میدونی چرا تابوت خواست از حضرت علی درخواست کرد که شبانه دفن بشه...چون گفته بودن نمیخوام کسی منو درحالیکه میروم دفن بشم نمای بدن منو ببینه ..چون حیا داشت وای از آنروز که دخترهای بی حجابی که جلوی مادرمان قرار خواهند گرفت ...بارویی سیاه فاطمه زهرا ازنابینا حجاب می گرفت اما منو تو ....😭😭😭😭

کاش این فاطمیه تصمیم بگیریم و بشیم یه دختر زهرایی کاش تصمیم بگیریم بشیم یه پسر علوی بیا این کاش ها رو واقعیش کنیم تو میتونی تو خدا رو داری✨ یه حس خوب حوالی چادرم ✨

🌱 |خدایـا| مـرا به خـاطر گناهانۍ ڪه در طول روز بـا هزاران قدرتــــ عقل توجیهشان می‌ڪنم ببخش! #شهید‌مصطفۍچمران

میگفت دلتونو خونه علی کنید خونه علی رو حضرت زهرا جارو میزنه✨ #فاطمیه #حضرت_زهرا

‏آقا جان! امتت در اضطرارند..... ‎#شیعیان_هزاره

🥀🥀بسم الله الرحمن الرحیم 🥀🥀 🥀🥀ادامه مبحث اخلاق اسلامی 🥀🥀👇👇 🌑جلسه اول: رمزموفقیت فاطمه سلام الله علیها 🌑 موضوع: اهمیت اخلاص، 🌑اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَهَ وَ ابیها و بَعلِها و بنیها و سرّالمستودع فیها بعَدَدِ ما احاطَ بهِ علمُک. 🌷انفاق فاطمه(سلام الله علیها)برای خدا، 🥀هنگامی که مریضی مادرمون زهرا سلام الله علیها به جهت مصائبی که به ایشان وارد کردند شدت گرفت،مظلوم عالم حضرت علی علیه السلام بر ایشان وارد شد و حسن و حسین (علیه السلام) هم نزد حضرت زهرا سلام الله علیها بودند، خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیها به آقامون امیر المومنین علی علیه السلام وصیت کرد،و فرمودند ای پسر عمویم و ای باب شهر علم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ای آقایی که همسر من در دنیا و آخرت هستی و ای صاحب نسل پاکان، وصیت میکنم که بعد از من این دو پسرم را حفظ کنی که این دو نور چشم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هستند و ایشان را در فراق جدّشان کفایت کن،که به زودی مادرشان را از دست خواهند داد. 🥀آقا امیر المومنین علی علیه السلام بر مظلومیت خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیها گریه کرد،حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: یا علی وقتی مرا در قبر گذاشتی این شیشه( که اشکهای حضرت زهرا سلام الله علیها درآن بود.)و این حقّه( بقچه) را درون لحد من بگذار، آقا فرمود: این حقّه چه هستش صدیقه کبری سلام الله علیها، مادرمون زهرا سلام الله علیها آن حقه را بازکرد و حریر سبزی بود که درآن چند سطر نوشته شده بود و نور ازآن می درخشید، 🥀🥀حضرت زهرا( سلام الله علیها) چون پدرم مرا به شما تزویج کرد،شب عقدمون سائلی آمد واز فقر خود درخواست کمک کرد،درآن شب که در سجاده خود مشغول عبادت بودم دو پیراهن که یکی وصله دار و کهنه بود و دیگری جامه نو و تازه برای شب عروسی مون بود، من اون جامه نو و تازه شب عروسی مون رو به آن سائل دادم. 🌑ادامه دارد.....................................