🔻 #روایت_یک_خواب_زیبا
🔹شبی در خواب جوان زیبا و خوشرویی را دیدم😍 که لحظات گرمیِ نگاهش و طراوت و شادابیِ سیمایش من را مجذوب خودش کرد. من به او گفتم شما چه کسی هستی⁉️ گفت: اسمم #عباس_دانشگر است
🔸و در فاصله ی چند متری دیدم که فرشی با گلهای رنگارنگ💐 پهن است و فضا آکنده از شمیم عطری دل انگیز💖 است. و تعدادی از شهدا روی فرش ایستاده اند👥
🔹عباس به من گفت: به مادرم بگویید زیاد نگران من نباشد❌ جای من بسیار خوب است؛ من پروانه وار و آزاد پر کشیده ام. به نیت من به مدت دو سال🗓 نماز قضای احتیاطی بخوانید؛ من نیاز به نماز دارم.
🔸از خاله ام خانم عبدوس که معلم
روخوانی و روانخوانی قرآن📖 شماست تشکر کنید که به نيت من زیاد قرآن می خواند. صبح از خواب بیدار شدم وقتی به کلاس قرآن رفتم برای خانم عبدوس تعریف کردم
🔹اشک در چشمانش حلقه زد و گریست😭 گفت عباس را مثل فرزندم دوست می داشتم. وقتی خبر شهادتش🌷 را شنیدم در تمام مجالسی که شرکت میکنم به یاد او قرآن میخوانم و صلوات میفرستم
📚 اذان صبح به وقت حلب
#شهید_عباس_دانشگر 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
☆••~♡••🌸🦋••♡~••☆ https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e
☆••~♡••🌸🦋••♡~••☆
💠نحوه شهادت عباس
⚜روستایی که تا یک هفته پیش تا مرز #سقوط رفته بود با همت، #شجاعت و رشادت های عباس و چند نفر از دوستان اینطور نشد🚫 و ما یک هفته زیر آتش سنگین و حملات دشمن💥 #مقاومت کردیم.
⚜وقتی روز آخر #روستا سقوط کرد و ما مجبور به ترک روستا شدیم به ما گفته شد که باید روستای پشتی را #پر_کنید تا دشمن نتونه از این جلوتر بیاد📛. یکی از بچه هامون زخمی شده بود و قرار شد ما اون رو به بهداری🚑 برسونیم.
⚜منم به #عباس گفتم بیا همراه ما بریم و این دوستمون رو برسونیم بهداری ولی عباس قبول نکرد❌. قرار شد عباس با #فرمانده تیپ بروند سمت منطقه جدید. دوباره بهش گفتم: عباس اینجا دیگه کاری نیست و بقیه هستند، بیا #بریم.⚡️ولی بازم عباس قبول نکرد.
⚜سر یک سه راهی╣ #راه_ما از هم جدا می شد. ما می خواستیم بریم به راست➡️ و سمت بهداری ولی عباس و بقیه به سمت چپ⬅️. #نگاهای_آخر ما بود، لبخند روی لبش😄 بود و داشت به من نگاه می کرد که از هم جدا شدیم💕.
⚜تقریبا دو ساعت⌚️ بعدش به ما خبر رسید که عباس به #شهادت رسیده و نمیشه جنازه عباس رو برگردوند عقب😔. شب اون منطقه خیلی ناامن بود و اصلا امکانش نبود که بشه #پیکرعباس رو عقب آورد.عباس #شب_جمعه پیکرش تنها افتاده بود.
⚜ما صبر کردیم و تقریبا ساعت 11 یا 12 جمعه بود که رفتیم به منطقه #شهادت_عباس. به ما گفته بودند که اونجا به دوتا ماشین🚙 #موشک_تاو اصابت کرده و شما باید احتمالا پیکر عباس رو کنار ماشین جلویی پیدا کنید.
⚜ما تا نزدیکی های دشمن رفتیم ولی ماشینی پیدا نکردیم😔. بعد خبر دار شدیم که اون ماشینی که ازش گذشتیم🚕 همون ماشینی بوده که پیکر عباس⚰ کنارش قرار داشته.
⚜داشتیم برمی گشتیم، یه مسجد 🕌حوالی اون منطقه بود و ما که از کنار این مسجد رد شدیم، یکی از دوستان گفت: به حق همین مسجد ان شاالله که پیکر عباس رو #پیدا می کنیم. آخه ما سر پیدا نشدن پیکر یکی دیگه از دوستان #شهیدمون خیلی زجر کشیدیم و طاقت نداشتیم که دیگه پیکر عباس هم برنگرده😭.
⚜وقتی دوباره رسیدیم به ماشینها، من بین #ماشین_سوخته_ودیوار، یک جسد سوخته دیدم که هرچه نزدیک تر می شدیم بیشتر شمایل عباس در آن دیده میشد😭. چون عباس قد بلند و هیکل رشیدی👤 داشت و وقتی رسیدیم بدون دیدن چهره اش و بدون هیچ تردید تشخیص دادم که این #عباس است
⚜چون دوتا انگشترهای عباس💍 را در دستش دیدم. فهمیدم که خود عباس است. یکی از این انگشترها رو یکی از بچه های #سوریه بهش یادگاری داده بود و به عباس گفته بود که من #شهید_میشم و وقتی که این انگشتر رو دیدی یاد من کن،⚡️ ولی عباس از همه جلو زد🕊. ولی کجا بودی ببینی که الآن عباس خودش #شهید شده و تو باید یادش کنی🌷.
#شهید_عباس_دانشگر
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e
4_5785005233256006271.pdf
حجم:
11.4M
#فایلpdf
ویژه نامه #اذان_صبح_به_وقت_حلب
💠 زندگی نامه، خاطرات، دستنوشته ها و تصاویر......
⚜جوان مومن انقلابی
⚜شهید دهه ی هفتادی
⚜مجاهد فکری و فرهنگی
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#شهید_مدافع_حرم
#خیلی_زیبا_و_تاثیر_گذاره
#خصوصا_برای_جوانان👌👌
#سالروز_شهادت
🍃🌹🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e
💠 نحوه شهادت عباس
⚜روستایی که تا یک هفته پیش تا مرز #سقوط رفته بود با همت، #شجاعت و رشادت های عباس و چند نفر از دوستان اینطور نشد🚫 و ما یک هفته زیر آتش سنگین و حملات دشمن💥 #مقاومت کردیم.
⚜وقتی روز آخر #روستا سقوط کرد و ما مجبور به ترک روستا شدیم به ما گفته شد که باید روستای پشتی را #پر_کنید تا دشمن نتونه از این جلوتر بیاد📛. یکی از بچه هامون زخمی شده بود و قرار شد ما اون رو به بهداری🚑 برسونیم.
⚜منم به #عباس گفتم بیا همراه ما بریم و این دوستمون رو برسونیم بهداری ولی عباس قبول نکرد❌. قرار شد عباس با #فرمانده تیپ بروند سمت منطقه جدید. دوباره بهش گفتم: عباس اینجا دیگه کاری نیست و بقیه هستند، بیا #بریم.⚡️ولی بازم عباس قبول نکرد.
⚜سر یک سه راهی╣ #راه_ما از هم جدا می شد. ما می خواستیم بریم به راست➡️ و سمت بهداری ولی عباس و بقیه به سمت چپ⬅️. #نگاهای_آخر ما بود، لبخند روی لبش😄 بود و داشت به من نگاه می کرد که از هم جدا شدیم💕.
⚜تقریبا دو ساعت⌚️ بعدش به ما خبر رسید که عباس به #شهادت رسیده و نمیشه جنازه عباس رو برگردوند عقب😔. شب اون منطقه خیلی ناامن بود و اصلا امکانش نبود که بشه #پیکرعباس رو عقب آورد.عباس #شب_جمعه پیکرش تنها افتاده بود.
⚜ما صبر کردیم و تقریبا ساعت 11 یا 12 جمعه بود که رفتیم به منطقه #شهادت_عباس. به ما گفته بودند که اونجا به دوتا ماشین🚙 #موشک_تاو اصابت کرده و شما باید احتمالا پیکر عباس رو کنار ماشین جلویی پیدا کنید.
⚜ما تا نزدیکی های دشمن رفتیم ولی ماشینی پیدا نکردیم😔. بعد خبر دار شدیم که اون ماشینی که ازش گذشتیم🚕 همون ماشینی بوده که پیکر عباس⚰ کنارش قرار داشته.
⚜داشتیم برمی گشتیم، یه مسجد 🕌حوالی اون منطقه بود و ما که از کنار این مسجد رد شدیم، یکی از دوستان گفت: به حق همین مسجد ان شاالله که پیکر عباس رو #پیدا می کنیم. آخه ما سر پیدا نشدن پیکر یکی دیگه از دوستان #شهیدمون خیلی زجر کشیدیم و طاقت نداشتیم که دیگه پیکر عباس هم برنگرده😭.
⚜وقتی دوباره رسیدیم به ماشینها، من بین #ماشین_سوخته_ودیوار، یک جسد سوخته دیدم که هرچه نزدیک تر می شدیم بیشتر شمایل عباس در آن دیده میشد😭. چون عباس قد بلند و هیکل رشیدی👤 داشت و وقتی رسیدیم بدون دیدن چهره اش و بدون هیچ تردید تشخیص دادم که این #عباس است
⚜چون دوتا انگشترهای عباس💍 را در دستش دیدم. فهمیدم که خود عباس است. یکی از این انگشترها رو یکی از بچه های #سوریه بهش یادگاری داده بود و به عباس گفته بود که من #شهید_میشم و وقتی که این انگشتر رو دیدی یاد من کن،⚡️ ولی عباس از همه جلو زد🕊. ولی کجا بودی ببینی که الآن عباس خودش #شهید شده و تو باید یادش کنی🌷.
#شهید_عباس_دانشگر
#شهید_مدافع_حرم
#سالروز_شهادت
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e
🔻به روایت مادر شهید:
همسرم چند روز قبل از تولد عباس، به مجلس #عزای اهل بیت رفته بود. با شنیدن روضه حضرت ابوالفضل دلش لرزیده و #نیت کرده بود نام پسرش را عباس بگذارد.
🌷یک سال #قبل از شهادت عباس #خواب دیدم که با پسرم وارد #باغ سرسبز و بزرگی شدم که #رهبر معظم انقلاب بر سکویی در باغ نشسته بودند. با عباس خدمت #آقا رفتیم و سلام کردم و احوال آقا را جویا شدم.
🌷آقا به #عباس اشاره کردند که: پیش من بیا. عباس کنار آقا نشست و آقا دو سه بار دست به سر پسرم کشید و به عباس جملاتی گفتند که بعد از خواب دیگر یادم نیامد آن جملات چه بودند.
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#شهید_مدافع_حرم
#سالروز_شهادت
🍃🌹🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e
🔰دوست شهید
🌷همه ی انسان ها در زندگیشان درد و رنج هایی💔 دارند، درد های متفاوت و چه بسا بعضی از اون رنج ها چقدر حقیر و پست و چقدر خنده دار😏
🌷 عباس درد، رنج و دغدغه هایی که داشت از جنس زمین نبود❌ رنج هایش هم مثل خودش ازجنس آسمان بود؛عباس کسی بود که دنبال معالجش رفت، راه درمان عباس عشق بود که خداوند در وجودش💖 گذاشته بود.
🌷مصداق بارز فرمایش حضرت آقا بود که فرمودند: اول باید خودت را شهید کنی🌷 بعد شهید بشی. عباس تو مسیر اهل بیت (علیهم السلام) حرکت می کرد اصلا رمز موفقیت عباس این بود که شاگردی اهل بیت علیهم السلام را کرده بود👌 و تو همین مسیر رشد کرده بود.
#شهید_عباس_دانشگر
#شهید_مدافع_حرم
🌹🌿🌹🌿
https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e
شهـداےمدافع حرم
با #یڪــــ تیــ💥ــر
دو نشــــان✌️ زدند!
✓هم #عباس صفت
↲مدافع حرم عمـه سادات🌺 شدند
✓هم حسین وار
↲ #مدافع_حریم دین جد سادات
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_عباس_دانشگر
#جوان_مومن_انقلابی
#کپی_با_دعا_برای_فرج 🤲
https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e
─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
وصیت نوشت شهید بیسر
بر سنگ مزارش :
حسین گونه زندگی ڪنید
که تمام عاقبت بخیریها
در همین راه است ...
#شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#سیدمیلاد_مصطفوی
#شہید_عبـــاس_دانشـگر ❤️
#کپے_با_دعـــا_براے_فـــرج 🤲🏻
https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e
┄┅┅✿🍃❀💜❀🍃✿┅┅┄
#شهید_نوشت
شهادٺـــــ🥀
یعنےمٺفاوٺـــــ بہ آخر رسیدن
وگرنہ مرگ
پایان همہ قصہ هاسٺـــــ ....
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#صبحتون_شهدایی🌺🌱
😍| @sh_daneshgar
🌸🍃🌸🍃🌸
🌾عشق💞 مولا دردلت پرمیڪشید🕊
توشھادت راچه زیبا 🌸دیده اے
🌾قفس دنیابرایت تنگ بود
حب دنیاازبرایت ننگ بود
رفتی و جاویدماندی تاابد
ای برادرتوچه زیبارفته اے
📸 #شهید_مدافع_حرم
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#شبتون_شهدایی🌙 ✨
😴| @sh_daneshgar
••🌹🌹••
#شهید_مدافع_حرم
#مهدی_محسن_رعد
((فرازی از وصیت نامه شهید ))
✨💔✨
شادی روح مطهر شهدای {مدافع حرم }[صلوات]🌹
♥️ʝơıŋ➘
|❥ @sh_daneshgar♥️
#طنر_شهدا🌱
یکروز به تعدادی از رزمندههای نبل و الزهراء درس میداد. وسط درس دادن ناگهان همه دراز کشیدند😦
به عربی پرسید: «چتون شده؟»
گفتند:« شما گفتید درازبکشید!»
فهمید سوتی داده...🤭😁
به روی خودش نیاورد...
گفت:«میخواستم ببینم بیدارید یا نه!»😂
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_عباس_دانشگر🌹
{@sh_danesgar}