
برنامهیِ روزنه پخش شده از شبکه قرآن ۱۴۰۲/۸/۷
گزیدهای از همایش و شب شعر در سایهسار سیدالکریم همراه مصاحبه و شعرخوانی در مورد غزه
کربلایی حسین ایمانی
حاج احمد بابایی
سید احمد علوی
قاسم نعمتی
و ......
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قطعه و بحر طویل تلفیقی روضهیِ فاطمیه و امام حسن علیه السلام
روضه یعنی کوچههایِ بیکسی
گامِ لرزان مادر و دلواپسی
سینه یعنی سینهای پر راز و رمز
از هلائل پیکری بیجان و سبز
سبز یعنی صورتِ راز و نیاز
یک زره در زیرِ تنپوشِ نماز
سبز یعنی آسمانی داغدار
چشمی از سیلیِ کینه تارِ تار
چشم یعنی اشک و خون آمیختن
با درِ آتش گرفته سوختن
ناله یعنی صورتی نیلوفری
خونِ سینه بر رویِ میخِ دری
آه یعنی سیلی و غصبِ فدک
مادری پیشِ پسر خورده کتک
سیلی یعنی غربتِ خیرُالنّسا
داستانِ مجتبی و کوچهها
خاطره یعنی دلی با غم عجین
دم به دم در کوچهها خوردن زمین
دشمن اشاره کرد
کوچه سیاه شد
آوار شد تمامِ جهان بر رویِ سرم
افتاد بر زمین
پیشِ دو چشمِ مضطرب از ضربهیِ جفا
ای وای مادرم
وقتی که آمدیم
دستم گرفته بود مبادا که گم شوم
امّا کنون منم که شدم رهنمایِ او
سیلی گرفت قوّتِ چشمانِ مادرم
مادر .....
اَمرت مُطاع هیچ نگویم به خواهرم
هرگز نمیزنم سخنی با برادرم
سِرِّ مگویِ رویِ تو در گور میبرم
امّا خودت بگو چادر چه مادرم!!!
این خاک میگوید به خدا رازِ کوچه را
رازِ مغیره را
گوید تمامِ قصّهیِ جانسوزِ کینه را
رازِ سقیفه و فدک و بغضِ سینه را
رازِ غریبیِ تو و شهرِ مدینه را
اشک یعنی گوشهای تنها شدن
روضهخوانِ روضهیِ زهرا شدن
روضه یعنی افتخارِ نوکری
گفتن از رویِ کبودِ مادری
سوره یعنی کوثرِ بدرُالدُّجا
دست و رویِ فاطمه تَبَّت یَداٰه
قلب یعنی مَحرمِ سِرّی غریب
دورِ بستر خواندنِ اَمَّن یُجیب
عشق یعنی قبرِ بینام و نشان
لحظهیِ دلواپسیِ کودکان
یاحسن اِی رازدارِ اهلِ بیت
ای دلم از غصّههایت بیت بیت
با من از کوچه نمیگویی سخن
ای غریبِ آشنایِ قلبِ من
صحنِ تو ای بیحرم کنجِ دلم
غصّهات ای کاش گردد قاتلم
قلبِ زارِ ما و سوزت یاحسن
ای امامِ شاهِ بیغسل و کفن
#فاطمیه #قطعه #بحر_طویل #تلفیقی
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام #مدینه
#حسین_ایمانی
@sehreashk