eitaa logo
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
153 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
465 ویدیو
28 فایل
بسم رب الشهداء🌹 بااین ستاره‌هامیشود #راه راپیداکردبه شرطها وشروطها.. #کمی_خلوص #کمی_تقوا #کمی_امید #کمی_اعتقاد میخواهد. به نیابت از #شهیدان #سعیدبیاضےزاده #احسان_فتحی (یگانه شهیدمدافع حرم شهرستان بهبهان) ارتباط با مدیر @sh_bayazi_fathi313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 🌺 - بچه ها خوابن؟ - آره! - پس پاشو دیگه خانمم! بریم شب جمعه حرم رو نشونت بدم! همیشه دوست داشتم با او باشم، فقط خودمان دوتایی! میثم و بشری را گذاشتم هتل بمانند؛ مطمئن بودم بیدا نمیشوند. تا حرم راهی نبود، پیاده رفتیم. صحن حرم روشن بود، مثل تکه ای از آسمان. انگار سنگفرش هایش تکه های ماه بودند که کنار هم چیده شده اند. گنبد طلایی مثل خورشيد می درخشید. زیر لب گفتم : السلام علیک یا زینب کبری! سیدمهدی دستم را گرفت و گوشه ای از صحن نشاند. بعد به گنبد و بارگاه اشاره کرد: ببین چقدر قشنگه! راست میگفت؛ گنبد از این زاویه زیباتر بود. نسیم خنکی می وزید، سیدمهدی حرفی داشت. مثل هميشه با انگشتر عقیقش بازی میکرد. نخواستم مجبورش کنم که حرفش را بزند. به روبرویم خیره شدم. الان 5سال از ازدواجمان می گذرد، میثم 4ساله و بشری 3ساله است. هروقت سیدمهدی میرفت، بچه ها تب میکردند و تا با سید حرف نمیزدند تبشان پایین نمیامد. خودم هم از اینکه توانسته ام پنج سال با نبودن هایش کنار بیایم تعجب میکنم!! نه اینکه از انتخابم ناراضی باشم، اتفاقا خودم را در منتهای خوشبختی میدیدم. در همین فکرها بودم که سید به حرف آمد : منو حلال میکنی؟ - چرا؟ - من هیچوقت وقتی که باید نبودم. خیلی اذیت شدی! لبخند زدم : یهو یادت افتاده؟! چرا الان حلالیت میخوای؟ به تسبیحش خیره شد: همینجوری! - دوباره خواب دیدی که منو نصفه شب آوردی حرم؟ - نه...! - ولی من دیدم! - میدونستم! - ازکجا؟ - وسط شب بیدار شدی آیت الکرسی خوندی! چی دیدی مگه؟ - همینجا رو! ولی تنها اومده بودم! - پس حلالم کن! -میدونم... با بغض ادامه دادم: اگه نکنم چی؟ - جواب سیده زینب ( علیها السلام ) رو چی میدی؟ - میگم... میگم راضی نیستم ازش! تصویر روبرویم تار شد. چند بار پلک زدم تا واضح شود. خط اشک روی چهره ام کشیده شد. گفت: چکار کنم که حلال کنی؟ - رفتی بهشت اسم حوری نمیاری! میشینی تو قصرت تا من بیام! خندید: چشم. اصلا به بقیه شهدا میگم دست وپامو ببندن! حالا حلال میکنی؟ - نه! باید قول بدی هروقت خواستم بیای کمکم که جبران نبودنات بشه! - چشم! حالا حلال میکنی؟ - آره... نماز صبح آخرین نمازی بود که به سیدمهدی اقتدا کردم. چه صفایی دارد که عشقت مقتدایت باشد... هواپیما که از زمین بلند شد، احساس کردم چیزی را در دمشق جا گذاشته ام.... ... 🌸 🌸 ایتا https://eitaa.com/setaregan_velayat313 سروش https://sapp.ir/bayazi_and_fathi313
🌺 🌺 تابوت مثل قایقی روان روی امواج حرکت میکند. سیدمهدی وقتی میرفت، فقط مال من بود؛ اما حالا مال یک شهر است. حالا که از بین دود اسفند و پرچم های "لبیک یا زینب(علیها السلام)" به طرف قطعه مدافعان حرم میرود، خیالم راحت است که تا ابد کنارم می ماند. خاطرات قشنگمان از جلوی چشمهایم رد میشود. با همین فکرهاست که گریه و خنده ام درهم می آمیزد. انگشتر عقیقش حالا در دستان من است، البته چون گشاد است مدام دور انگشتم می چرخد. زیر لب با تسبیحش ذکر میگویم تا آرام بمانم. میثم لباس نظامی پوشیده (البته آستین هایش کمی بلند است) و با بشری بازی میکند. به بچه ها گفته ام بابا انقدر بزرگ شده که رفته پیش خدا، و ما دیگر نمیتوانیم ببینیمش، اما او ما را می بیند و کنارمان هست. گفته ام انقدر بزرگ شده که بدنش به دردش نمیخورد! گفته ام چون بابا شهید شده، همه ما را می برد بهشت. گفته ام بابا قهرمان شده و حالا همه او را می شناسند و دوست دارند... این حرفها را روزی صدربار برایشان می گویم تا بلکه خودم کمی آرام شوم. بچه ها هم با حرف های من خوشحال می شوند، حتی بشری دوست دارد اندازه بابا بشود تا خدا را ببیند. میثم هم از الان شغلش را انتخاب کرده؛ میخواهد دوست حاج قاسم شود، منظورش پاسدار است. از وقتی سیدمهدی را در قطعه مدافعان حرم به خاک سپرده اند، هربار که آنجا میروم احساس روز اول را دارم، حس میکنم سیدمهدی صدایم میزند. از آن روز به بعد، همیشه اول میروم از آقا محمدرضا بخاطر این نسخه که برایم پیچیده تشکر میکنم. حالا سهم من از دنیای عاشقانه مان، بشری و میثم و خاطرات گذشته است و سهم ام از جهاد در دفاع از حرم، تنهایی و گریه های نیمه شب. هر وقت بتوانم میروم گلستان شهدا، به یاد وقت هایی که خودمان دوتایی بودیم... هنوز هم کنار مزار شهدای فاطمیون می نشینم و سیدمهدی از آن طرف قطعه با لبخند نگاهم میکند (ببخشید باهاتون نسبتی دارن...؟؟). هنوز هم جانماز سیدمهدی را وقت نماز جلوی خودم پهن میکنم و پشت سرش نماز میخوانم، به یاد وقت هایی که بود... ایتا https://eitaa.com/setaregan_velayat313 سروش https://sapp.ir/bayazi_and_fathi313
،روزتون بخیر دوستان خب الحمدلله این داستانم تموم شد ان شاءالله از فردا با یه داستان مذهبی/عاشقانه دیگه در خدمت دوستان هستیم.
یا جواد الائمه؛ادرکنی🍃 گرچه مثل پدرت سوختی از آتش زهر مجتبائی شدنت، آل عبا را سوزاند... #در_خانه_خود_غریب_بودن_سخت_ست #زینت_پدر https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
✅ چله ترک گناه 🌸 ختم ‌زیارت‌ عاشورا ⬅️ روز یازدهم هدیه به شهیدان ❤️ #سیدعبدالرسول_افرازی❤️ ❤️ #سی
#روزشمار_محرم همین مشغله ماست که از عشق بمیرم و... جز او یار نگیریم #بیست_ونه_روز_تا_محرم #حسینی_بمانم_حسینی_بمیرم #لبیک_یا_حسین https://eitaa.com/setaregan_velayat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻣﻴﮕﻦ ‌ : ﺑﺎﺑﺎ ﺩﻟﺖ ﭘﺎﮎ ﺑﺎﺷه، کافیه.✋ نماز هم نخوندی نخون...😒 روزه نگرفتی نگیر.😕 به نامحرم نگاه کردی اشکال نداره🙈 و......... فقط سعی کن دلت پاک باشه!!!!!!!!!!❤️ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ :👇👇👇👇 ﺁﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ، ﺍﮔﺮ ﻓﻘﻂ ﺩﻝ ﭘﺎﮎ برایش ﮐﺎﻓﯽ ﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺁﻣﻨﻮﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﮔﻔﺘﻪ :📢 [ ﺁﻣَُﻨﻮﺍ ﻭَ ﻋَﻤِﻠُﻮﺍ ﺍﻟﺼَّﺎﻟِﺤﺎﺕ ] ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻢ ﺩﻟﺖ ﭘﺎﮎ ﺑﺎﺷﺪ ،💟 ﻫﻢ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ .✅ ﺍﮔﺮ ﺗﺨﻤﻪ ﮐﺪﻭ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨﯽ ﻭ ﻣﻐﺰﺵ ﺭﺍ ﺑﮑﺎﺭﯼ ﺳﺒﺰ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ .❗️ ﭘﻮﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﮑﺎﺭﯼ ﺳﺒﺰ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ .❗️ ﻣﻐﺰ ﻭ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ . ﻫﻢ ﺩﻝ ؛ ﻫﻢ ﻋﻤﻞ❗️❗️❗️ https://eitaa.com/setaregan_velayat313
#شهیدشناشی شهید مدافع حرم #حسین_معزغلامی 🌸 ولادت : ١٣٧٣/٠١/٠٥ همدان شهادت: ١٣٩٦/٠١/٠٤ حماء سوريه آرامگاه : بهشت زهرا سلام الله علیها https://eitaa.com/setaregan_velayat313
زِ همه دست کشیدم که تو باشی همه ام باتـو بودن زِ همه دست کشیدن دارد
#صلوات‌خاصه‌امام‌جواد‌علیه‌السلام آیت الله مشکینی: مبادا روز شهادت یا ولادت امامی بگذرد و شما آن امام را زیارت نکنید. https://eitaa.com/setaregan_velayat313