#برادر_حزب_للهی
یک لحضه لطفا....✋ ⇓⇓↯
صفحه ات را باز میکنم 😯 انگار #آلبوم شخصی ات را باز کرده باشم
پر است از پستهایی با عکسهای جور واجور از #گلزارشهدا گرفته ای تا #هیئت شب جمعه ای که رفته ای با چفیه و انگشتر #عقیق و #ریش و گاها #ته_ریش . #دلبری هایی به سبک #حزب_للهی ...
و بماند عرق شرمی که از مشاهده #کامنت های #دختران در زیر #پستت میریزم
🌷🎋🍃
و اینکه تو چه#ذوقی میکنی و با چه#اشتیاقی جوابشان را می دهی و #سر_بحث را باز میکنی....
و در میان پستهای پر رنگ و لعابت ناگهان عکس از یک #شهید به چشم میخورد
#پهلوان شهیدی به اسم :
✔ ✔ ✔ #ابراهیم_هادی .......✔ ✔ ✔
زیر عکس #هشتگ (#رفیق_شهید_من) جلوه دیگری به پستت بخشید 😕 😕
🌹🌸🌹
به فکر میروم ....😏
و با خود مرور میکنم ....
#ابراهیم_هادی ....
مگر همان شهیدی نبود که وقتی فهمید چند تا دحتر #شیفته #تیپ و #هیکلش شده اند 😍 درست از فردای همان روز با سر و وضع #ژولیده میرفت باشگاه😐 ؟
لباس هایش را به جای ساک در پلاستیک مشکی میگذاشت ... مبادااا حتی #ناخواسته نا خواسته هااا ...
#دل_دختری را بلرزاند
یک جایی خوندم ،#عاشق اگر رنگی از #معشوق نگیرد در #عشق خود #صادق_نیست !!¡¡¡
میدانی #اخوی ....
شمایی ک #شهدا را #الگوی خود میدانی . شمایی که #عاشق_شهادتی ..
شمایی ک #هشتگ #حزب_للهی از پستهایت نمی افتد .
کاش در #حزب هوای #نفست نباشی
#تلنگر به #خودم
#تلنگر به #خودم
#تلنگر به #خودم
#تلنگر به #خودم
#حواسمان_به_خودمان_باشد
#امام_غریبی_چشم_به_اعمال_ما_دوخته
#عزیز_زهرا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
🌹دلنوشته🌹
#درد دارد دویدن و نرسیدن..😔.
که دویدن ما #درجا زدن است...
.
به قول شهید آوینی تنها کسانی مردانه میمیرند که مردانه #زیسته باشند...
.
شــ🌹ـــــهادت را نمےخواهیم و به خیال خودمان #عاشق شهادتیم...
بسنده کردیم فقط به عکس های چسبانده شده ی دیوار #اتاق!
عکس و #دلنوشته_شهدایی که فقط پست #اینستاگرام شد!
کانال #تلگرامی که پر شد از صوت و روایت شهدا!
و تصویر زمینه ی گوشی هایمان که سنگینی نگاه #شهید را درک نکردیم...
.
.
نفهمیدیم که
#شهادت تنها برای #شهیدان است...
که #آسمان و #خاک این عالم شهادت می دهند به #برای_خدا_شدن شهیدان...
.
.
#نخواستیم شهادت را؛
اگر #مےخواستیم مےدیدیم هر مکان و زمان که باشیم شهادت ما را در بر خواهد گرفت...
.
.
به یاد صحبت های حاج حسین یکتا در ظهر عاشورا ی فکه:
اگر شهادت را می خواستیم!
.
در #شیراز هیئت رهپویان وصال هم باشی به شهادت میری...
در شمال #تهران هم باشی،شهید #صیادشیرازی میری...
.
در وسط #بازار هم باشی،شهید #لاجوردی میری...
وسط این رمل های #فکه بعد از جنگ هم باشی، #سیدشهیدان_اهل_قلم میری...
.
#مصطفےاحمدےروشن هم بشی،در کوچه پس کوچه های تهران به شهادت میری...
.
.
.
شهادت را بخواهیم...
اگر خادم الشهدا باشیم...
شبیه شان می شویم...
نه به حرف ، در #عمل...
#شهیدانه زندگی کنیم که #شهید می شویم...
.
.
و حالا باید گفت:
زیر چرخ اتوبوس زائران شهدا در پارکینگ #طلاییه ، هم باشی!
#شهیدحجت_الله_رحیمی
.
#خادمه الشهدا در فضای مجازی،در #حله عراق هم باشی؛
بعد زیارت اربعین...
#شهیده توران اسکندری میری...
#نسئل_الله_منازل_الشهدا
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
.
#درد دارد دویدن(!) و نرسیدن...
که دویدن ما #درجا زدن است...
.
به قول شهید آوینی تنها کسانی مردانه میمیرند که مردانه #زیسته باشند...
.
شهادت را نخواستیم و به خیال خودمان #عاشق شهادتیم...
بسنده کردیم فقط به عکس چسبانده شده ی دیوار #اتاق!
عکس و #دلنوشته_شهدایی که فقط پست #اینستاگرام شد!
کانال #تلگرامی که پر شد از صوت و روایت شهدا!
و تصویر زمینه ی گوشی هایمان که سنگینی نگاه #شهید را درک نکردیم...
.
.
#شهادت تنها برای #شهیدان است...
که #آسمان و #خاک این عالم شهادت می دهند به #برای_خدا_شدن شهیدان...
.
.
#نخواستیم شهادت را؛
اگر #می_خواستیم هر مکان و زمان که باشیم شهادت ما را در بر خواهد گرفت...
.
.
به یاد صحبت های حاج حسین یکتا در ظهر عاشورا ی فکه:
اگر شهادت را می خواستیم!
.
در شیراز هیئت رهپویان وصال هم باشی به شهادت میری...
در شمال تهران هم باشی،شهید صیاد شیرازی میری...
.
در وسط #بازار هم باشی،شهید لاجوردی میری...
وسط این رمل های #فکه بعد از جنگ هم باشی،سید شهیدان اهل قلم میری...
.
مصطفی احمدی روشن هم بشی،در کوچه پس کوچه های تهران به شهادت میری...
.
.
.
شهادت را بخواهیم...
اگر خادم الشهدا باشیم...
شبیه شان می شویم...
نه به حرف ، در #عمل...
#شهیدانه زندگی کنیم که #شهید می شویم...
.
.
و حالا باید گفت:
زیر چرخ اتوبوس زائران شهدا در پارکینگ #طلاییه ، هم باشی!
#شهید حجت الله رحیمی میری...
.
خادمه الشهدا در فضای مجازی،در حله عراق هم باشی؛
بعد زیارت اربعین...
#شهیده توران اسکندری میری...
#جاموندم
💞🕊💞🕊💞🕊💞
https://eitaa.com/setaregan_velayat313
ستارگان آسمانی ولایت⭐️
😇شهید مجتبی واعظی سال ۱۳۷۲در مشهدبه دنیا اومدن و سرانجام دلاور مرد فاطمیون حومه دمشق(زمانیه) اسیر ک
✍راوی #خواهر شهید مجتبی واعظی
«مجتبی »ازبچگی #عاشق هیئت ،مسجد،دسته،روضه بود و همیشه حضوری فعال داشت
« #مجتبی» اخری ها قبل رفتن واقعا تغییر کرده بود و فقط حرفش این بود، که من باید برم #سوریه
اون اوایل بود که خیلی ها خبر نداشتن و نمیرفتن ما هم زیاد اطلاعی نداشتیم
خلاصه «مجتبی »هر روز میومد و التماس میکرد تا پدر و مادرم راضی بشن بذاره بره ولی مادرم چون خیلی وابسته داداشم بود به هیچ عنوان راضی نمیشد
چندبار همینطور گفت وگفت و خانواده اجازه نداد تا اینکه #محرم و صفر اومد و مجتبی هر شب هیئت بود وگاهی وقتاهم #مداحی میکرد😔
شبا که میومد خونه با مادرم حرف میزد و میگفت:مادرجان من باید برم #حرم حضرت زینب(س)من باید برم #دفاع کنم از حرم بی بی زینب(س) و همینطور اشک میریخت😭
مادرم حرفی نمیزد و این موضوع گذشت تا اینکه یکی از اقوام فوت کرد و ما مجبور شدیم بریم #قم همه رفتیم،جز پدرم
در این مدت که ما نبودیم کار «مجتبی» شده بود اجازه گرفتن از پدرم و بالاخره بعد یه هفته موفق شد و زنگ زد به مادرم
#مادرمم هم خوشحال بود از اینکه پسرش بهترین راه رو انتخاب کرده و هم ناراحت چون داشت جگر گوشه اش را به یه جای دور میفرستاد😔
ولی ته دلش ارام بود چون «مجتبی» روبه خداوحضرت زینب س سپرده بود
«مجتبی» روز جمعه بود که میرفت سمت تهران و تمام دوستاش رفته بودن برای خداحافظی و من خیلی ناراحت بودم چون حتی موقع رفتن داداشمو ندیده بودم😭
بهم زنگ زد و گفت: آبجی جان حلالم کن گفتم: داداش برو و زود برگرد مواظب خودتم باش،ولی« مجتبی» گفت: این راهی که من میرم برگشتنش باخداست؛«مجتبی»آرزوش شهادت بود.
بعد از شهادت«مجتبی» دوستاش و همرزمانش میگفتن: که« مجتبی »یکی از بچه های فعال ما بود که در هر معرکه جنگ شرکت میکرد و میگفت: تنها آرزوش شهادت هستش.
« #مجتبی »و « #رضااسماعیلی» با هم به دست دشمن افتادن و به #شهادت رسیدن.
«مجتبی» رفته بوده جلو و «رضا »هم به دنبالش رفته تا برش گردونه چون منطقه دست دشمن بوده.
ولی «مجتبی »روی موتور جلوتر که رفته؛ تکفیری ها با میل گردی میزنن تو سر «مجتبی» و از روی موتور میفته میشه #اسیر کفار داعشی 😭😭
«رضا »هم تا اخرین تیر مبارزه میکنه و بعد «مجتبی» اسیرکفار میشه😔کفار داعشی رضارو جلو «مجتبی» #شکنجه اش میکردن و در نهایت سرشو بریدن تا« مجتبی »هرچی میدونه رو لو بده یا حسین😔
تکفیریها، خیلی اذیتشون کردن و در آخر به #شهادت رسوندنشون،ان شالله با حضرت زهرا(س) محشور بشن.
از همه ی کسانی که این مطلب رو میخونن خواهش میکنم دعا کنید تا پیکر برادر عزیزم پیدا بشه.
🌷خواهرم دعاها مستجاب شد و مجتبی در ماه عزای اقا امام حسین برگشت و مهمان دلهای گنه کارمان شد.
https://eitaa.com/setaregan_velayat313