📝 #کمینه
«یکبار که دستم بند بود
چادرم را درآوردم
مادربزرگ گفت
چادری ، چادرش را از سر نمی کشد
گفتم دستم بند است
گفت پس با دندان بگیر
سالها میگذرد
من چادرم را با چنگ و دندان سخت گرفته ام
دستم بند است..
میخواهم عالم را برای #ظهورت به هم بریزم.»
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
#والسَّابِقُونَ_السَّابِقُون... ڪسانی بہ #امام_زمانشان خواهند رسید، ڪہ اهل سرعت باشند! و الا #تاری
📝 #کمینه
«
شهید جوانی اش را معامله کرد..
من جوانی ام را حراج!
»
https://eitaa.com/setaregan_velayat313