eitaa logo
نجم{نمازجمعه‌مرزن‌آباد}
725 دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
3.8هزار ویدیو
4 فایل
کانال رسمی ستاد نماز جمعه بخش مرزن آباد
مشاهده در ایتا
دانلود
6.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 ای صفای قلب زارم ... 💌 میلاد حضرت علیه‌السلام مبارک ... 🆔 @setad_ejm
✍️پیام علیه السّلام به شیعیان شیخ مفید در کتاب خویش، پیام جامع، آموزنده و جالبی را از امام رضا علیه‌السلام آورده است. امام رضا علیه‌السلام این پیام را به وسیله حضرت عبدالعظیم حسنی به شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام فرستاده‌اند. متن پیام این است: بسم الله الرحمن الرحیم ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به شیعیانم برسان و به آنان بگو: شیطان را بر خودشان راه ندهند. و آنان را به راستگوئی‌‌‌ در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان. و به صله رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیاء اوست. دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کرده‌ام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سخت‌ترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود. به دوستان ما توجه ده که خداوند نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را جز، آنهایی که شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد.  اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد. جز اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت نیز بی بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه می برم. 📚متن حدیث: بسم الله الرحمن الرحیم یا عبدالعظیم! أبلغْ عنّی أولیائی السلامَ و قل لهم: أن لا یجعلوا للشیطان على أنفسهم سبیلاً، و مُرْهم بالصدق فی الحدیث و أداء الأمانة، و مُرْهم بالسکوت و ترک الجدال فیما لا یَعْنیهم، و إقبالِ بعضهم على بعض و المُزاوَرة، فإنّ ذلک قربة إلیّ. و لایشغلوا أنفسهم بتمزیق بعضهم بعضاً، فإنّی آلیتُ على نفسی أنّه مَن فعل ذلک و أسخط ولیّاً من أولیائی دعوتُ الله لِیعذّبه فی الدنیا أشدّ العذاب، و کان فی الآخرة من الخاسرین. و عرِّفْهم أنّ الله قد غفر لمحسنهم، و تجاوز عن مسیئهم، إلاّ مَن أشرک به أو آذى ولیّاً من أولیائی أو أضمر له سوءً، فإنّ الله لایغفر له حتّى یرجع عنه، فإنْ رجع و إلاّ نُزع رُوح الإیمان عن قلبه، و خرج عن ولایتی، و لم یکن له نصیب فی ولایتنا، و أعوذ بالله من ذلک. ( اختصاص، شیخ مفید، صفحه 241 - بحار الأنوار ج۷۱ ص ۲۳۱) 🆔 @setad_ejm
🔷 جای پارک ماشینها، شد جای استراحت زائرین... 🆔 @setad_ejm
🅾 کرامات علیه‌السلام ♦️یکی از اصحاب خاص اهلبیت علیهم السلام، حسن بن على وشّاء است. او بعد از شهادت حضرت موسى بن جعفر علیه‏السلام در انتخاب و گزینش حضرت امام رضا علیه‏السلام اندک زمانى دچار حیرت و سرگردانى شد. بدین خاطر گفته‏اند که «واقفیّه» بود ولى خیلی زود از این اعتقاد باطل عدول کرد و به مذهب حق ـ که امامت حضرت رضا علیه‏السلام و امامان بعد از آن بزرگوار است ـ باور عمیق و ژرفى پیدا کرد ♦️این محدّث عظیم، به دنبال مشاهده بعضى از کرامات و معجزات از حضرت امام رضا علیه‏السلام ، از آن عقیده باطل دست شست و به امامت حضرت گرایش یافت و از یاران مخصوص آن حضرت شد. 💢حسن بن على وشّاء مى‏گوید: من در حالى که مذهب واقفیّه را داشتم و بر این باور بودم، سفرى به خراسان کردم و با خود مقدارى لباس و بعضى از اجناس دیگر بردم که بفروشم. همراه من یک جامه گلدارى بود که در یکى از بسته‏ها جاى داشت و من متوجه آن نبودم و جاى آن را هم نمى‏دانستم چون به مرو رسیدم، منزلى را کرایه کردم. مردى که اهل شهر مدینه و در آنجا چشم به جهان گشوده بود، نزد من آمد و به من گفت: ابوالحسن الرضا علیه‏السلام مى‏فرماید: آن جامه گلدارى که نزد توست، براى من بفرست. گفتم: من همین حالا وارد این شهر شدم، چه کسى به ابوالحسن الرّضا علیه‏السلام خبر آمدن مرا داده است؟! من جامه گلدار ندارم! آن مرد رفت و بعد از لحظاتى برگشت و گفت: ابوالحسن الرضا علیه‏السلام مى‏فرماید: جامه گلدار در فلان جاست و در فلان بقچه است. من بقچه را با دقت نگاه کردم. آن را در همان جایى که آن حضرت فرموده بود، یافتم و آن را براى آن حضرت فرستادم! 💢حسن وشاء در جایی دیگر مى‏گوید: من قبل از اینکه به امامت حضرت رضا علیه‏السلام یقین بیاورم، سؤالاتی داشتم و تمام آنها را در یک کتابى گرد آورده بودم. آنها مسائلی بودند که از پدران آن حضرت روایت شده بود. مسائلى دیگر نیز در آن کتاب بود. متمایل بودم که حضرت را آزمایش کنم که آیا او واقعاً بعد از پدر بزرگوارش، موسى بن جعفر علیه‏السلام ، امام شیعیان است یا خیر؟ کتاب را برداشتم و به سمت خانه آن حضرت راه افتادم، تا این که به درب منزل امام رسیدم. در گوشه‏اى از کوچه، با حالت اندیشناک نشستم. منتظر بودم تا یک موقعیت مناسب و زمان خلوت برسد تا کتاب را بر آن حضرت تحویل دهم، گروهى از شیعیان نیز نزدیک منزل آن حضرت حضور داشتند و با یک دیگر گفت و گو مى‏کردند در این هنگام که با خود اندیشه مى‏کردم که از آن بزرگوار طلب اجازه کنم و به خدمتش برسم، ناگهان یکى از خادمان آن حضرت در حالى که کتابى در دست او بود، صدا زد: کدام یک از شما حسن بن على بن بنت الیاس بغدادى هستید؟ من از جایم بلند شدم و گفتم: من هستم، چه کار دارى؟ گفت: این کتاب(نامه) را بگیر، من مأمورم این را به تو برسانم. من کتاب را از او گرفتم و به گوشه‏اى رفتم. کتاب را مطالعه کردم، به خدا سوگند! دیدم جواب تک تک سؤالات مرا نوشته است و در این هنگام بود که به امامت حضرت رضا علیه‏السلام یقین پیدا کردم و مذهب واقفیّه را ترک کردم! 💠شهادت غریبانهٔ شمش الشموس و امام الرئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء بر شیعیان و محبین آن حضرت تسلیت‌باد 🆔 @setad_ejm
ای مرد، در میانه‌ی میدان چه می‌کنی؟! در لابلای جنگل و باران چه می کنی؟! میز ریاست تو چه کم داشت از رفاه در ورزقان و در مه و بوران چه می‌کنی؟! دل کنده از اوامر و دستور و پایتخت در نقطه‌های مرزی ایران چه می‌کنی؟! ای هفت‌روز هفته، به فکر ضعیف‌ها همشانه ی فقیر و ضعیفان چه می‌کنی؟! تهران اگر که شهر و مقرّ ریاست است پس در میان ایل و دهستان چه می‌کنی؟! 🆔 @setad_ejm