24 - ✅ حال من... . حال من خوب است اگر حال عالم باشد از همیشه خوب تر تو بگو می شود آیا حالم خوب باشد و ببینم دنیا دور از ظلم و تباهی غرق در شادی‌ها؟ حال من خوب است اگر کودکی در کنجی از فشار سرما یا ز سوز گرما با پریشانی‌ها دست و پنجه نزند مادری یا پدری منزوی در خانه اشک غربت در چشم با نگاهی بر در آرزویی بر دل آه حسرت نکشد . چشم حسرت باری خیره بر صفحه رنگی و قشنگ خانه‌ای یا که غذایی خوش طعم دل ز او برده و او در حیرت یا که شاید حسرت . آرزوهای محال و من و صبح قریب آرزویی بر دل پای مانده در گل کاش فردایی نبود آرزوهایی نبود یا اگر بود دل تاریکم غرق رسوایی نبود . کاش دنیایی نبود این همه درد و فراق با سکوت و تبعیض آتش دوزخ اگر بود، کمی بهتر بود تا که طعم تبعیض تا که طعم تحقیر . حال من خوب نخواهد شد تا که دنیا دنیاست تا طمع ها برپاست تا رفیقان کنونم فردا میروند از پی یک کار دگر یا پی یار دگر تا به نیشی گاهی بنوازند مرا حال من خوب نخواهد شد و من میدانم فرصتی نیست دگر بهر جبران زمان های قدیم فرصتی نیست دگر تا که امید دهم خاطر خود بلکه آینده ای در راه بود! از کدام آینده از کدامین امید این دگر رسیده بر آخر خط... و در این آخر خط حال من بسته به حال دگران و من و دوش من و بار گران هر چه باشد به دلم حاصل یک کلمه‌ست نگرانم نگرانم نگران... . همین! #سید_محمد_انجوی_نژاد سروده شده در: 21.45 دقیقه جمعه 8 فروردین 1399 @seyyedanjavi

✅ 25- خداحافظ داداش... 😭 وقتی میری اولین کاری که همه می کنن اینه یه عکسی،چتی چیزی پیدا کنن باهات. بعدهم به اشتراک بذارن و فالورای عزیز ابراز هم دردی و ... مرحله بعد هم فراموشیه و تمام دنیای... 😐 . همین جا خصوصی میگم: زمان جنگ چن نفر شدیم و عهد اخوت بستیم و صیغه برادری خوندیم. بعد از جنگ با سه نفر عهد اخوت خوندم. یکیشون یه دانش آموز بود که بهش گفتم چشم. اما عهد اخوت شرایطی داره. می تونیم؟ گفت اره با افتخار. و البته 6 ماه بعدش رفت و بعد چن سال یه روز تو خیابون دیدمش. روشو کرد اون ور انگار ندیده منو... 🤦🏻‍♂️ نفر دوم روحانی شد و هنوزم دعاگوی همیم. سال 81 تو حرم امام رضا یکی از پشت زد رو شونه ام و تا برگشتم بغلم کرد. حاج یونس بود. بی مقدمه گفت بریم بشینیم یگوشه ای صیغه برادری بخونیم.... . برادر خیلی خیلی بدتو فراموش نکن. می دونی که چقدر محتاجتم و می دونم اون ور آنقدر حالت خوبه که بدیامو فراموش کردی. منتظرم باش داداش... 😭 #حاج_یونس_حبیبی #سید_محمد_انجوی_نژاد @seyyedanjavi

✅ 26- کادر رهپویان... وقتی 15 ساعت به شروع مراسم مجوز برگزاری دادند، کسی گمان نمی برد این کیفیت برگزاری رو! با زبان روزه و گرمای روز و سرمای نیمه شب. همان ها که سال هاست بی منت و بی دیده شدن مشغولند و از اول سال 96 در همه جای کشور می درخشند. در محرومترین نقاط کشور. بله. هیچ جمعی بی نقص نیست. مخصوصا جمعی که راسش من باشم و مجمع النواقص! . اما #فقط یک ریال انصاف لازم است تا دور این بچه ها بگردیم. نگران نباشین! خدا مثل خلایق نمی بیند! اجرتان محفوظ و دعایی ندارم غیر ازین در روز قدر: خدا به همه شما و همه بچه های این مدلی در همه جهان عافیت همراه با سعادت دنیا و اخرت عنایت کند. 🙏🏻 خواهران در عکس نیستند اما در متن لحاظند. #سید_محمد_انجوی_نژاد @seyyedanjavi

✅ 29- روز جهانی مهربانی . یه چیزی رو همیشه به خودم یادآوری می‌کنم. ببینید بزرگترهای ما طبق قاعده خلقت، از ما زودتر میرن و ما سال‌ها پس از اونا خواهیم ماند. خاطرات تلخی که در برخورد با اونا داشتیم بشدت آزارمون خواهد داد. معمولا وقتی کسی میره فرصت #وداع آخر و خداحافظی نیست. ناگهان بانگ برخواهد آمد که: مرد!! رعایت کنیم و به خودمون و خاطراتمون رحم کنیم. شیرینی‌ها فراموش میشن اما تلخی‌ها می‌مانند؛ گزنده، تلخ و عذاب آور!! این کلیپ رو ببینیم و روز جهانی #مهربانی رو گرامی بداریم. همین! #سید_محمد_انجوی_نژاد جمعه 23 آبان 99 ۱۳ نوامبر #روز_جهانی_مهربانی . 🔗 کانون رهپویان وصال | صوت سخنرانی‌ها | اینستاگرام | آپارات @seyyedanjavi

✅ 30- بارقه... . الله اکبر... کورسوی امیدش رو به خاموشی بود. کلمات را بی توجه و طبق عادت ادا می کرد. به زمین نگاه می کرد. آسمان برایش غریبه بود. مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ... دستانش بی رمق و لرزان بالا آمد. این بار دلش بود که می گفت. بدن نحیفش را به نمایش آسمان گذاشت: هذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ اَلْنار... تردید و نگرانی آسمان را فرا گرفته بود. به چه امید نجات از آتش را می طلبد!!؟؟ آخرین جمله قنوت بود: تمام امیدش را در دل و تمام التماسش را در نگاه جمع کرد و این بار به آسمان نگریست و نالید: الهی الحقنی #بالشهداء ... آسمان زمزمه کرد: حالا شد!!! و خداااا خندید 😊 ... همین! 16 آذر 1399 #سید_محمد_انجوی_نژاد @seyyedanjavi

🎞 #کلیپ_تصویری 🎙 دلنوشته آن روزها با صدای #حجت_الاسلام_انجوی_نژاد | کلیپ شماره ۱ ✍️ آن روزها ... «وَ الْعَصْرِ. إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ» آن روزی که زمین زیر پایمان مهبط فرشتگان بود با #شیطان هم‌بازی شدیم آن روزی که لحظه لحظه‌اش می‌شد کار سال‌ها کرد توشه‌ای غیر از سبک‌سری و #شرک برنگرفتیم... آن روزی که صدای ارجعی الی ربکِ خدا، با گوش جان شنیده می‌شد سوداهای خام در خیالمان پروراندیم... 📚 برگرفته از کتاب لخته‌های دل #سید_محمد_انجوی_نژاد ✅ سالگرد عملیات کربلای ۵ و یاد همه شهدای غواص گرامی باد. 🔗 کانون رهپویان وصال | صوت سخنرانی‌ها | اینستاگرام | آپارات | سایت @seyyedanjavi

🎞 #کلیپ_تصویری 🎙 دلنوشته آن روزها با صدای #حجت_الاسلام_انجوی_نژاد | کلیپ شماره ۲ ✍️ آن روزها ... «وَ الْعَصْرِ. إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ» آن روزی که زمین زیر پایمان مهبط فرشتگان بود با #شیطان هم‌بازی شدیم آن روزی که لحظه لحظه‌اش می‌شد کار سال‌ها کرد توشه‌ای غیر از سبک‌سری و #شرک برنگرفتیم... آن روزی که صدای ارجعی الی ربکِ خدا، با گوش جان شنیده می‌شد سوداهای خام در خیالمان پروراندیم... 📚 برگرفته از کتاب لخته‌های دل #سید_محمد_انجوی_نژاد ✅ سالگرد عملیات کربلای ۴ و یاد همه شهدای غواص گرامی باد. 🔗 کانون رهپویان وصال | صوت سخنرانی‌ها | اینستاگرام | آپارات | سایت @seyyedanjavi

✅ 30- بارقه... . الله اکبر... کورسوی امیدش رو به خاموشی بود. کلمات را بی توجه و طبق عادت ادا می کرد. به زمین نگاه می کرد. آسمان برایش غریبه بود. مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ... دستانش بی رمق و لرزان بالا آمد. این بار دلش بود که می گفت. بدن نحیفش را به نمایش آسمان گذاشت: هذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ اَلْنار... تردید و نگرانی آسمان را فرا گرفته بود. به چه امید نجات از آتش را می طلبد!!؟؟ آخرین جمله قنوت بود: تمام امیدش را در دل و تمام التماسش را در نگاه جمع کرد و این بار به آسمان نگریست و نالید: الهی الحقنی #بالشهداء ... آسمان زمزمه کرد: حالا شد!!! و خداااا خندید 😊 ... همین! 16 آذر 1399 #سید_محمد_انجوی_نژاد . 🔗 کانون رهپویان وصال | صوت سخنرانی‌ها | اینستاگرام | آپارات | سایت @seyyedanjavi

✅ 29- روز جهانی مهربانی . یه چیزی رو همیشه به خودم یادآوری می‌کنم. ببینید بزرگترهای ما طبق قاعده خلقت، از ما زودتر میرن و ما سال‌ها پس از اونا خواهیم ماند. خاطرات تلخی که در برخورد با اونا داشتیم بشدت آزارمون خواهد داد. معمولا وقتی کسی میره فرصت #وداع آخر و خداحافظی نیست. ناگهان بانگ برخواهد آمد که: مرد!! رعایت کنیم و به خودمون و خاطراتمون رحم کنیم. شیرینی‌ها فراموش میشن اما تلخی‌ها می‌مانند؛ گزنده، تلخ و عذاب آور!! این کلیپ رو ببینیم و روز جهانی #مهربانی رو گرامی بداریم. همین! #سید_محمد_انجوی_نژاد جمعه 23 آبان 99 ۱۳ نوامبر #روز_جهانی_مهربانی . 🔗 کانون رهپویان وصال | صوت سخنرانی‌ها | اینستاگرام | آپارات @seyyedanjavi