eitaa logo
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
151 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
465 ویدیو
28 فایل
بسم رب الشهداء🌹 بااین ستاره‌هامیشود #راه راپیداکردبه شرطها وشروطها.. #کمی_خلوص #کمی_تقوا #کمی_امید #کمی_اعتقاد میخواهد. به نیابت از #شهیدان #سعیدبیاضےزاده #احسان_فتحی (یگانه شهیدمدافع حرم شهرستان بهبهان) ارتباط با مدیر @sh_bayazi_fathi313
مشاهده در ایتا
دانلود
😂😂 🌷خــــــــــواهـرای غــــــــواص🌷 وقتی شهید ملکی که یک روحانی بود خود را برای اعزام به جبهه‌های حق علیه باطل معرفی کرد، به او گفتند باید به حضرت زینب(س) بروی.🚶 شهید ملکی با این تصور که گردان حضرت زینب(س) متعلق به است😄 به شدت با این امر مخالفت کرد و خواستار اعزام به گردان دیگری شد اما با اصرار فرمانده ناچار به پذیرش دستور و رفتن به گردان حضرت زینب شد. هنگامی که می‌خواست به سمت گردان حضرت زینب(س) حرکت کند، فرمانده به او گفت این گردان غواص در حوالی رودخانه دز در اهواز مستقر است. شهید ملکی بعد از شنیدن اسم “” به فرمانده التماس کرد که به خاطر خدا مرا از اعزام به این محل عفو کنید😁، من را به گردان علی‌اصغر(ع) بفرستید، گردان علی‌اکبر(ع) گردان امام حسین(ع) این همه گردان، چرا من باید برم گردان حضرت زینب؟ اما دستور فرمانده لازم‌الاجرا بود. شهید ملکی در طول راه به این می‌اندیشید که “خدایا من چه چیزی را باید به این خواهران بگویم؟ اصلا این‌ها چرا شده‌اند؟ یا ابوالفضل(ع) خودت کمکم کن.”😅 هوا تاریک بود که به محل استقرار گردان حضرت زینب رسید، شهید ملکی از ماشین پیاده شد چندقدم بیشتر جلو نرفته بود که یکدفعه را بست🙈 و شروع به کرد. راننده که از پشت سر شهید ملکی می‌آمد، با تعجب گفت: حاج آقا چرا چشماتونو بستین؟ شهید ملکی با صدایی لرزان گفت: “والله چی بگم، استغفرالله از دست این …😂😂 راننده با تعجب زد زیر خنده و گفت: کدوم خواهر حاج آقا؟ اینا برادرای غواصن که تازه از آب بیرون آمدند و دارند لباساشونو عوض می‌کنند. اینجا بود که شهید ملکی تازه متوجه قضیه شده و فهمید ماجرای گردان حضرت زینب چیه!! 🚩راوی : سردار علی فضلی جانشین رئیس سازمان بسیج (س) 😂😂 ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾• https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🌷 💠کلیسا 🔹در عملیات کربلای چهار دقیقا روبروی این مدرسه ای بود که محل استقرار نیروهای تحت امر شده بود. 🔸بچه‌ها هر روز موقع می رفتند و آن را به صدا در می آوردند.😄 🔹یک معاون عراقی بنام ابو رشاد داشتم او را فرستادم تا نیروها را کند از اینکارها🙈 🔸با رفتن او که زده شد همه برگشتند. 🔹بعد از یکساعت متوجه ابورشاد شدیم. رفتیم با کلی مکافات او را پیدا کردیم 🔸در حالی که داشت تمرین می کرد😂 بعد میگن 😉 چرا در عملیات کربلای چهار فتح داشتیم😂😂 کاظم فرامرزی 😁 🍃🌹🍃🌹 https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🍃♥️| وقتی شهید ملکی که یک روحانی بود خود را برای اعزام به جبهه‌های حق علیه باطل معرفی کرد، به او گفتند باید به حضرت زینب(س) بروی... شهید ملکی با این تصور که گردان حضرت زینب(س) متعلق به است به شدت با این امر مخالفت کرد و خواستار اعزام به گردان دیگری شد اما با اصرار فرمانده ناچار به پذیرش دستور و رفتن به گردان حضرت زینب شد. هنگامی که می‌خواست به سمت گردان حضرت زینب(س) حرکت کند، فرمانده به او گفت این گردان غواص در حوالی رودخانه دز در اهواز مستقر است. شهید ملکی بعد از شنیدن اسم “” به فرمانده التماس کرد که به خاطر خدا مرا از اعزام به این محل عفو کنید، من را به گردان علی‌اصغر(ع) بفرستید، گردان علی‌اکبر(ع) گردان امام حسین(ع) این همه گردان، چرا من باید برم گردان حضرت زینب؟ اما دستور فرمانده لازم‌الاجرا بود. شهید ملکی در طول راه به این می‌اندیشید که : “خدایا من چه چیزی را باید به این خواهران بگویم؟ اصلا این‌ها چرا شده‌اند؟ یا ابوالفضل(ع) خودت کمکم کن.” هوا تاریک بود که به محل استقرار گردان حضرت زینب رسید، شهید ملکی از ماشین پیاده شد، چند قدم بیشتر جلو نرفته بود که یکدفعه را بست و شروع به کرد. راننده که از پشت سر شهید ملکی می‌آمد، با تعجب گفت: حاج آقا چرا چشماتونو بستین؟ شهید ملکی با صدایی لرزان گفت: “والله چی بگم، استغفرالله از دست این …😂😂 راننده با تعجب زد زیر خنده و گفت: کدوم خواهر حاج آقا؟ اینا برادرای غواصن که تازه از آب بیرون آمدند و دارند لباساشونو عوض می‌کنند. اینجا بود که شهید ملکی تازه متوجه قضیه شده و فهمید ماجرای گردان حضرت زینب چیه!! 💌|راوی : سردار علی فضلی جانشین رئیس سازمان بسیج https://eitaa.com/setaregan_velayat313