چه حسرت بار بود امسال ایام میلاد مسعودت، برای خادمهای آستانت، حضرت دلبر ... خاطرات جشن سال پیش را مرور میکنم؛ از چند هفته پیش از ولادت فرخنده ات، سر از پا نمیشناختیم برای برگزاری جشنی باشکوه. چه لذت بخش بود دیدن اشک شوق دلداگانت، چهره های شاد کودکان و آن همه شور و شادی که در جمعیت موج میزد. جمعیتی که عطر نام‌ زیبای تو گرد هم جمعشان کرده بود. یکسالِ تمام‌، روزها را شمردیم؛ هفته‌ ها و ماه ها را به شوق فرا رسیدن زیباترین روز خدا سپری کردیم، از راه رسید آن روز موفور السرور اما... امسال پروردگار مهربان روزی دیگری برایمان مقدر کرد. امسال گرچه در میلاد باسر سعادتت توفیق مان یار نشد تا همچون سالهای پیش در میعادگاه عاشقیمان نوکری کنیم، اما به برکت لطف همیشگی ات، در کسوت خادمی آستان مقدس ات، شادی را میهمان قلب مهربان جهادگران سلامت و خانواده های نیازمند نمودیم. أیها العزیز ... این بضاعت مزجاة را از ما بپذیر و کِیل ما را از باده محبتت لبریز کن که خداوند تصدق کنندگان را پاداش نیکو می بخشد. #مرور_خاطرات #سه_شنبه_های_مهدوی روزهائی که به خیر میگذرد🌹 #هشتاد_و_ششمین_قرار #دوم_اردیبهشت_۹۸ 🌱 @seshanbemahdavi