#شهید_محمود_باقری (محله آرد ایران) ✅خاطره از سخاوتمندی☺️ خاطرم است یک روز #محمود دم در حیاط ایستاده بود میبیند داخل کوچه مردی به خاطر همسرش و اینکه وسیله ای برای رساندن او به #دکتر پیدا نمیکند#مستاصل است.😔 #اورکت و#موتورش را به او امانت میدهد وقتی به خانه آمد و ما متوجه شدیم که او چه کار کرده است به او گفتیم مگر آنها را میشناختی؟ اگر #وسایلت را بردند چی؟ #لبخندی زد و گفت: هیچ وقت #حلال را کسی نمیتواند ببرد. هنوز مدتی از این کشمکش ما نگذشته بود که آن آقا موتور و اورکت محمود را برایش آورد.😍 (به نقل از خواهر شهید) مبلغ شهدا باشیم🌹 ــــــــــــــــــــــ ما را دنبال کنید👇👇 🆔 @setaregane_rey