🔸محرم سال ۱۳۵۱ در قم ساکن بودیم. پدر و مادرم را که خانه ما را بلد بودند، دستگیر کرده بودند و آنها بالاجبار خانه ما را معرفی کرده بودند. ساعت ۱۲ شب بود که آقا دل دردی داشت و رفت درمانگاه.
🔔زنگ خورد رفتم دم در. دیدم خانه تحت نظر است. ساعتی بعد آقا با همان لباس طلبگی به خانه آمدند. خیلی تعجب کردم.
گفتم: مگر خانه تحت نظر نبود؟
گفت: وقتی که می آمدم مأموران جلوی در خانه بودند. آیه وجعلنا «وَ جَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدّاً وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ» (سوره یس آیه ۹) را خواندم. آنها مرا نمی دیدند و وارد خانه شدم. غروب روز بعد وسایل خانه را جمع کردیم و رفتیم.
💬راوی: کبری سیل پور؛ همسر شهید
📚کتاب سه شهید
#هفته_دفاع_مقدس
#قرآن
#ستاره_بشیم
•┈•✾•☘️🌸🍀•✾•┈•
#ستاره_های_زمین
🆔 @setare114
🌐 https://b2n.ir/z58400
📖🖇محمد رضا در ایام دبیرستان لحظه ای بیکار نبود. هر فرصتی که گیر می آورد یا مطالعه می کرد یا قرائت قرآن.
🔆🕯زیاد با قرآن مأنوس بود. قرآنی جیبی داشت که همه جا همراهش بود. هر وقت فرصتی داشت، مشغول قرائت می شد. آن هم با تدبر و دقت.
📚کتاب یا زهرا سلام الله علیها؛ زندگی نامه و خاطرات شهید محمد رضا تورجی زاده
💬نویسنده:گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی،
#هفته_دفاع_مقدس
#قرآن
#ستاره_بشیم
•┈•✾•🌹•✾•┈•
#ستاره_های_زمین
🆔 @setare114
🌐 https://b2n.ir/z58400
💠احمد همیشه دلش با قرآن بود. بعد از انقلاب هم در برخی پروازها، احمد با صوت دل نشین شروع به تلاوت قرآن می کرد. با آن که منطقه نظامی بود و احتمال خطر وجود داشت، همه بالگردها بی سیم ها را روشن کرده بودند و به صدای تلاوت احمد گوش می دادند و لذت می بردند.
💬راوی: غلام رضا شه پرست و علی محمد آزاد
📚کتاب خانه ای کوچک با گردسوزی روشن؛ خاطرات شهید احمد کشوری
#هفته_دفاع_مقدس
#قرآن
#ستاره_بشیم
•┈•✾•☘️🌸🍀•✾•┈•
#ستاره_های_زمین
🆔 @setare114
🌐 https://b2n.ir/z58400