eitaa logo
سِلوا
147 دنبال‌کننده
207 عکس
33 ویدیو
1 فایل
س ل و ا یعنی مایه تسلی و آرامش: می نویسم به امید آنکه سلوایی باشد برایتان🌱🌻 من اینجا هستم در کوچه ادبیات: @Z_hassanlu
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از [ هُرنو ]
به یاد خواهرمان ، جهت شرکت در ختم قرآن، صلوات، فاتحه، ذکر لا اله الا الله و... از طریق پیوند زیر، اقدام کنید. 👇 https://iporse.ir/6251613 بخوانیم تا برایمان بخوانند... نماز لیلة الدفن: میثاق بنت مهدی
هدایت شده از مجلهٔ مدام
4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عیدتون، مُـــــدام :) این ریلز رو توی اینستاگرام با بقیه به اشتراک بذارید. (فقط فیلترشکن‌تون روشن باشه.) مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
صابر خراسانی16141980992601592781233.mp3
زمان: حجم: 3.1M
گوش می‌دهم و با کلمه کلمه‌اش، قلبم خون را محکم‌تر پمپاژ می‌کند و سلول به سلولم فریاد می‌زند علی.
ـــــــــــــــ  احدی شرعاً نمی‌تواند به کسی کورکورانه و بدون تحقیق رأی بدهد. و اگر در صلاحیت شخص یا اشخاصی تمام افراد و گروهها نظر موافق داشتند ولی رأی دهنده تشخیصش بر خلاف همه آنها بود، تبعیت از آنها صحیح نیست، و نزد خداوند مسئولیت دارد. ▪️صحیفه امام خمینی، جلد ۱۸، صفحه ۳۳۷
هدایت شده از مجلهٔ مدام
دورهمی و رونمایی مجلهٔ مدام مدام یک: کتاب با حضور به صرف داستان و موسیقی یک‌شنبه دهم تیرماه شهرکتاب مرکزی ساعت ۵ تا ۷ عصر مشتاق دیدار همهٔ شما هستیم و دیدهٔ ما، میزبان قدم‌های شماست. منتظرتان هستیم ❤️✌️ مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
__________ هانیه سر زایمان طبیعی‌اش درد کشید مثل خیلی از مادرها. می‌گفت "خدا به مادرا نعمت فراموشی داده وگرنه دیگه بچه نمیارن، بعد زایمان دردا یادشون میره". سال نودونه بود و من تازهِ عقدکرده بودم و تازه عروس. النگوی از مچ به بالایی برای چلینگ چلینگ صدا دادن نداشتم؛ اما حلقه‌ای آینه‌ای جا خوش کرده بود روی انگشت اشاره دست چپم. با همسرم خیابان سرخواجه گرگان و مغازه‌های لوازم خانگی ساری را متر می‌کردیم. چشم می‌دوختیم روی برندهای ایرانی یخچال تلویزیون و فروشنده‌ها را برای کیفیت و قیمت سوال پیچ می‌کردیم. ما به هر چیز ساده‌ای قانع بودیم تا زندگی را سرخوشانه زیر یک سقف آغاز کنیم؛ اما زندگی چوب لای چرخ نداشته‌یمان می‌گذاشت. مامان می‌رفت بازار و با آه و ناله بر می‌گشت. امروز جاروبرقی را قیمت می‌کردیم ۳و صد، مهتاب جایش را به خورشید فردا نداده، می‌شد ۳ و سیصد. فروشنده‌ها دست به تلفن بودند و قبل از جواب دادن به "چند؟" قیمت لحظه‌ای دلار را چک می‌کردند. برادرم گوشی به دست، هر روز صبح در صفحات بورس و تحلیل‌ها می‌چرخید و دست از پا درازتر با تراز منفی و افت دارایی نداشته‌اش رو به رو می‌شد. بعدازظهر بابا از نانوایی، خسته برای ناهار می‌آمد خانه. شربت را سر نکشیده، صدایش بلند می‌شد: واه واه واه، چه صفی کشیده بودن مردم" و از دریافت مرغ ساده با کارت ملی می‌گفت. تابستان همسایه‌مان دادش به هوا رفت که "یخچالم سوخت، خدا خیرشون نده" و قطعی بی رویه برق مردم را توی ادارات و پشت سیستم‌ها معطل می‌کرد. همه این‌ها را ما کنار روزهایی تجربه کردیم که روزی هفتصد نفر از هموطنانمان را کرونا پرپر می‌کرد و جان ما را به بیرون گره زده بودند. هانیه راست می‌گفت فراموشی گاهی نعمت است اما گاهی زایمان همین دردهاست. این روزها تولد دوباره دردها و سیاهی‌ها را نزدیک میبینم. شاید فراموشی همیشه نعمت نباشد! @selvaaa
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
___________ من فمینیست نیستم. مانیفستش هم سرم نمی‌شود. مطهری خوانم و قائل به تساوی زن و مرد در انسانیت. این را همان اول کار می‌نویسم تا موضعم روشن باشد. دیشب اما؛ مداح می‌خواند یا زینب، یا عقیله العرب... عقیله، معروف ترین لقب حضرت زینب (س) است. در عرب دو معنا دارد: زن خردمند و بانوی ارجمند و یکتا در میان خویشان خود‌. مداح همچنان با شور و حماسه می‌خواند. تا رسید به الفاظی که در ذهنم چرخ خوردند. مرد آفرینش به جانم نشست و به کلمه شیرمردش خیلی فکر کردم. در اشعار و توصیفات از حماسه حضرت زینب، جایی لب‌ها روی هم چفت می‌شود. زبان پشت دندان‌ها گیر می‌کند و مغز دنبال صفت می‌گردد. یکهو دهان با کلماتی مردانه طور، باز می‌شود. ما ضعف داریم که قیام و اقتدار زینب را زنانه توصیف کنیم! تهش او را مردی در میدان تصور می‌کنیم. از نظرم این خطاست. اتفاقا اینجای ماجرا، قلم باید بچرخد. سبک زندگی زینبی و فاطمی برای من این پیام را دارد: خداوند زن را قدرتمند آفریده. حرف‌هایم شعاری شد. به قول استاد جوان باید از مفاهیم بیرون بیاییم و دنبال مصادیق بگردیم. مصادیق اطراف ما هستند. به زندگی مادرها و مادربزرگ‌هایمان نگاه کنیم. به ستون بودنشان وسط خیمه خانواده. مشکل این است که یا این ظرفیت‌های عظیم بالقوه را بالفعل نکرده‌ایم یا هنوز خودِ زنانه را باور. این درک نداشتن، جامعه را می‌رساند به توصیفات مردانه از حضرت زینب (س). برای من زینب عقیله است؛ بانوی ارجمند و خردمند. @selvaaa
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
________ دو تایی آمدند دم در کلاس. خواهر بزرگتر، یک وجب قدش بلند تر از خواهر کوچکتر بود. لبه چادرش را از جلو صاف کرد. از پشت عینک خیره شد به خانم محسنی: من و خواهرم، برای شهادت حضرت علی اصغر، نذری دُرس کردیم ولی بچه‌های قرآن نبودن بهشون بدیم. بقیه حرفشان را نشنیدم و حواسم باید به حرف مربی جمع می‌شد؛ اما دلم پیش بسته‌هایش بود. چند دقیقه بعد، خواهر کوچکتر که قدش یک متر هم نمی شد، آمد دم کلاس. انگشت کوچکش را به سمت تک تک بچه ها گرفت. لب‌هایش می‌جنبید. بعدش با یک بشقاب شیشه‌ای آمد داخل و نذریش قسمت ما شد. @selvaaa
______ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع @selvaaa