eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
924 دنبال‌کننده
380 عکس
479 ویدیو
183 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته میلاد حضرت علی علیه‌السلام وضو می‌گیرم و نامَت به‌لب می‌آوَرم حیدر اَمیرِ اوَّلِ هستی اُمیدِ آخرم حیدر علیُّ حُبُّهُ جُنَّه قَسیمُ النّارِ وَالجَنَّه وَصِیُّ المصطفیٰ حَقّا اِمام و باورم حیدر اگر کعبه ترَک برداشت یعنی خالقَت گُل کاشت سِرِشتِ او بهشتِ ما نوشتارِ کرم حیدر نَفس بی‌نامِ تو بردن حَرام است و حلالَم باد ... سَبویِ عشق و عرفانِ ولی ُو رهبرم حیدر ولیُّ‌اللّهِ اَعظم جلوه‌یِ تکبیر می‌آید ببینید از حَرم بِنتُ‌الاسَد با شیر می‌آید اَسد بر رویِ دستِ حضرت بِنتُ‌الاسد بَه‌بَه رسید از راه شَرحِ قُل هُوَ‌ اللّهُ اَحَد بَه‌بَه نیازِ آسمانی‌ها به نازِ تو زمین محتاج بِخوان قرآن بفرمایَد مُحمّد با صَمَد بَه‌بَه دو بازو با قُماطی بَست مادر یک‌تکان بَس بود بفهمد که یَداللّهی شما با این سَند بَه‌بَه نَباشد مدحِ تو محتاجِ تشویقِ زمینی‌ها همین که خواندم از تو آسمان‌ها نعره زد بَه‌بَه تَوکَّلتُ عَلَی‌اللَّه بهترین مخلوقِ رَب مولاست به عشق‌وعاشقی سوگند که معشوقِ رَب‌ مولاست علی سِیفُ‌اللَّه و عین‌ُاللَّه وُ وَجهِ خدا باشد علی قابِ تمامِ بندگی و رَبَّنا باشد طرفدارِ فلانی در پیِ تطهیرِ دامان است وَ ما دنبالِ اینکه باخدا یا که خدا باشد اَمین‌َاللّه فی اَرضِه صدایت در شبِ معراج قرارِ بی‌قراری‌هایِ ختمُ‌الاَنبیاء باشد اگرچه عابدان و زاهدان دنبالِ فردوسَند تمامِ حسرتِ جَنَّت همین اِیوان‌ْطلا باشد نشستم رو به اِیوانِ طلا ذکرِ تو می‌گیرم علی‌جانم اگر یک دَم نگویَم از تو می‌میرم مرا حَق روزِ اوّل آفریده تا همین باشم غبارِ صحنَم و بر تارُکِ خلقت نگین باشم یکی دنبالِ دنیا و یکی در فِکرِ عُقبایش وَ من در هر دو دنیا در پِیِ عِینُ‌الیقین باشم غلامیِ علی آنقدر بالا برده قَدرم را که می‌خواهم بگویَم از علی حَبلُ‌المتین باشم ندارد نامه‌یِ اَعمالِ من چیزی به جز اینکه..... غلامی از غلامانِ امیرالمؤمنین باشم پس از مُردن می‌آیم سمتِ وادی‌ُالسّلامِ تو ملائک احترامَم می‌کنند آنجا به نامِ او نگاهِ نافذَت این عبدِ بد را خوب خواهد کرد از این دنیا بِبَر در طرفهُ‌العینی بلا و درد تو در میدانِ جنگ و گوشه‌یِ خانه نشان دادی مشخّص می‌شود در تنگناها مَرد از نامَرد شبِ میلاد از غربت نمی‌گویم ولی حتّی... فضیلت‌هایِ تو شد روضه‌خوان... یک دستمالِ‌ زرد .... به سر می‌بندی و لشکر به هم می‌ریزد آقاجان چه‌شد در کوچه که تنها تو گفتی منتقم برگرد امان از شاه وقتی آه را با چاه می‌گوید کسی می‌آید و سِرِّ ولیُّ‌اللّه می‌گوید 📃۱۴۰۰/۱۱/۲۴ @sehreashk @sehreashk_hoseinimani