eitaa logo
راه بنـدگی🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
13 فایل
‹بِںــم‌ِ‌رَب‌الحُسِـین؏› السلآم‌علیڪ‌یاابا‌عَبدالله https://eitaa.com/xdfghh شروط👆 https://eitaa.com/hsskkgwk تعرفه تبلیغات رفیقـ ترڪ ڪنیـے ³ صلوات سهــمت㋡ موندیـ ... خیـر ببینیـ 🙃 -♪ مدیࢪیٺ ؛ شنواےڪلام‌زیباٺون🌱 ➜ @DFlkpo
مشاهده در ایتا
دانلود
راه بنـدگی🇵🇸
#Part_2 "راهی خراسان" ناشناس:فاطمه فاطمه بیدارشو.فاطمه بیدارشودیگههه. فاطمه: هممم بذاربخوابم. ناش
"راهی خراسان" توی فکر بودم که دیدم مامان ازاتاق اومد بیرون و همزمان بااون داداشم درروبازکردواومدداخل. آرمان: سلام مامان، سلام بابا، سلام آبجی جونم. مامان: سلام بیایید سرمیزنهار میخوام نهار بیارم. بابا: سلام پسرگلم حالت خوبه؟ خسته نباشی. منم یه سلام آرومی کردم و رفتم کمک مامان میز رو چیدم. راستی،بهتون نگفته بودم که بابام ازاینکه داداشم به قول خودشون راه درست رو انتخاب کرده خیلی خوشحال و راضیه و خیلی هم باهم جورن و من از این بابت خیلی خوشحالم چون دیگه داداشم تنها نیست. داشتیم نهارمیخوردیم که داداشم گفت: راستی باباجان چرا بهم زنگ زدید گفتید بیام؟ کاری داشتین باهام؟ بابا:آره میخوایم فاطمه سادات رو بفرستیم یه سفر10روزه به مشهد برای اینکه بره اونجا وکارای خرید خونه و وسایل خونه رو انجام بده. آرمان: خب چرا فاطمه من میرم دیگه؛ یه دختراونم توی شهرغریب خطرناکه هاباباجان،البته شما بزرگترین و حتما صلاح دیدین که این تصمیم رو گرفتین ولی... راستش رو بخواین ازاینکه داداشم این رو گفت خیلی خوشحال شدم♡:) فاطمه:چیییی؟ یعنی من باید خودم تک و تنها برم توی یه شهری که حتی یه بارم اونجانرفتم؟اونم توی این سن کم؟ بابا: نه پسرم نیازی نیست میخوام تنهابفرستمش که یه تجربه ی قشنگ بشه براش. مطمئنم هیچکدوم از ما هم اونجا نباشیم امام رضا هست خودش مواظب دخترم هست... ولی باباجان اگرم نمیخوای تنها بری میتونی به دوستت زهراهم بگی بیاد باهات.مطمئنم قبول میکنه. اگه خواستی به اون بگی بیاد بگو که برای فردا یا پس فردا بلیت بگیرم براتون؛ حتماً بهم خبر بده. ماشاءالله قدت از منم دراز تر شده سن کمُ چی چی؟! ادامه دارد...