eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
991 دنبال‌کننده
431 عکس
561 ویدیو
247 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه - کوچه و امام حسن علیه السلام - سبک دوباره مرغ روحم... وارثِ دردِ حیدر عصای دستِ مادر تو کوچه چی دیدی که... حالت بَده برادر چه بغضی تو گَلوته ابرِ چشات می‌باره بگو کجا جا مونده تیکّه‌یِ گوشواره خون شده قلبِ حسن مادرمو بد زدن (۳) وای مادرم مادرم (۴) کوچه‌یِ تنگ و سیلی شده بلایِ جونم روضه‌یِ روی نیلی تو خلوتم می‌خونم خوب شد نبودی خواهر ندیدی ماجرا رو نبودی من تِکوندم از چادرش خاکا رو سنگینه روضه‌یِ من مادرمو بد زدن (۳) وای مادرم مادرم (۴) @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت - فاطمیه کوچه و امام حسن علیه السلام روضه‌خوان گفت حسن بغضِ گلویم ترِکید ما شنیدیم ولی شاهِ کرم دید و چشید وسطِ کوچه عجب معرکه‌ای برپا شد مردکِ پست چه بد می‌زد و بد می‌خندید ردِّ پایی به رویِ چادرِ عصمت افتاد خونِ زخمی به رویِ معجرِ خاکی خشکید پسری پشتِ سرِ مادرش افتاد زمین چادرِ خاکیِ این روضه تکاند و بوسید مادرش گفت که حرفی نزنی گفت به چشم روضه شد دردِ سر و... خونِ جگر... بغضِ شدید همه‌یِ روضه همین است حسن دید زدند همه‌یِ روضه همین است تنش می‌لرزید قصّه‌یِ کوچه شده داغِ دلِ اهلِ حرم ندبه‌خوان زانویِ غم زد بغل و می‌بارید @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه - فاطمیه - کوچه و امام حسن علیه السلام - سبک چه بگویم... کوچه تنگ و... دلِ حرامی سنگ کوچه تنگ و‌... بالا گرفته جنگ کوچه تنگ و... کشیده گرگی بَر... گُلِ رویِ... لطیفِ یاسی چنگ می‌پیچد صدایی در گوشِ من می‌لرزد شد عصایش دوشِ من چادرِ خاکی در آغوشِ من واویلا یازهرا واویلا وای مادرم وای مادر (۴) فاطمیه روضه‌یِ تنهایی‌ست قصّه‌هایِ غربتِ مولایی‌ست... که امیرِ دو عالَم است امّا... مَحرمِ او چاهِ شکیبایی‌ست بغضی در گلوی شیعیان است مادری جوان قامت‌کمان است نوحه‌یِ لبِ صاحب‌زمان است واویلا یازهرا واویلا وای مادرم وای مادر (۴) @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه زمینه - فاطمیه (کوچه) - سبک السلام یا مصطفی... سهمِ آسمون اضطراب سهمِ نوکرا خونِ دل توی کوچه‌های عذاب خورده مجتبی خونِ دل دستِ لرزونتو رو شونه‌یِ لرزونم بذار راهی تا خونه نَمونده مادرم دَوُوم بیار شده عصای دستِ تو شونه‌یِ من چادرِ تو خاکی شده پیشِ حسن مادرمو چه بد زدن مادرمو چه بد زدن شبایِ فاطمیه شبایِ بی‌مادری دمِ سینه‌زنیه حیدری‌ام حیدری یافاطمه یافاطمه (۴) روزگارمو زد به هم اِضطرار و آهِ حرم این روزا توی خونه‌َمون روتو می‌گیری مادرم کی می‌دونه جز حسن چی به سرِ تو اومده باورش سخته ولی یکی به پَر لگد زده پرپر زدی درست پیشِ چشایِ من روضه‌یِ سنگینِ تو رو دیده حسن مادرمو چه بد زدن مادرمو چه بد زدن شبای فاطمیه می‌باره اشکِ دیده حسن می‌دونه چرا رنگ مادر پریده یافاطمه یافاطمه (۴) @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی فاطمیه روضه‌یِ کوچه و امام حسن علیه‌السلام به دین و اعتقادم پشتِ پا زد نَه یک سیلی بدان که بارها زد امان از ضربه‌یِ اوّل بمیرم حرامی مادرم را بی‌هوا زد 📃۹۹/۱۰/۲۴ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی فاطمیه روضه‌یِ کوچه و امام حسن علیه‌السلام به دین و اعتقادم پشتِ پا زد نَه یک سیلی بدان که بارها زد امان از ضربه‌یِ اوّل بمیرم حرامی مادرم را بی‌هوا زد @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی فاطمیه روضه‌یِ کوچه و امام حسن علیه‌السلام به دین و اعتقادم پشـتِ پا زد نَه یک سیلی بدان که بارها زد امــان از ضـربه‌یِ اوّل بمیـــرم حــرامی مـــادرم را بی‌هـوا زد @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع فاطمیه کوچه و گریزِ کربلا به فاطمیه دلخوشم به مادریِ مادرم به بانویِ بی‌حرمی‌‌که می‌دهد نانِ حرم به بیرقی که می‌شود همیشه سایه‌یِ سرم به اشکهایِ روضه‌یِ کویِ غم و بغضِ کرم هنوز گوشِ کوچه از صدایِ ناله‌اش پُر است روضه‌یِ هر روزِ حسن سیلی و خاکِ چادر است کوچه‌یِ تنگ و دلِ سنگ و لحظه‌یِ عذابِ ما عصرِ دوشنبه و غم و روضه‌یِ اضطرابِ ما سیلی و گلبرگِ گلی که می‌شود گلابِ ما چادریِ خاکیِ خانه‌دار وُ التهابِ ما بغض حسن وا نَشود چه سرِ مادر آمده نیلوفری و قد کمان به خانه کوثر آمده میانِ کوچه گم شده تکّه‌یِ گوشواره‌ای مانده برایش سندِ کهنه و پاره پاره‌ای شش‌ماهه‌ای شهید شد که می‌کنم اشاره‌ای نشسته است مادری کنارِ گاهواره‌ای ربابه می‌زند به سر چه کرده تیر با گلو باعلی‌اصغرش شده کجا دوباره روبه‌رو سری به نیزه بسته شد رویِ سپاه وا شده لگد زدند قامتِ فاطمه‌ها دو تا شده رویِ اهالیِ حرم کبود چون شما شده ناموسِ دین همسفرِ خولیِ بی‌حیا شده فاطمه‌هایِ خیمه را به قصدِ کُشت می‌زدند ندبه بخوان که بر سرِ سه‌ساله مُشت می‌زدند     @sehreashk