«حبیبِ حَبّابهها»
حبابه زنی بود که افتخار درک محضر ۶ امام را داشت و محضر امام حسین (ع) را نیز درک کرده بود. در ایامی که مردمان فوج فوج به طمع زرق و برق اموال بیت المال مسلمین به سمت و سوی معاویه میرفتند، حبابه که زنی فعال در عرصه سیاست بود خود را به کررات به محضر امام حسین (ع) میرساند و خود را مفتخرانه «کنت زوّاره للحسین... من پیوسته زائر حسین بودم» معرفی میکرد. او خود را شیفته امام حسین(ع) میخواند و شجاعت و صدق عشقش به امام حسین (ع) در احادیث رسیده از امام صادق (ع) آمده است.
حبابه میگوید؛ روزی به دلیل بیماری نتوانست به محضر امام حسین (ع) وارد شود. امام وقتی متوجه نبودن حبابه و کسالتش میشوند به اتفاق یاران به ملاقاتش میروند و با دعایشان کسالت حبابه مرتفع میشود.
امام خطاب به حبابه میفرمایند؛ «ای حبابه، ما و شیعیان ما با فطرت پاک آفریده شدیم درحالی که سایر مردم از آن محروم اند.»
پ.ن؛ حبیب حبابهها؛ در شلوغی دنیا و آخرت ما را هم به خاطر داشته باش و دستگیرمان باش.
*******************
برگرفته از کتاب بانوان محدث شیعه، سیده طیبه موسوی اصل، ص۲۱۳
🌱نویسنده: صغری عاشوری
✅ @serrenahan
«یا کَفیل زینبِ حَوراء»
کفیل به کسی میگویند که ضامن و متعهد به حفاظت و حمایت از کسی یا کسانی یا اشیائی است. اباالفضل العباس(ع) یکی از القاب بلند آوازه شان «کفیل زینب حوراء» است.
او به عنوان محافظ و حمایتگر حضرت زینب (س) بود و سایه حضورش مایهی امنیت و قرص شدن دل امام حسین (ع) و اهل حرم خصوصا حضرت زینب (س) بود. اما این حضور پر از امنیت و آرامش حضرت عباس (ع) و رسیدن او به شرف لقب «کفیل» برای اهل حرم و خواهرش زینب(س) به ارث رسیده از مادرش فاطمه بنت حزام، ملقب به ام البنین(س) بوده است.
سایه امنیت و آرامش وجود ام البنین به قدری بر سر طفلانِ داغدار حضرت زهرا (س) گسترانده شده بود که او حتی برای آنکه خاطر فرزندان زهرای مرضیه از شنیدن نام «فاطمه» مکدر نشود و خاطرات تلخِ ظلم به مادر تا شهادتش برایشان دوباره تازه نشود از حضرت امیر (ع) میخواهد؛ او را فاطمه نخوانند. پس از تولد چهار پسرانش به ام البنین لقب میگیرد. خود را نه تنها کنیز، که سپر بلای فرزندان زهرای مرضیه میدید، پسرانش را که در راس شان عباس(ع) بود را نیز چنین بار آورد.
در این میان اما گویی او عباس(ع) فرزند بزرگش را ویژه تربیت کرد تا آب در دل اهل بیت پیامبر تکان نخورد و همین هم شد.
دغدغههای تربیتی بسیاری از مادران این است که چرا فرزندم دلخواه من تربیت نشد؟! پای مکتب امالبنین باید نشست تا چیستی تربیت خود و تربیت صحیح فرزند را آموخت. او که نه معصوم بود و نه فرزندش از معصومین بود، اما فرزندی تربیت کرد که «کفیل» حرم اباعبدالله (ع) نام گرفت، دیگر فرزندانش نیز به شهادت رسیدند.
🌱 نویسنده؛ صغری عاشوری
✅ @serrenahan
«زنان میتوانند به القای تصویر نادرست از امام سجاد(ع) پایان دهند»
در ذهن بسیاری از ما امام سجاد (ع)، رنجور و بیمار تصویر شده است. علت چنین تصویر بی انصافانهای غلبهی روایت کوتاهی از بخشی از زندگی پربرکت و پر فراز و نشیب امام سجاد(ع) بوده است. آن بخش مربوط به بیماری و در بستر افتادن امام سجاد (ع) در روز عاشورا و ایام اسارت بوده است. این درحالی است که امام سجاد (ع) پس از اسارت و علیرغم اختناق فراوان زمان مروان، اقدامات مهمی در راستای احیای تشکل شیعیان نمودند.
از اقدامات امام سجاد جذب حداکثری، آنچه که مدتهاست در سیاستهای فرهنگی کشور دغدغه آن را داریم اما آن را درک نکردهایم بوده است. تمرکز امام صرفا بر مردمان عرب نبوده است بلکه ایران و کشورهایی چون سودان نیز بوده است.
امام سجاد(ع) در راستای احیای تشکیلات شیعه در اختناق و شوک جامعه اسلامی پس از فاجعهی عظمای عاشورا از تمام طبقات اجتماعی و نژادها جذب داشتند، از کنیز و غلام تا ارباب. تربیت مکتب امام سجاد ایجاد طبقه یکسان فارغ از طبقات اجتماعی بود. نسبت طبقه اجتماعی اسلامی که توسط امام سجاد باز تولید شد انسان به خدا بود، نه انسان با انسان.
این تربیت در قالب «صحیفه سجادیه» ارائه شد بر مردمان آن عصر و تمام عصرها و پی ریزی محکمی برای تشکیلات شیعیان توسط امام سجاد(ع) ایجاد شد.
با این حال چرا شاهد غلبهی تصویر بیمار و منزوی از امام سجاد(ع) هستیم؟! شاید پاسخ را در «عدم روایت امام سجاد» بتوان دید. امام سجاد در داستانها، لالاییها، پویانماییها و حتی منبر و وعظهای مادحین و علما و خطاب روایت نمیشوند.
امام سجاد حتی در پژوهشهای دینی و تربیتی نیز به طور قابل توجهی مورد بررسی و تلاش برای فهم شخصیت و کنشگری شان قرار نگرفتهاند. رساله حقوق خانواده امام سجاد نیز در میان پژوهشگران و اندیشمندان صاحب قلم حوزه زن و خانواده محجور مانده است.
اینگونه میشود که ما شاهد نگاههای تکراری و بسیار ناقص از امام سجاد(ع) هستیم و در نهایت ایشان را در ایام شهادت و ولادتشان یاد میکنیم یا در هنگامه سختیها به صحیفه شان پناهنده میشویم. باید به خود جرات تغییر در تصویر نادرست و بسیار ناقص از امام سجاد را بدهیم.
باید جهاد اسلامی شدن علوم انسانی، جامعه و هویت سازی را از زیربنای معارف اسلامی آغاز کرد و یکی از راههای تحقق این امر، روایت نمودن درست و گسترده از امام سجاد است. زبان علم، زبان کودکان و نوجوانان و زبان سیاستگذاری باید بنابر اقتضائات حوزه شان با شخصیت امام سجاد(ع) خو گرفته و آن را برای مردمان متعلق به حوزه خود تبیین کند.
شروع این جهاد تبیین از کجاست؟! میتواند از هرکجا باشد اما من به یقین رسیدهام که نقطه شروع این جهاد اگر از خانهها، از شعرهای لالایی و قصههای شبانه مادران باشد برکتش در عرصههای نامبرده نیز به ظهور میرسد. این جهاد زنانه فرصتی در راستای اثرگذاری اجتماعی زن و تحقق الگوی سوم زن باشد. بله گاه یک لالایی، یک قصه کودکانه توسط مادر قابلیت اثرگذاری اجتماعی و قرار دادن زن در زمره الگوی سوم را دارد.
🌱نویسنده: صغری عاشوری
✅ @serrenahan
هدایت شده از عصر زنان
#یادداشت | #اختصاصی
🔻مراجعه به تصویر
♦️فکر بیحجاب شهر را بیحجاب میکند
🔹آکادمی جوانان مسابقهای با عنوان «معمار جوان سال 1402» برگزار کرده است تا آپارتمانهای 30 و 40 متری را طراحی کنند. تصویری که میبینید تصویر تیم برگزارکننده این رویداد معماری است. یک بنا، واحد کالبدی است که روح آن تجلی روح فرهنگ و جهانبینی معمار آن است. به عبارتی بنایی که یک معمار طراحی میکند برخواسته از تفکرات و مبانی است که آن تفکرات را شکل میدهد. جهانبینی، اعتقادات و درونیات ما در جامعه در قالب رفتار و کردار ما ظهور و بروز پیدا میکند. مقولهی هنر نیز از این حقیقت مستثنی نیست. معماری نیز یک هنر است. رهبر انقلاب در این رابطه میفرمایند: « هنرمند باید خود را به حقیقتی متعهّد بداند...یک وقت شما معماری را میبینید که اندیشهای دارد؛ یک وقت یک معمار از لحاظ اندیشه، لُخت و بیهویّت است و متّکی به فکری نیست. اینها اگر بخواهند بنایی را ایجاد کنند، دو گونه طرّاحی میکنند. اگر ساخت یک شهر را به دست دو نفر آدمِ این طوری بدهند، یک نیمه آن با نیمه دیگر به کلّی متفاوت خواهد بود. به هرحال این تعهّد، لازم است.»
🔸تا اینجای متن مقدمه بود در تبیین رابطه بین خالق اثر و خود اثر. بر اساس همین تأثیرپذیری است که شاهدیم در تمدن اسلامی پوشیدگی صفت بارز ابنیه به شمار میرود؛ چرا که در اسلام خانه حرمت دارد و بر مبنای روایات محل زندگی نوعی حرم محسوب میشود و با رعایت مرزها است که حرمتها و حیا در خانه حفظ میشود. در حالیکه در معماری مدرن بر خلاف معماری اسلامی این ویژگی دیده نمیشود. نوعی تبرج، خودنمایی و برهنگی که از صفات بارز مکتب اومانیسم غربی و لیبرالیسم است در ساختمانهای مدرن که مصداق بارز آن آپارتمانهای چند دهه متری است ظهور دارد. بر همین اساس فرهنگ فردگرا و برهنهگرای امانیست، شهر مدرن را با نشانههای مورد نظر خود میسازد. ساخت آپارتمانهای قوطی کبریتی در برجهای چند طبقه متناسب با فرهنگ غربی است که حفظ حریم اهمیت ندارد. تقسیمبندی خانه که قبلا شامل اندرونی و بیرونی بود، عملا در آپارتمانسازی از بین رفته است. در معماری مدرن، فضاهای داخلی کاملا باز شده و آشپزخانه که در خانههای قدیم کاملا پوشیده و جدا از فضای داخلی بود و مخصوص حضور خانمها، با برداشتن دیوار به فضای عمومی خانه اضافه شده، اتاق خواب نیز به هال و محل رفتوآمد نزدیک شده است.
🔹در معماری قدیم ایران، حیاط با دالانی از در ورودی جدا میشد و میهمانان چند لحظهای در دالان منتظر آماده شدن صاحبخانه میماندند. سطح حیاط چند متری پایینتر از سطح کوچه و خیابان بود و اگر در خانه باز میماند، حیاط خانه به خاطر دیوار دالان و پایینبودن سطح آن دیده نمیشد. خانهها از کنار و روبرو نسبت به هم دید نداشتند و خانمها میتوانستند با پوشش کم در حیاط خانه کار کنند و از نور آفتاب و هوای تازه استفاده کنند.درها دوکومه(درکوب) داشت؛ یکی با صدای نازک و مخصوص مراجعان و میهمانان زن، تا زنی که در اندرونی حضور داشت به استقبال میهمانان برود وکومهای با صدای کلفتتر که مخصوص مردان بود. مواردی که ذکر شد به خوبی گواه این مطلب است که نوع تفکر و جهانبینی انسان در تمام شؤون زندگی او اثر دارد و یک تغییر در نگاه به زن و خانواده حتی در شکل کومهی در نمود پیدا میکند. حتی در معماری اسلامی، نمای بیرونی با خوشنویسی آیاتی از قرآن تزیین و نماها از خاک الکشده و در اوج سادگی ساخته میشود. در حالیکه در معماری مدرن از شیشه در نما به وفور استفاده میشود و حجاب خانه را به حداقل میرساند. معمار اسلامی سعی میکند هر طرحی را که میسازد با باورهای دینی خود مرتبط کند. معمار مدرن، نیز سعی میکند عقاید مدرن خود را در ساخت بنا دخیل کند. فلاسفه و علماء معتقدند، هنر در روح و جان انسانها نیز اثر میگذارد و چهبسا در طولانی مدت باعث تغییر ساختار روحی انسان شود. معماری به عنوان یک هنر از آن جهت که دارای ابعاد است، تاثیرات بیشتری بر روح و جان انسان برجای میگذارد در نتیجه سبک معماری که برونداد یک تفکر است میتواند تغییرات اساسی در سبک زندگی ایجاد کند و خروجی آن شهری کم حیا یا بیحیا شود.
🔻پایگاه تحلیلی تخصصی عصرزنان
🌐 |@asrezanan_ir|
هدایت شده از عصر زنان
#خبرنامه | #اختصاصی
🔻مراجعه به ویدئو
🗞 زنان در میانهی میدان جهاد
📌«به گزارش خبرگزاری العالم، امیرپ العسولی پزشک زن فلسطینی در ساعات پایانی شب گذشته دوان دوان جان خود را به خطر انداخت تا جوان فلسطینی را که با گلوله تک تیر اندازان صهیونیست زخمی و روی زمین افتاده بود، نجات دهد. این پزشک فلسطینی که منزلش در بمبباران شهرک عبسان الجدیده در شرق خانیونس در نوار غزه توسط صهیونیست ها ویران و آواره شده است، با تمام توان به حرفه پزشکی خود ادامه می دهد. شاهدان می گویند که العسولی با وجود خطری جدی که جان او را تهدید می کرد از تلاش برای نجات جان جوان فلسطینی دست نکشید، این درحالی است که نظامیان صهیونیست کسانی را که به کمک زخمی ها می روند مستقیم هدف قرار می دهند.»
🔹رهبر انقلاب در سخنرانی های اخیری که در سال جاری داشتند، از مسئولیت های اجتماعی زنان، تکلیف سیاسی آنان در تعیین سرنوشت کشورشان سخن گفتند و این دو مفهوم عملیاتی را مهم دانستند. گاه ممکن است چنین تصور شود که این «تکلیف» و «مسئولیتها» صرفاً به زنان ایرانی محول شده است. به عبارت دیگر گاه چنین تلقی میشود که جمهوری اسلامی وظایف اضافه ای را بر زنان ایرانی بار کرده است اما اگر کمی درنگ کنیم در مییابیم که مفاهیم ارائه شده پیرامون تکلیف و مسئولیت اجتماعی زنان نشات گرفته از فطرت آنان است. فیلم منتشرشده از شجاعت خانم العسولی، پزشکی که خطر را به جان خرید و از تیررس تک تیرانداز های اسرائیلی برای نجات مرد مجروح گریخت در فضایی خارج از جغرافیای ایران به ظهور پیوست. در لحظاتی که مردان در حیرت و شگفتی از نجات مجروح بودند؛ خانم العسولی بدون درنگ و با عمل به تکلیف و مسئولیت اجتماعی خود، تحیر مردان را در چندلحظه زدود و به آنان جرئت خطر، همدلی و اقدام سریع گرچه با احتمال هزینهی جانی را داد. به عبارت دیگر آنچه شجاعت العسولی خوانده شد و مورد ستایش همگان قرار گرفت؛ فاعلیت زنانه ای بود که در امتداد خود عاملیت مردانه را رقم زد. العسولی تکلیف را ادا کرد و مردان حاضر به تکلیف ادا شده عمل کردند. این فاعلیت زنانه، این ادای تکلیف اجتماعی، امر فطری است که در زنان غیر مسلمانی چون راشل کوری نیز به منصهی ظهور رسید.
🔸هرگاه فاعلیت زنانه موثر در راستای ادای تکلیف الهی که پاسخی به نیاز فطری است رقم بخورد عاملیت مردانه هویدا میشود و این امر به جغرافیای ایران تعلق ندارد بلکه کل بشریت را فراگرفته است. آنچه به جغرافیای ایران باز میگردد، آشکار شدن این امر توسط اندیشهی روشن امامین انقلاب در مورد زن است. موضوع زنان جبهه مقاومت و خصوصا غزه در این روزهای سخت و طاقت فرسا تبدیل نورافکنی بر حقیقت زن و بازخوانی مفاهیم ارائه شده انقلاب اسلامی ایران از جایگاه رفیع و حقیقی زن در جامعه شده است. جایگاهی که نگاه های فمینیسم رادیکال با تلاشهای فراوان و با عناوین جذابی چون مقدس نبودن زن، والا نبودن جایگاه زن، معمولی خواندن زن او را از گنجینه الهی ارزشمندی که در وجودش نهفته شده است دور میکنند.
🔻پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان
🌐 |@asrezanan_ir|
«وقتی با ابداع واژهای نادرست، دختران مجرد را به متهمان ترحم برانگیز تبدیل میکنند»
بارها شده است که با اصطلاحات تازه ابداع شده مواجه میشویم که نمیتوانیم جز مفاهیم سیاه و عواقب سیاهتر از آن چیز دیگری برداشت کنیم. نمونه این اصطلاحات «تجرد قطعی دختران» است. اگرچه مخاطب اصلی آن دختران دهه ۵۰ و ۶۰ میباشند اما لازم به ذکر است که این واژه به ماننده لولوی ترسناک کودکیها، برای دختران دهه ۷۰ و ۸۰ نیز عمل میکند. جامعه شناسانی که معتقد بر صحت این واژه میباشند، کارآیی این واژه را به مثابه آژیر خطر برای مسئولان و متولیان جمعیت قلمداد میکنند اما غافل از آن هستند که آژیر خطر یک طرفهشان، چه بار سنگینی را بر دختران مجرد دهههای پنجاه، شصت، هفتاد و هشتاد بار میکند.
آنان متوجه نیستند که با ابداع این واژه چه کمکی به تنفر دختران از دخترانگی و دوری از هویت زنانه کردهاند! مگر گمگشتگی هویتی چگونه اتفاق میافتد؟! مگر نفرت از هویت دخترانه و سرکوب آن یک شبه به وقوع میپیوندد؟! هنگامی که تمام علتهای عدم وقوع ازدواج را در مجرد ماندن دختران گره میزنید بدون آنکه نگاه واقع بینانه ازدواج که مبتنی بر «خواستگاری پسران» و «پذیرفتن دختران» است را در نظر بگیرید؛ ناخودآگاه بار افزایش جوان مجرد با اصطلاح «تجرد قطعی دختران» بر قشر دختران تحمیل میشود.
تحمیل مجرم گونهای که دختران را مقصر وجود افزایش جمعیت جوانان مجرد قلمداد میکند. شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام موکدا و مصرانه بر رابطه خواستگاری و پذیرش با عباراتی چون ناز دختران و نیاز پسران در راستای وقوع ازدواج سخن به میان آوردهاند. اما اصطلاح ابداع شده تجرد قطعی دختران، به صراحت تمام عامل خواستگاری، عامل نیاز که همان «پسران» هستند را حذف کرده و باری از «خواسته نشدن، مطلوب نشدن، ناقص بودن، بیبهره بودن زندگی و...» را به دختران مجرد القا میکند.
نتیجهی این القائات جز افسردگی، ناامیدی، احساس پوچی و نفرت از هویت دخترانه نخواهد بود! نمونهی بارز این واقعیت را میتوانید در کلیپهای مصاحبه با دختران دهه شصتی که در این سالها در فضای مجازی پربازدید بودهاند ببینید. دختری که بغضش میترکد و با ناامیدی از ازدواج و یقین به رسیدن به سن تجرد قطعی دختران دهه هفتاد و هشتاد را نصیحت میکند که ادامه تحصیل، شغل، معیارهای شخصی در انتخاب همسر را کنار بگذارد و به اولین خواستگارها جواب مثبت دهد!
کلیپهایی که از دختران ۱۸ تا ۲۰ سال در قطعه شهدای بهشت زهرا تهران میپرسد با پسر خوب و نجیب فلافل فروشی که به خواستگاریات بیاید، ازدواج میکنی؟ دختر میگوید خیر و در نهایت عکس شهید هادی ذوالفقاری را نشانش میدهند که ببین؛ این شهید که دوستش داشتی فلافل فروش بود!
انگاره سختگیری دختران در ازدواج، در پس ذهنهای برخی جامعه شناسان و مسئولان آنقدر قدرتمند ریشه دوانده است که شاهد ابداع اصطلاحات نادرستی چون «تجرد قطعی دختران» هستیم. حال هرچقدر که مسئولان بگویند قصدشان متهم کردن دختران نیست، اما در واقعیت دختران متهم شده اند به عامل مهم افزایش جمعیت جوانان مجرد! اگرچه این اتهام با حسی ترحم برانگیز نیز توامان است. ترحم بر دخترانی که ازدواج نکردند، شانس ازدواجشان از نظر مبتکران اصطلاح مذکور، بسیار کم است و باید برای ازدواجشان فکری کرد!
هیچ فردی، هیچ قشری و هیچ دختری از متهم شدن و در عین حال مورد ترحم قرار گرفتن لذت نمیبرد. افسردگی، ناامیدی و نفرت از هویت دخترانه طبیعیترین پیامد اصطلاحی است که روح و روان و هویت دختران مجرد را نشانه گرفته و آنان را «متهمِ ترحم برانگیز» قلمداد کرده است.
به امید حساسیت و مسئولیت پذیری در قبال ابداع واژگانی که در راستای توصیف و تبیین مسائل اجتماعی ایجاد شده اند!
🌱 نویسنده: صغری عاشوری
✅ @serrenahan
«در مواجهه با مسئله ازدواج جوانان، ابتدا چشمها را باید شست»!
نیاز به ازدواج، نیاز به تشکیل خانواده و زیست در محیط امن خانواده، نیاز به فرزند، نیاز به مادرانگی و پدرانگی از جمله نیازهای فطری هر دختر و پسری است که به بلوغ جسمی، عاطفی و عقلی رسیده است. انتظار آن است که جوانان در برههی بیست تا سی و پنج سالگی با ورود به دنیای تاهل به این نیازهای خود در چارچوب شرعی و قانونی پاسخ دهند؛ اما آمارها خلاف این انتظار را نشان میدهند.
به گزارش روزنامهی آرمان که در مهرماه سال جاری منتشر گردید؛ آمار جوانان مجرد در بین ۱۱ تا ۱۳ میلیون نفر تخمین زده شده است. خبرگزاری مهر نیز به نقل از دکتر بانکی پور در آذر ماه سال جاری تعداد دختران و پسران مجرد بالای ۳۰ سال را به حدود ۳ میلیون و سیصد نفر تخمین زدهاست.
سوالی که در ذهن شکل میگیرد این است که چرا با این تعداد گسترده از جوانان مجرد مواجه هستیم؟ چرا جوان مجرد به سوی پاسخ صحیح به نیاز فطری خود گام بر نمیدارد؟!
آنچه امروزه سبب افزایش میل به تجرد در جوانان شده است قطعا علتهای مختلفی دارد اما شاید بتوانیم حلقه واصله تمام این علتها را در کلید «زوجیت» بدانیم. نکتهی پر واضح در زوجیت «قبول کامل نبودن» و «تلاش وحدتگون برای کامل شدن» است. امروزه آنچه در سیاستهای فرهنگی و تربیتی خصوصا در بحث ازدواج شاهد آن هستیم بیشتر تقابل از آن برداشت میشود تا زوجیت!
از سیستم آموزش و پرورش تا آموزش عالی گرفته تا جشنوارههای فرهنگی، هنری و ورزشی. در دل هیچ یک از اینها همپایی وحدت گونهای که ختم به رسیدن یک هدف مشترک و مشخص برای جمعی شود دیده نمیشود. این قضیه در خواستگاری ها و تقابل برخی خانواده ها برای دست برتر داشتن نیز دیده میشود. دعواهای ناشی از مجادلات خواستگاریها، دلخوری و کدورتها و بعضاً برهم خوردن ازدواجها ماحصل این تقابلاتی است که در نقطه مقابل زوجیت قرار دارد.
در این میادین یک یا چند نفر از برترین های آن میدان میشوند و مابقی پایین تر از آنها. در خوشبینانه ترین صورت ممکن همکاری شکل نگرفته و در بدبینانه ترین صورت نیز خالی کردن زیرپای دیگری برای حصول انتفاع شخصی رخ داده است. وحدت را یاد نگرفته ایم.
ما به راحتی به دنبال سیستم حاضر و آماده تربیتی و فرهنگی راه افتادهایم که نقصان دارد، درحالی که میبایست برنامههایی برای تصحیح و تنظیم آن سیستم بر مدار زوجیت آماده میکردیم! نیازهای فطری پابرجاست اما چون وحدت را یاد نگرفتهایم، از طرفی ظواهر فردگرایی به لطف روانشناسیهای زرد مثبتگرا، زرق و برق بیشتری پیدا کرده اند چسبندگی به دنیای فردمحور خود را ترجیح میدهیم به گرویدن به چالشهای سخت و از قضا شیرین دنیای تاهلی که به زوجیت و وحدتگونگی میانجامد! ناراحت کننده آنکه این چسبندگی به امید آنکه بتوانیم نیازهای فطری مان را طور دیگری برطرف نماییم، اتفاق میافتد و زهی خیال باطل.
در رابطه با نسبت مسئولان و سیاست گذاران حوزه جمعیت و جوانان نیز وقتی دقت مینماییم، خالی بودن نگاه «وحدتگرا» و «زوجیت محور» را در کلان بحثها و جلسات بررسیشان ملاحظه میکنیم. جلساتی که خروجی چشمگیری نداشته اند.
راه حل همان است که سهراب سپهری میگفت: چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید!
🌱نویسنده؛ صغری عاشوری
✅ @serrenahan
هدایت شده از رؤیای اجتماعی ما / الف.برومند
👌 و اما کلید واژه اصلی :
🖋 زوجیت : توان ارتباطی در مخلوق برای همراهی مستمر هدف مند با مخلوق دیگری که همتای مکمل اوست با هدف تامین نیاز که تا رسیدن به پاسخ مطلوب ادامه پیدا می کند و با رسیدن به هدف آن، استعداد لازم برای مرحله بعدی کمال را پیدا می کند.
🖋 اجزای زوجیت :
1⃣ زوجیت و تک نبودن (احد نبودن، وتر نبودن، فرد نبودن)
فهم منحصر بفرد نبودن باعث می شود حس بی نیازی و اکتفای به خود در موجود متزلزل شود و بفهمد نباید تک، تنها، بی پناه، بی هم راه بماند
2⃣ زوجیت و ناقص بودن (صمد نبودن، غنی نبودن)
فهم ناقص بودن باعث می شود موجود ضرورت حرکت کردن برای کامل شدن را درک کند و برای رفع نقص خود تلاش کند تا به نتیجه برسد
3⃣ زوجیت و همتا خواهی (کفو خواهی)
فهم همتا خواهی باعث می شود، موجود بفهمد نیازش در هم راهی با یک هم تا پاسخ می گیرد. در نتیجه باید به دنبال هم تای مناسب خود برای رفع نیازش باشد تا این شباهت انگیزه هم راهی را فراهم کند و از دیگر سو، تمایزهای شان در ارتباط با یک دیگر زمینه رسیدن به هدف را در این رابطه دو سویه فراهم کند
4⃣ زوجیت و محصول داشتن (ولد داری)
پایان این رابطه دو سویه متکامل رسیدن به محصولی ست که هم ترکیبی از دو زوج است و هم اختصاصات خود را دارد. هم پاسخ هم راهی دو زوج است و هم زمینه ساز تداوم مسیرشان
@JaameeOmmat
سِرّ نهان| صغری عاشوری
👌 و اما کلید واژه اصلی : 🖋 زوجیت : توان ارتباطی در مخلوق برای همراهی مستمر هدف مند با مخلوق دیگری ک
دفتر مطالعات جنسیت و جامعه همت کردند و استاد بزرگوار خانم دکتر برومند پور عزیز رو در راستای ارائه درس گفتارهایی پیرامون «زوجیت» دعوت کردند.
کانال خانم دکتر رو پیشنهاد میکنم دنبال کنید و مباحث شیرینی که ایشون از قرآن استخراج کردند رو مطالعه کنید🍃
کانال خانم دکتر برومند پور👇🏻
✅ @JaameeOmmat
✅ @serrenahan
برنامه امروز رو مایل بودید گوش کنید، پیرامون کاهش بحران جمعیت هست.
(بنده البته در محضر اساتید درس پس میدم.)
✅ @serrenahan