eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
924 دنبال‌کننده
380 عکس
479 ویدیو
183 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ترکیب‌بند فاطمیه بانویِ قدکمانِ خانه سلام مرغِ زخمیِ آشیانه سلام بی‌قرارِ علی قرارِ علی ای سفرکرده مخفیانه سلام گریه‌هایِ تو های هایِ علی هر دو آهسته و شبانه سلام ای که با رفتنت امامت شد آشنا با غمِ زمانه سلام ای جوابِ سلامِ من بی تو شده جایِ امیر خانه سلام خواندم از دیده‌یِ حسن سِرِّ .... سفر و کوچه و نشانه سلام ای نشاندارِ سیلیِ کینه بی‌نشانِ پر از نشانه سلام من غریب و مزارِ یار غریب خانه تاریک و خانه‌دار غریب دخترم خانه‌دارِ بعد از توست‌‌ یاور و غمگسارِ بعد از توست‌‌ چاٰرساله دوایِ غمهایِ .... چاٰر شب‌زنده‌دارِ بعد از توست‌‌ کوچه و قنفذ و مغیره کمی از غمِ بی‌شمارِ بعد از توست‌‌ چاه شد گوشِ آه و تربتِ تو هدفِ رهسپارِ بعد از توست‌‌ روضه می‌خوانم از نگاهِ حسن مَحرمت بی‌قرارِ بعد از توست‌‌ تشنه‌یِ آب و آه و اشک حسین غصّه‌اش روزگارِ بعد از توست یک مدینه پر از کنایه و نیش رزق و روزیِ یارِ بعد از توست پشتِ خیبرشکن شکسته شده علی از این زمانه خسته شده @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل چارپاره ( ترکیب‌بند ) فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها‌ پرشکسته‌ترین کبوتر رفت نیمه‌شب رویِ شانه مادر رفت بی‌‌قرارِ علی قرارِ علی یارِ بی‌یاوریِ حیدر رفت بسترِ لاله ماند و لاله نماند خون به جا ماند و آه و ناله نماند نم‌نمِ اشک ماند و ژاله نماند بستریِ علی زِ بستر رفت آفتابِ کبودِ خانه‌یِ ما دید این اشکِ دانه دانه‌یِ ما خواند اَمَّن یُجیب و خواست شفا دردِ او شد دوا و دیگر رفت قدکمان شد ولی عَلم اَفراشت بهرِ دلدار همُّ و غم بگذاشت پابه‌پایِ علی قدم برداشت یاس در این کلاس پرپر رفت آتشِ عشقِ نابِ یار خرید دردِ مسمارِ روزگار چشید رنگش از ضربِ نابکار پرید شد فداییِ راهِ رهبر رفت آبِ تغسیل اشکِ دلدارش کفنش کرد و دید گلدارش وای از لحظه‌ای که دستش خورد رویِ بازویِ یارِ بیمارش خشک شد این چه دست و بازویی‌ست ؟! سِرنگهدار این چه پهلویی‌ست ؟! گر چه از چادرِ تو حدس زدم فاش کُن راز این چه سان رویی‌ست ؟! به کدامین گُنه‌ کتک خوردی تو کجا نامی از فدک بردی یاعلی گفتی و محک خوردی فاطمه این چه چشم و ابرویی‌ست ؟! فاطمه ای فداییِ حیدر عشقِ ناب و خداییِ حیدر ای پرستو جداییِ حیدر بهرِ بال و پرت چه دارویی‌ست ؟! گر چه نُه سال در بَرم ماندی هیجده ساله مضطرم خواندی خنده از کامِ دخترم راندی بانویِ خانه این چه بانویی‌ست آسمانی‌ترین مسافرِ دل بی تو مانده کُمِیتِ دین در گِل بهرِ مشکل‌گشا مَشو مشکل شمعِ این خانه این چه سو سویی‌ست آب دیگر گذشت از سرِ من حسنم بغض کرده دلبرِ من کاش می‌شد که باز پس گیری جارو از نازدانهِ دخترِ من سوگواریِ امشبم سخت است خانه‌داریِ زینبم سخت است آب یعنی حسین و کرب‌وبلا روضه‌خوانیِ هر شبم سخت است بی تو هر لحظه‌ام عذاب شده آسمان بر سرم خراب شده خانه جایِ ابوتراب شده من که مولایِ مذهبم سخت است مانده از خونِ تو به در آثار روضه می‌خواند این در و دیوار روضه‌یِ میخ‌ و سینه‌یِ بیمار گر چه جاریست بر لبم سخت است دخترِ مضطر و پریشانم حَسَنینِ یتیم و حیرانم اشک‌ریزان به رویِ دامانم ندبه تنها مخاطبم سخت است حیدر از روزگار خسته شده مردِ پیکار دست‌بسته شده از غمِ سینه دلشکسته شده سوختم از غمت تبم سخت است ناله کُن شامِ غم سحر گردد شامِ تارِ مدینه سر گردد من دعا می‌کنم تو آمّین گو بلکه آن یارِ رفته برگردد در تمامِ مدینه مرد نبود یا اگر بود اهلِ عهد نبود ما به دنبالِ رَدِّ چادرِ تو کوچه جُستیم و کوچه‌گرد نبود رزقِ ما اشک و روضه‌ات روزی گر در آتش هنوز می‌سوزی پرچمِ انتظار می‌دوزی او اگر بود رنج و درد نبود شب که قامت به نافله بستی ایستادن که نه چو بِنشستی فاطمه در قنوتِ یک دستی بگو ای یار شرطِ عهد نبود گلِ خوشبویِ باغِ تنهایی وعده‌ای از خدا به زهرایی به کدامین دیار و صحرایی از تو اُمّیدِ خُلفِ وَعد نبود تیغ بردار روضه‌یِ زهرا .... می‌رسد آخرش به عاشورا آخرین قابِ عکسِ مادر را کاش تزئینِ تار و زرد نبود ای سفر کرده انتقام بگیر با دَمِ یاعلی زَمام بگیر چشمِ مادر به راهِ توست‌‌ بیا تیغِ حق دیگر از نیام بگیر @sehreashk
طرح ذبح قربانی ماه جمادی الاول به نیت تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عزیزان در حد توان حتماً مشارکت کنید حتی اگر به نظر خودتون مبلغ اندک می‌باشد 5041721059142431 بانک قرض‌الحسنه رسالت به نام حسین ایمانی @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ترکیب‌بند فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها منّت گُذار و گام به چشمانِ تر گُذار آقا بیا به مجلسِ مادر اثر گذار اینجا میانِ گریه‌کنان گریه می‌کنی با ما زبان بگیر و به دلها شرر گذار زان دُرِّ اشکِ پاک که بر گونه‌یِ شماست مَرهم بر آن جراحتِ مسمارِ در گذار آهنگِ آهِ مادرِ پهلو شکسته را با ناله بر دهانه‌یِ چاهِ پدر گذار دیگر صدایِ گریه به گوشی نمی‌رسد همسایه رفته خواب رویِ قبر سر گذار همسایه و کنایه و طعنه تمام شد حالا بنایِ گریه‌یِ شب تا سحر گذار روزت علی شد از غمِ خیرالنّسا سیاه زهرا که رفت حرفِ دلت را بگو به چاه این اشکِ در نگاهِ حرم حلقه بسته چیست ؟! این خانه‌دارِ کوچک و محزون که خسته نیست فرمانروایِ خیبر و خندق امیرِ خلق نَه اینکه گوشه‌یِ خانه نشسته نیست این دربِ نیم‌سوخته‌یِ غرقِ خون مگر دربی که وحی دامنِ اهلش گرفته نیست این چادری که مانده بر آن ردِّ خاک و خون شاید برایِ مادرِ پهلو شکسته نیست سجّاده‌ای که بویِ غم و درد می‌دهد هرگز شفایِ سینه و بازویِ خسته نیست دم از حکایتِ در و دیوار می‌زنیم امّا شنیده روضه‌یِ چشمی که بسته نیست دستی که تکیه بر در و دیوار کرده است ضربی که چشمِ مادرمان تار کرده است گریه دوایِ دردِ دلِ ماست گریه کن تنها مُسکّنِ غمِ زهراست گریه کن پاسی زِ شب گذشت و مدینه به خواب رفت حالا زمانِ رفتنِ مولاست گریه کن بنشین به رویِ قبرِ نهان و دعا بخوان دلتنگِ ناله‌هایِ تو این‌جاست گریه کن دستی به رویِ سینه گذار و سلام کن حتماً علیکِ فاطمه برجاست گریه کن زانو زدی و بانویِ تو غصّه‌دار شد برخیز دین همیشه سرِ پاست‌ گریه کن مهدی گرفته زیرِ دو بازویِ مرتضی آقا عصایِ حیدرِ تنهاست گریه کن بر دل مزارِ مخفیِ احساس می‌کشیم ما انتظارِ منتقمِ یاس می‌کشیم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ترکیب‌بند فاطمیه بی‌بی شما و سینه‌زنِ زارتان منم عمریست جیره‌خوارِ گرفتارتان منم اینجا نیامدم که فقط کاسه پُر کنم ظرفم‌ بهانه سائلِ‌‌ دیدارتان منم بانویِ بی‌حرم حرمی کنجِ قلبِ من بهرت بنا شده‌َست و حرم‌دارتان منم اِذنِ دخولِ صحنِ حرم روضه‌یِ شماست دلخونِ خونِ مانده به مسمارتان منم وقتی که حرفِ سیلی و رخسار می‌شود مجنونِ قصّه‌یِ در و دیوارتان منم قلبم شکست و چشمه‌یِ چشمانِ باورم فریاد زد که زائرِ اِیوانِ مادرم اِیوانی از طلا !!! نَه به وَاللّه از غبار قبری حوالیِ حرمِ سبزِ شاخسار‌‌ پنهان میانِ خاکِ غم و غصّه‌یِ بقیع شیواترین دلالتم از رمزِ انتظار حرف از سکوت و گریه‌یِ آرامِ کودکان دیدار با تورّمِ بازو و لرزِ یار شبهایِ اشک و آه و غریبی و مرد و چاه ایّامِ صبرِ دخترک و بغضِ خانه‌دار رازِ عجیبِ کوچه و حلقومِ مجتبی یادآوریِ سیلی و طرزِ نگاهِ تار آثارِ شعله‌ها به رویِ دربِ سوخته آماجِ طعنه‌ها و دل و قلبِ سوخته بعد از جفایِ کوچه غم و درد باب شد عالم خراب رویِ سرِ بوتراب شد شد مَحرمِ امیرِ دو عالم دو گوشِ چاه بی فاطمه نفس نفسِ او عذاب شد شمعِ رَهِ زمانه علی بود و مثلِ شمع هر شب کنارِ قبرِ نهانِ تو آب شد وقتی به رویِ پاکِ تو ضربِ جفا نشست سیلی به حافظانِ ولایت جواب شد در کربلا و کوفه و شام از مدینه‌ات تصویری از سیاهی هر چهره قاب شد سیلی به رویِ فاطمه در کوچه‌ها زدند آری بنایِ شامِ غم و کربلا زدند @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه مسجدی ( سبک قدیمی ) فاطمیه سبکِ بر سرِ قرآن زینب قرآن گرفته ..... یاسِ نبی می‌خواند سوره‌یِ کوثر پایِ علی می‌ماند تا دَمِ آخر اللّهُ‌اکبر نوایِ مادر مابینِ درب‌ و دیوار مدد یا حیدر ( زهرا یازهرا زهرا یازهرا یا فاطمه یازهرا زهرا یا زهرا ) /۴/ می‌کشد ای وای از در آتش زبانه شدی جدا از حیدر با تازیانه یاورِ مولا در موجِ غم‌ها در کوچه‌یِ تنهایی حضرتِ زهرا ( زهرا یازهرا   زهرا یازهرا یا فاطمه یازهرا  زهرا یا زهرا ) /۴/ غمگین‌ترین آهنگِ پژمردنِ یاس با دستِ زخمی بردار دوباره دستاس برایِ دختر دوباره مادر شانه‌ای از دستانِ پاکت بیاور ( زهرا یازهرا   زهرا یازهرا یا فاطمه یازهرا  زهرا یا زهرا ) /۴/ شالِ عزایِ زهرا بر دوشِ آقاست صاحب‌عزایِ مادر بقیة‌اللّه‌ست‌‌ با آه و ناله هجده‌ساله چشم‌انتظارت مانده یا اباصالح ( یا اباصالح یا اباصالح بیا بیا یا مهدی یا اباصالح ) /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه فاطمیه سبک آه ای الهه‌یِ ناز ...... آی شهرِ بغض و کینه ای شهرِ مدینه فاطمه بضعه‌یِ ..... ختم‌المرسلینه‌ آخه چی بوده گناهِ مادر که دریده سینه‌َشو میخِ در چرا صورتِ مادرمون کبوده درِ خونه میونِ آتیش و دوده وای مادرم یازهرا وای مادرم یازهرا وای مادرم مادرم زهرا یا زهرا /۲/ وای مادرم یا زهرا /۲/ آی اشکِ رویِ گونه خدا مهربونه ایشااللّه مادرم می‌مونه تو خونه ایشاللّه مادر شفا می‌گیره می‌مونه پیشمون جایی نمی‌ره رو لبایِ زینبت اَمَّن‌یُجیبه بی تو حتّی تو خونه بابا غریبه وای مادرم یازهرا     وای مادرم یازهرا وای مادرم مادرم زهرا یا زهرا /۲/ وای مادرم یا زهرا /۲/ غم تو سینه‌م نشسته دلمو شکسته خونِ تو رو درِ .... خونه لخته بسته دستِ خدا تو دستِ طنابه با نفسات جاریه خونابه آسمونِ چشمِ زینب بارونیه روپوشِ بسترِ مادرم خونیه وای مادرم یازهرا     وای مادرم یازهرا وای مادرم مادرم زهرا یا زهرا /۲/ وای مادرم یا زهرا /۲/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ترکیب‌بند شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها‌‌ ما خاطری زِ خاطره‌یِ دردِ کوچه‌ایم‌ همراهِ ناله‌هایِ غمِ مردِ کوچه‌ایم کوچه ندیده‌ایم ولی هر شبانه‌روز دل بی‌قرارِ سیلیِ نامردِ کوچه‌ایم بارِ غمِ فدک به رویِ دوش می‌کشیم بارانِ چشمهایِ رخِ زردِ کوچه‌ایم عمری عزایِ چادرِ خاکی گرفته‌ایم عمریست روضه‌خوانِ عملکردِ کوچه‌ایم در کوچه‌هایِ خاطره‌یِ تلخِ بی‌کسی همراه با غریبه‌یِ دلسردِ کوچه‌ایم ما داغدارِ مادرِ پهلوشکسته‌ایم در سوگِ آن غلافِ به بازو نشسته‌ایم روزی که رنگِ یاس به کوچه کبود شد مزدِ نبی شراره و مسمار و دود شد قَد قامتی که پشتِ درِ نیمسوز بست در کوچه‌ای به ضربه‌یِ سیلی سجود شد پیشِ علی چو فاطمه افتاد بر زمین تبَّت یَداٰه به کامِ ملائک سرود شد نخلِ غرور و هیبتِ غیرت شکست و عشق زانویِ غم بغل زد وُ آهش شُنود شد عادل نشست و ظلم و تباهی قیام کرد حکمِ پرندگانِ عدالت فرود شد دستانِ بوُتراب که شد بسته با طناب انگار جلوه کرد نوکِ نیزه آفتاب دیگر مگو‌ به کرب‌وبلا پیر خواهری‌ست‌ مویِ سپید و قدِّ کمان ارثِ مادری‌ست سرخیِ لاله‌هایِ شهیدانِ دشتِ خون جامانده‌هایِ سینه‌یِ سوراخ بر دَری‌ست‌ پهلویِ خُردِ قاسم و دستِ قلم شده پس‌لرزه‌هایِ ضربِ غلافِ ستمگری‌ست‌ آتش گرفت خیمه‌یِ اربابِ بی‌سرم انگار شعله روزیِ هر بیتِ حیدری‌ست گلچین چو غنچه را به بیابان کبود کرد سیلی زبان گرفت چه تصویرِ محشری‌ست ای فاطمیه مانده دو چشمانِ قدکمان بر راه تا ظهور کند صاحب‌الزّمان @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه مسجدی فاطمیه سبک ای مادرِ گلها مرو ..... ای همسنگرِ باوفا یاورِ مرتضی مرو مادرم زین سرا به سویِ مصطفی فاطمه بانویِ عالمیٖن ای گلِ خاتم‌المرسلین از غمت مکن خون‌جگر امیرالمؤمنین فاطمه مرو ای فاطمه /۲/ فاطمه مرو فاطمه مرو ای فاطمه ای قدِّ هلالیِ تو سایه‌یِ سرِ من این بسترِ خالیِ تو کشته دخترِ من قدکمان کمی پیشم بمان جانِ من مَده جان اِی جوان این رفتنِ تو می‌شود در گلو استخوان فاطمه مرو ای فاطمه /۲/ فاطمه مرو فاطمه  مرو ای فاطمه آسیمه‌سرم می‌کند وصیت‌‌هایِ تو خون به جگرم می‌کند قد وُ بالایِ تو سخن از جدایی زدنت شبِ تار و غسل و کفنت مضطرم کرده قصّه‌یِ دفن و پیراهنت فاطمه مرو ای فاطمه /۲/ فاطمه مرو فاطمه  مرو ای فاطمه @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه ( شعر عامیانه ) زبان حالِ حضرت زینب سلام اللّه علیها‌‌ با مادرِ بیمار روزایِ آخره که زینب کنارت می‌شینه‌ بذار این صورتِ ماه وُ یه دلِ سیر ببینه به خدا واسه بابام چیزی نمی‌گم مادرم می‌خوام این قرصِ کبودوُ ببینه چشمِ ترم من که بعد از کوچه حتی یه بارم ندیدمت تو خیالم نقشِ روتو دیدم و کشیدمت یه دفعه یاس کشیدم با گُلایِ کبود و تار که ساقه‌َش تکیه زده از ناتووُنی به دیوار یه دفعه پیچیدمت تو چادرِ خاک‌آلوده کشیدم افتاده تو کوچه به حالِ سجوده یاسِ من تو نقّاشیم یا رنگِ زرده یا سیاه لاله‌یِ کمون شده‌‌َم با هر نفس می‌کشه آه یاسِ من تصوّرِ پژمردنت عذاب شده تو خودت بگو چرا حالِ داداش خراب شده چرا هر روز می‌زنه تکیه به دیوارِ خونه چرا دور از چشایِ من و حسین کِز می‌کنه چرا گریه می‌کنه مگه تو کوچه چی دیده چرا چند روزه که رنگِ حسن اینطور پریده چرا خنده رو لبِ داداش حسن نمی‌شینه لباشو می‌گَزه هر وقت دوّمی رو می‌بینه باشه از کوچه نگو برایِ من مهربونم من که چادروُ تکوندم همه چی رو می‌دونم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل فاطمی زبان حالِ امیرالمؤمنین یا حضرت زهرا علیهم السلام دستی که دائماً تو به پهلو گرفته‌ای گوید که قصدِ کوچ پرستو گرفته‌ای گویا برایِ پر زدن آماده می‌شوی قصدِ پدر نمودی و صَلُّوا گرفته‌ای مَحرم‌ترین نفر به تو در خانه‌ام ولی .... با من بگو چرا زِ علی رو گرفته‌ای یادم نمی‌رود که برایِ نجاتِ من خوردی غلافِ قنفذ و بازو گرفته‌ای یاسِ جوان کمان شدنت می‌کشد مرا بانو دگر مگو زِ چه زانو گرفته‌ای گلهایِ سرخِ بسترِ تو حرف می‌زند گوید چرا نشسته تو جارو گرفته‌ای زهرا تمامِ نیرویِ شمشیرِ من تویی نادِ علی تو خواندی و نیرو گرفته‌ای تو یک‌تنه به جنگِ چهل گرگ رفته‌ای تو حیدرانه سمتِ علی سو گرفته‌ای اللّهُ‌اکبر از تو و ایثار و غیرتت‌ تو از امامِ معرکه اُلگو گرفته‌ای بعد از تو حیدر است و حسین و شب است و آب تو با صدایِ العطشَش خو گرفته‌ای @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه ( نوحه‌یِ زمینه ) فاطمیه سبک بیاید بیاید گریه‌کنا..... بیاید بیاید گریه‌کنا سوره‌یِ کوثر بخونیم اَمَّن یُجیب همه برا شفایِ مادر بخونیم غمایِ عالم آوار شده رو سرِ زینب قصّه‌یِ در و دیوار پیشِ نظرِ زینب مونده به رویِ مسمار خونِ مادرِ زینب یا فاطمه یا زهرا /۲/ صدایِ آسمونیا تو گوشِ عالم می‌پیچه منشأءِ هر چی ستمه می‌رسه آخر به کوچه وقتی دیگه پیغمبر بارشو از مدینه بست وقتی به رویِ مادر ضربه‌یِ کینه نشست وقتی که دلِ حیدر از غمِ آیینه شکست یا فاطمه یا زهرا /۲/ بیاید با زینب و حسن با پادشاهِ بی‌کفن گریه کنیم برا علی آقام غریبه تو وطن دیگه سلامِ بابا بی فاطمه بی جوابه نفسایِ بی زهرا برایِ علی عذابه‌ بی مادرم گوشِ چاه همدمِ ابوترابه وای مادرم وای مادر /۲/ بیاید پیشِ داداش حسن از فدک حرفی نزنید دیگه نخونید از کوچه نمک به زخمی نزنید تا صحبت از کوچه میشه کِز می‌کنه کنجِ خونه بغضِ گلوش می‌ترکه اشکاش می‌ریزه رو گونه چی دیده میونِ کوچه فقط خداوند می‌دونه وای مادرم وای مادر /۲/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه واحد فاطمیه سبک ای علمدار ...... جسمِ مادر مخفیانه یارِ حیدر رویِ شانه یاسِ حیدر خدایا شبانه می‌رود رویِ شانه زِ خانه فاطمه جان فاطمه جان /۲/ فاطمه فاطمه فاطمه جان /۲/ پر شکسته پر کشیدی چه مصیبت ها که دیدی وای از آن طعنه‌ها که شنیدی دردِ بابا به جانت خریدی فاطمه جان  فاطمه جان /۲/ فاطمه فاطمه فاطمه جان /۲/ سینه‌ات شد پاره پاره روضه‌ات در ب وُ شراره کرده مهدیِ زهرا نظاره دیده افتادنِ گوش وُ واره فاطمه جان  فاطمه جان /۲/ فاطمه فاطمه فاطمه جان /۲/ بی‌قرارم ای قرارم رویِ قبرت سر گُذارم بی تو سنگِ صبوری ندارم چاه وُ شد بعدِ تو غمگسارم فاطمه جان  فاطمه جان /۲/ فاطمه فاطمه فاطمه جان /۲/ مجلسِ یاس عشق و احساس بیت‌العبّاس تا کفُّ‌العبّاس دستِ من خالی امّا علمگیر رشته‌یِ دل به‌ مویِ تو زنجیر ای علمدار ای علمدار /۲/ ای علمدار علمدار علمدار /۲/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه تلفیقی سبکِ دلبر حیدر و تو خیمه‌ها یکی بی‌تابه .... سوره‌یِ کوثر پر می‌کشد امشب دگر از خانه‌یِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانه‌یِ حیدر وای وای از این غریبی /۲/ آهِ برادر آتش زده بر سینه‌یِ غمدیده‌یِ خواهر زینبِ مضطر جارو کند این خانه دگر به جایِ مادر به جایِ مادر غمایِ مادر پیوسته /۳/ دستایِ حیدر شد بسته /۳/ از ضربِ کینه بازویِ .... /۳/ یاسِ پیمبر بِشکسته /۳/ در راهِ خدا شد یاسِ حق نیلوفری /۲/ از ضربِ جفا رخِ مادر خاکستری /۲/ وای وای از این غریبی /۲/ سوره‌یِ کوثر پر می‌کشد امشب دگر از خانه‌یِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانه‌یِ حیدر از درِ خانه آتشِ غم‌ و ستم کِشد خدا زبانه مانده نشانه بر سینه از آن ضربه‌یِ ظلمِ وحشیانه بر نوکِ مسمار مانده لخته‌خونِ سینه‌یِ مادرِ بیمار از در و دیوار هر لحظه شود غم به سرِ زینبت آوار زینبت آوار یادم نرفته پشتِ در /۳/ صدایِ آهت ای مادر /۳/ وقتی که میخی شد خونی /۳/ شد ذکرِ لبت یاحیدر /۳/ بی‌تو شد علی مونسِ داغ و اشک و آه /۲/ دردِ سینه را نجوا کند در گوشِ چاه /۲/ وای  وای از این غریبی /۲/ سوره‌یِ کوثر پر می‌کشد امشب دگر از خانه‌یِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانه‌یِ حیدر روضه‌‌یِ احساس معنی شده در مدینه و برگِ گلِ یاس بویِ گلِ یاس آید زِ سویِ علقمه و کفِّینِ عبّاس فاطمه یعنی ساقی و غمِ آب و دو دستانِ بریده فاطمه یعنی تیری که چو سیلی می‌کند تیره دو دیده تیره دو دیده علقمه یعنی بی‌تابی /۳/ ساقیِ آب و ُ .... بی آبی /۳/ علقمه یعنی گهواره /۳/ رباب و طفل وُ .... بی‌خوابی /۳/ از فاطمیه علقمه می‌خواهم خدا /۲/ حقِّ فاطمه بده براتِ کربلا /۲/ وای  وای از این غریبی /۲/ سوره‌یِ کوثر پر می‌کشد امشب دگر از خانه‌یِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانه‌یِ حیدر @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها‌‌ خدایا داغِ زهرا بر دل افتاد کُمِیتِ آرزویم بر گِل افتاد تمامِ عمر کردم حلِّ مشکل کنون مشکل‌گشا بر مشکل افتاد @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیت فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها‌ آن شب که علی خشتِ لحد را می‌چید دستش به کمر زانویِ او می‌لرزید این صحنه‌یِ آخرین تماشایی بود بازویِ ورم کرده‌یِ زهرا بوسید @sehreashk
شفای مرضا بالاخص مریض و مریضه‌یِ منظور یک حمد شفا و صلوات هدیه به حضرت زهرا سلام اللّه علیها بفرمایید
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ترکیب‌بند میلاد حضرت زینب سلام اللّه علیها شانه کردیم مویِ باران را فتح کردیم کوهساران را دانه دانه از آسمان چیدیم دُرِّ کامِ نقاب‌داران را هم‌قدم با ستاره تابیدیم هم‌نفس با بنفشه خندیدیم در نگاهِ مقرّبان دیدیم سوره‌یِ ابتکارِ قرآن را کوثری از تبارِ کوثر و نور سوره‌ای از کتابِ ساغر و شور جلوه‌ای از شکوهِ وادیِ طور هدیه دادیم هر دو مژگان را چَشم گفتیم و چشم را بستیم پر زدیم و به عرش پیوستیم جز خداوند از همه رَستیم درک کردیم اوجِ انسان را آفتابِ عجیبِ گهواره کرده خورشید مست و آواره هاجر و مریم آسیه ساره‌ خیره دیدند روحِ ایمان را گوهرِ عفّت و وقار آمد زینتِ شیرِ کردگار آمد سفره‌یِ عشق غرقِ نعمت شد مژده یاران که یارِ یار آمد مَحرمِ روزهایِ تنهایی همدمِ آن دمِ مسیحایی بی معلّم تو عالمه شده‌ای بدلِ بی بدیلِ زهرایی قابی از خلق و خویِ فاطمه‌ای ناطقه هستی و مُفهِّمه‌ای خواهرِ تکسوارِ علقمه‌ای منظرِ بی‌نظیرِ زهرایی بند بندِ وجودِ توست حسین همه‌یِ تار و پودِ توست‌‌ حسین هست و بود و نبودِ توست‌‌ حسین یارِ بی‌یاوریِ زهرایی ذکرِ تو لاٰ اِلٰهَ اِلَّا اللّه منطقت منطقِ ولیُّ‌اللّه عاشقِ عشقِ نابِ ثاراللّه سِرِّ زهرا سفیرِ زهرایی در حجابت‌ حجاب پیدا شد پیشِ صبرِ تو صبر رسوا شد کربلا با حضورت اِحیا شد شیربانو زِ شیرِ زهرایی صولتَت حیدری‌ست ای بانو صورتت مادری‌ست چون بانو در کلاسِ وفا و ایثارت زد علمدارِ کربلا زانو مونسِ همدمِ بیابانی نگرانِ نگار و بارانی نگرانِ سیاهی و سایه مات و مبهوتِ تیر و مهمانی میزبانی که تیغِ خونریزش نیزه و تیر و خنجرِ تیزش دلِ از قهر و کینه لبریزش‌ همه را کرده نذرِ قربانی سرنوشتی عجیب و گُنگ و غریب آن بیابان و بویِ دلخوشِ سیب وَ همان ماجرایِ شَیبِ خضیب آتش و خیمه‌گاه و حیرانی کربلایی مکمّلِ عرفات دستهایی‌ کنارِ شطِّ فرات وعده‌یِ مادری به طفلِ قُماط عطشِ کودک و پریشانی در قِبالِ سری حکومتِ ری سفری زیرِ سایه‌یِ سرِ نِی حرفِ ناموسِ حقّ وُ مجلسِ مِی خیزران رویِ کام و دندانی اَلسّلام ای صبورِ دشتِ بلا بانویِ شامِ غصّه‌ها و بلا عمّه‌یِ غم کشیده‌یِ سادات خواهرِ سر جدایِ کرب‌وبلا صاحبُ‌العصر عمّه منتظر است جلوه‌یِ نصر عمّه منتظر است آفتابِ نهان طلوعی کُن پس بزن ابر عمّه منتظر است مالکِ دل به دل نظر اَفکن این نقاب از رویِ قمر افکن ظلم و ظالم به دردسر افکن به لبم صبر عمّه منتظر است چشم‌ بر راهِ توست‌‌ گهواره گوشِ زخمی و خونی و پاره کاروانی اسیر و آواره در غلِ گَبر عمّه منتظر است گوشه‌ای از خرابه دخترِ شاه دوخته چشمِ تارِ خود بر راه جایِ بابا بیا به سویش آه سوره‌یِ فجر عمّه منتظر است تو بیا تا بهار جلوه کند یاسِ پرپر شده شکوفه کند بخت رویی به سمتِ کوچه کند نبش کُن قبر عمّه منتظر است می‌رسی می‌رسد بهار آقا رَجزت لاٰ اِلٰهَ اِلَّا اللّه در مدینه به دست می‌گیری بیرقِ یا علی ولی اللّه @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ترکیب‌بند میلاد حضرت زینب سلام اللّه علیها سبزترین‌هایِ سرودم تویی سرخ‌ترین‌هایِ شعارِ منی رمزِ طلاییِ رسیدن به عشق همدم و همرازِ نگارِ منی آمدی و خنده به لبها شکفت دل غزلِ شادیِ دنیا شِنفت گریه‌یِ بی‌تابیِ چشمِ تو گفت نیست قراری و قرارِ منی دست به دستِ همه قنداق شد از تبِ تو فاطمه هم داغ شد شد عسلین کامِ تو وقتی غزل در بغلت زد که تو یارِ منی قندِ دلت را نگهش آب کرد بازویِ حق بهرِ تنت تاب کرد آبِ وضو اشک و به تکبیرِ عشق گفت حسین دار و ندارِ منی از غمِ ارباب به تاب و تبی‌ مونسِ او هر سحر و هر شبی خنده‌ات از روزِ اَزل دلبری‌ست وقفِ حسین ابنِ علی زینبی آمده‌ای یک‌تنه غوغا کنی دست نَه پَر سویِ حسین وا کنی آمده‌ای عاشقیِ ناب در جادّه‌یِ عشق هویدا کنی عشقِ تو از جنسِ دل و بندگی‌ست چشمه‌یِ عرفانیِ آزادگی‌ست زندگی از دیدِ تو آن زندگی‌ست که سر وُ جان در رَهش اهدا کنی جنّتِ تو خامسِ آلِ عباست عصمتَت ارثیه‌یِ خیرالنّساست حُرمتِ افلاکیِ اهلِ کسا بر اثرِ صبر تو پیدا کنی دخترِ شیری و دلِ شیر را کوفه و شام و غل و زنجیر را خُرد و جوان مرد و زن و پیر با قصّه‌یِ ایثار تو شیدا کنی ای جبروتی زِ وفا در هُبوط وِی ملکوتِ غم و صبر و سکوت یافت فقط شاه مقامت که گفت یادِ منم باش به وقتِ قنوت شب به تمنّایِ نمازِ شبَت روز در اندیشه‌یِ ذکرِ لبَت هر شب ‌و هر روز خدا ثبت کرد زمزمه و ناله‌یِ یارب ربَت اَلقرض امروز از آن روزهاست که همه جا صحبت و حرف از خداست آیِنه‌یِ مادرِ گلها تویی زانویِ احساس پُلِ مَرکبَت صاحبِ نطق و مثلِ حیدری تو بدلِ بی بدلِ مادری وصل به شهد و عسلِ کوثری ای خَلفِ فاطمه در مرتبت حسرتِ ایّوبِ نبی صبرِ تو چشمه‌یِ جوشانِ ولی ابرِ تو آیه‌ای از روضه‌یِ کرب‌وبلاست هر نفس و هر دم و تاب و تبت آیِنه‌یِ ماهِ کبودِ حرم نایِ نی و آتش و دود و وَرم فاطمیه آمد و آهسته گفت زیرِ لب آرام بگو مادرم مولِدِ اشک است نگه تر کنید چشمِ پر از بار سبک‌تر کنید مثلِ غریب از گلِ اَمَّن‌یُجیب مَرهمی آماده‌یِ بستر کنید بسترِ اُمّیدِ علیکَ‌السّلام دار و ندارِ دلِ خونِ امام پهن شده فکرِ درِ سوخته خاطره‌یِ میخ وَ مادر کنید سرخ شده میخ به رنگِ غروب تلخ شده قصّه وُ سنگی قلوب چادرِ خاکی به رویِ یاسِ خَم ناله برایِ غمِ حیدر کنید صورتِ این طفل به دیوار وای چشمِ جوان مادرمان تار وای فکرِ رَهِ وا شدنِ قفلِ این لعلِ غم و بغضِ برادر کنید فاطمیه آمده بانو مدد روزیِ اشک از نگهت می‌رسد بر نظرم در شبِ میلادِ اشک قطره‌ای از کوهِ غمت می‌رسد @sehreashk