eitaa logo
🌟سیرسلوک تاخدا🌟
6.8هزار دنبال‌کننده
38.6هزار عکس
9.5هزار ویدیو
177 فایل
⛔هرگونه کپی برداری از کانال کاملا آزاد و بدون اشکال شرعی میباشد درانتشار مطالب مذهبی کانال کوتاهی نکنید،هدف ما ترویج فرهنگ مهدویت میباشد. #تبلیغات 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1871446027C496dce5861
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کتابستان هور
🔴ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا رو به رو شدم😨😰😓 شیخ جعفر مجتهدی (ره) می‌فرمودند : در ایام نوجوانی، یک روز که از مدرسه برمی گشتم، در راه پیرزنی را دیدم که مقداری و در دست داشت. وقتی به او نزدیک شدم، از من خواست تا اسباب را به منزل او ببرم... به منزل رسیدیم، در را باز کرده و داخل شد و من نیز داخل شدم... ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا، روبرو شدم نگاهی به اطراف انداختم، ناگهان چشمم به..... https://eitaa.com/joinchat/4208001059Cd28dff4e11
🔴ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا رو به رو شدم😨😰😓 شیخ جعفر مجتهدی (ره) می‌فرمودند : در ایام نوجوانی، یک روز که از مدرسه برمی گشتم، در راه پیرزنی را دیدم که مقداری و در دست داشت. وقتی به او نزدیک شدم، از من خواست تا اسباب را به منزل او ببرم... به منزل رسیدیم، در را باز کرده و داخل شد و من نیز داخل شدم... ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا، روبرو شدم نگاهی به اطراف انداختم، ناگهان چشمم به..... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
🔴ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا رو به رو شدم😨😰😓 شیخ جعفر مجتهدی (ره) می‌فرمودند : در ایام نوجوانی، یک روز که از مدرسه برمی گشتم، در راه پیرزنی را دیدم که مقداری و در دست داشت. وقتی به او نزدیک شدم، از من خواست تا اسباب را به منزل او ببرم... به منزل رسیدیم، در را باز کرده و داخل شد و من نیز داخل شدم... ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا، روبرو شدم نگاهی به اطراف انداختم، ناگهان چشمم به..... https://eitaa.com/joinchat/3999465605Cbb1b1d2c19 ♨️♨️♨️♨️
🔴ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا رو به رو شدم😨😰😓 شیخ جعفر مجتهدی (ره) می‌فرمودند : در ایام نوجوانی، یک روز که از مدرسه برمی گشتم، در راه پیرزنی را دیدم که مقداری و در دست داشت. وقتی به او نزدیک شدم، از من خواست تا اسباب را به منزل او ببرم... به منزل رسیدیم، در را باز کرده و داخل شد و من نیز داخل شدم... ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا، روبرو شدم نگاهی به اطراف انداختم، ناگهان چشمم به..... https://eitaa.com/joinchat/3999465605Cbb1b1d2c19 ♨️♨️♨️♨️
🔴ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا رو به رو شدم😨😰😓 شیخ جعفر مجتهدی (ره) می‌فرمودند : در ایام نوجوانی، یک روز که از مدرسه برمی گشتم، در راه پیرزنی را دیدم که مقداری و در دست داشت. وقتی به او نزدیک شدم، از من خواست تا اسباب را به منزل او ببرم... به منزل رسیدیم، در را باز کرده و داخل شد و من نیز داخل شدم... ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا، روبرو شدم نگاهی به اطراف انداختم، ناگهان چشمم به..... https://eitaa.com/joinchat/3999465605Cbb1b1d2c19 ♨️♨️♨️♨️
هدایت شده از ‌♻ تبلیغات انصـــــار ♻
🔴ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا رو به رو شدم😨😰😓 شیخ جعفر مجتهدی (ره) می‌فرمودند : در ایام نوجوانی، یک روز که از مدرسه برمی گشتم، در راه پیرزنی را دیدم که مقداری و در دست داشت. وقتی به او نزدیک شدم، از من خواست تا اسباب را به منزل او ببرم... به منزل رسیدیم، در را باز کرده و داخل شد و من نیز داخل شدم... ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا، روبرو شدم نگاهی به اطراف انداختم، ناگهان چشمم به..... http://eitaa.com/joinchat/3955294221C08b3a28b6f ♨️♨️♨️♨️
هدایت شده از تبلیغات دخترونه💓
🔴ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا رو به رو شدم😨😰😓 شیخ جعفر مجتهدی (ره) می‌فرمودند : در ایام نوجوانی، یک روز که از مدرسه برمی گشتم، در راه پیرزنی را دیدم که مقداری و در دست داشت. وقتی به او نزدیک شدم، از من خواست تا اسباب را به منزل او ببرم... به منزل رسیدیم، در را باز کرده و داخل شد و من نیز داخل شدم... ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا، روبرو شدم نگاهی به اطراف انداختم، ناگهان چشمم به..... https://eitaa.com/joinchat/3955294221C08b3a28b6f
هدایت شده از تبلیغات دخترونه💓
🔴ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا رو به رو شدم😨😰😓 شیخ جعفر مجتهدی (ره) می‌فرمودند : در ایام نوجوانی، یک روز که از مدرسه برمی گشتم، در راه پیرزنی را دیدم که مقداری و در دست داشت. وقتی به او نزدیک شدم، از من خواست تا اسباب را به منزل او ببرم... به منزل رسیدیم، در را باز کرده و داخل شد و من نیز داخل شدم... ناگهان در بسته شد و من با چند دختر جوان و زیبا، روبرو شدم نگاهی به اطراف انداختم، ناگهان چشمم به..... https://eitaa.com/joinchat/3955294221C08b3a28b6f