📜 من با غم عاشورا چه کنم؟!
▪️شاعر خیال میکند همان احساسی را که او به فرزندش دارد، امام حسین هم به علی اکبرش دارد؛ همان حالی را شاعر وقتی میخواهد از خاندانش جدا شود، دارد، امام حسین هم دارد!
▪️ این شعرها آدم را در سطح احساس ابتدایی قرار میدهد که فقط میتواند گوش بدهد یا گریه کند.
▪️ ولی در یک حدی از احساس، انسان احساس خلأ میکند و به حالتی میرسد که این حرفها را ننگ میبیند؛ مگر اینکه بخواهد به زبان خود مردم، درد بزرگی را برایشان باز کند.
▪️مثل وقتی که تو میخواهی مصیبتی بزرگ را برای بچه بگویی، نمیفهمد؛ باید آن مصیبت را به اندازه شکستن چرخ کالسکهای که او سوار میشود، کوچک کنی! بفهمد که آن مصیبت، چرخ درشکه او را هم شکسته و به یاد رنجهای خودش بیفتد؛ وگرنه در آن دید، دیگر رنجی و همّی باقی نمیماند.
▪️...انسان به قضایای عاشورا با این دید که نگاه کند، دیگر غمی باقی نمیماند، جز غم محرومیت، غم از دست رفتن! غم اینکه این نور بر ما غروب کرده و از دستمان رفته؛ غم اینکه من با او چه میکنم!؟
❛❛ عینصاد
📚 #خون_خدا | ص ۳۶
#⃣ #متن #بریده_کتاب #امامت
این کتاب از استاد صفاییحائری بزودی در مراسم سالگرد رحلت ایشان (۲۲ تیر) رونمایی و منتشر خواهد شد.
🇮🇷🌹🇮🇷🌹
@serat_z
📜 در برابر بلا...
▪️فشاری که من در رابطه با حسین میبینم، بهخاطر فشاری است که من در این رابطه، به حسین وارد میکنم!
▪️چون آن موجود را لطیف میبینم، برای من سخت است حرفی بزنم یا کاری بکنم که او را رنج دهد.
▪️اینکه در همراهی با او کم بیاورم و به آن کاروان نرسم و در آن سفینه ننشینم درحالیکه میبینم میرود، اینها آن رنجی است که باید بیشتر به آن دقت و توجه شود.
▪️این مصیبت، مصیبت بزرگی است و تکرارش هم در زیارت عاشورا، روی این حساب است.
▪️حال، چگونه و با چه توانی در برابر این مصیبتهای بزرگ باید بایستیم؟
▪️اینجاست که جزع و داد انسان درمیآید؛ مگر اینکه با آن دید به قضیه نگاه کنیم که «اَللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاكِرینَ لَكَ عَلیٰ مُصابِهِمْ».
▪️از کسانی باشیم که در برابر مصیبت، طالب و شاکرند، نه صابر !
▪️بچهها در برابر بلاهایی که برایشان میآید، مثلاً آمپولی که باید بزنند یا دوایی که باید بخورند، خیلی جزع دارند؛ تا حدی از رشد که میرسند، دوا را میخورند و دم نمیزنند؛ به بلوغ که میرسند، برای این امور تشکر هم میکنند؛ ولی عدهای هستند که در صف میایستند و طالب رنج هستند.
▪️ این تفاوت برخوردها در برابر بلا، از جزع و صبر تا شکر و طلب، منوط به مرحله روحی خاصی است؛ وگرنه این مصیبت و درد، قابل تحمل نیست!
❛❛ عینصاد
📚 #خون_خدا | ص ۳۹
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #امامت
🛒 برای سفارش لینک زیر را کلیک نمایید
📖 نسخهٔ چاپـــی کتاب خون خدا 👉🏻
یا به ادمین فروشگاه اینترنتی لیلة القدر پیام بدهید
🇮🇷🌹🇮🇷🌹
@serat_z
📜 بالاتر از پدر و مادر
▪️انسان از ولی رزق میگیرد. آن اُنسی که با ولی پیدا میکند و آن حبی که از ایشان در دلش زنده میشود، حب و اُنسِ ولادتیِ پدر و مادری یا پرِقُنداقی و فقط از شیر مادر نیست.
▪️آن حبی که پدرها باید به بچهها منتقل کنند، حبی است که همراه بیّنات و برهان باشد و در دنیای آشوبزدهای که هر روز دانشمندی را عَلَم میکنند، بتواند دوام بیاورد.
▪️کوچکترین کلمات امیرالمؤمنین، دورترین فراز انسان را در دنیاهای مختلف، چه در تفکراتش، چه در عواطفش و چه در توجّهات باطنیاش، کمک کرده و بنبستهای او را باز کرده است.
▪️در هر حال سزاوار است که ما روی امکانات و موجودیمان حسابی باز کنیم؛ و ببینیم مهمترین امکان و نعمت ما که خداوند عنایت کرده، ولایت است.
▪️ همه عوالم و در و دیوار عالم، خورشید و ماه و ستارهها و زمین و حیوانات و جانوران، امکاناتی هستند که تن ما را پرورش میدهند تا سر پا باشیم.
▪️ به تعبیر قرآن اگر بنا بود انسان را از بین ببرد، همه جنبندگان از بین میرفتند؛ یعنی اینها مقدمه ادامه یافتن و رشد انسان هستند تا وجودش تحول و تکامل پیدا کند.
▪️اما ولیّ، رزق فکر است؛ رکن هدایت، رکن محبت و رکن اُنس است. مصابیح الدجیٰ است؛ یعنی در تاریکیها چراغ راه است و دل و فکر انسان را روشن، و عقل او را حمایت میکند و روحش را به آن اُنس و سرشاری میرساند که میبینیم قنبر و کمیل و مالک تا کجاها رفتهاند.
❛❛ عینصاد
📚 #خون_خدا | ص ۵۴
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #امامت
🇮🇷🌹🇮🇷🌹
@serat_z
📜 بودن با حسین، هزینه میخواهد!
▪️معیّت با حسین و در جوار معصوم و ولی بودن، غرامتهایی دارد که باید آماده پرداختنش باشیم.
▪️یا نخواهیم و شروع نکنیم و نیاییم زیر این چتر، یا اگر آمدیم، بایستیم؛ حتی اگر گوشت و پوست از تنمان ریخت، آبروها رفت، قدرتها رفت، ذلتها آمد؛ حتی اگر پیراهن پارهای را بر تنمان نخواستند!
▪️چرا چنین نکنیم؟ مگر آنها که از حسین بریدند و عاشورا را از آن طرف به سیاحت نشستند، چه بردند؟ به چه نتیجهای رسیدند؟
▪️تصمیمهای ما محکوم و محبوس لحظههایی بسیار محدود است؛ لحظاتی که گرفتار بودیم، بچّه مریض بوده، پول نداشتیم یا دربهدری کشیدیم.
▪️در این لحظات، چنان از مسیرمان بُریدیم و نامرد شدیم که هیچ کجای تاریخ موجود نبوده و حتی نمیتوانیم اسمش را بیاوریم!
▪️در سختیها دو روز هم نتوانستیم صبر کنیم! تصمیمهایی گرفتیم و انحرافهایی را پسندیدیم که اگر زمانی از مقطعی دیگر در زندگی به آنها نگاه کنیم، برایمان خیلی مسخره است.
▪️من برای دو ساعت تحمل نکردهام و بریدهام! اگر ابنسعد یک روز، ده روز، یا یک ماه دیگر را دیده بود، دستش را به خون حسین آغشته میکرد؟! آن کسی که با آن شتاب میخواست به ری برسد، آن موقع شروع میکرد؟!
▪️کوری ما خیلی چیزها را برایمان تجویز کرده و پشتوانه خیلی از بیچارگیهایمان شده است.
❛❛ عینصاد
📚 #خون_خدا | ص ۵۸
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #امامت
🇮🇷🌹🇮🇷🌹
@serat_z