eitaa logo
شهید عباس دانِشگَر ♡
672 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
112 فایل
♦️شهید مدافع حرم عباس دانشگر سردار اباذری: شهید عباس دانشگر نمونه بارز یک جوان مومن انقلابی بود👌🏻♥️ #نشر مطالب کانال باعث زنده نگهداشتن یاد شهدا می شود فوروارد زیباتره♡ ¹³⁹⁸.⁹.²⁴ (: ✨🎈
مشاهده در ایتا
دانلود
یادی کنیم از شهید ابراهیم هادی 💚🌺 https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e
هروقت‌میخواست‌براےجوانان👥 یادگارےبنویسدمے‌نوشت :📝 "من‌ڪان‌للہ‌ڪان‌الله‌له"🎈 هرڪه‌باخداباشدخدابااوست. رسم‌عاشق‌نیست‌بایڪ‌دل دودلبرداشتن...!🌿 ♥️ 💚 🌈💛🌈💛 https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e
😍 به قد وقواره اش نمي آمد كه درباره ی ازدواج حرف بزند؛ 🤨 اما با صراحت تمام موضوع را مطرح كرد! 😐 گفتيم: الآن زوده؛ بزار جنگ تموم بشه، خودمون برات آستين بالا ميزنيم.😉 گفت: نه، 🙅‍♂ پيامبر صلوات الله علیه فرمودند كه ازدواج كنيد تا ايمانتون كامل بشه؛ منم براي تكميل ايمان، بايد ازدواج كنم، بايد! همين هارا گفت كه در سن نوزده سالگي زن شداديم! گفتيم:《حالا بگو دوست داري همسرت چطوري باشه؟》 گفت:《عفيف باشه و باحجاب!》 😌 ❤️ 📿 https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e ┄┅┅✿❀🍃🌸❀✿┅┅┄
😍 هر روز كه از سر كار بر می گشت ، اول به اتاق مادر مي رفت. از حال او جويا مي شد و بعد به اتاق خودشان مي رفت. 🚶‍♂ خانمش بعضي وقت ها می آمد پشت پنجره منتظر می ماند 😶 تا مهدي به اتاقشان برود. يك روز مادر گفت: پسرم! مي دونم خيلی دوستم داری و ميخوای زحمتی رو كه برات كشيدم جبران كنی، اما ديگه تو تنها نيستي. دستش را گرفت و با انگشت ،پنجره ی اتاق را نشانش داد و گفت: ببين خانمت منتظرته... لبخندي زد 😊 و گفت: مادر! اگه هفتاد بارتو روبه دوش بگيرم و دور خونه ي خدا طواف بدم ، باز هم ذره ای ازمحبتت جبران نميشه. 🙅‍♂ مادر سرش را درآغوش گرفت. اشك ريخت و گفت: شيرم حلالت ان شاء الله عاقبت به خير بشي پسرم! 😭🤲🤲 ❤️ 🤲 https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e ┄┅┅✿❀🍃🌸❀✿┅┅┄
😍 روش آقای رجایی برای بيدار كردن بچه ها برای نماز صبح با توجه به اينكه در سن نوجواني معمولاً خواب بچه ها قدری سنگين است 😴 وبه خصوص خواب صبح كه شيرين هم هست 😋 اين بود كه بالای سربچه ها می ايستادند وبا شوخی به صدای بلند مي گفتند: بلند صحبت نكنيد، بچه از خواب بيدارميشه!! 😂 بچه های ما بين ۶ تا ۱۰ سال سن داشتند و چون خودشان هم مايل بودند وذوق داشتند ، 🤩 لذا بلند ميشدند. تأكيد آقای رجايی اين بود كه قبل از اين كه آفتاب بزند، آنها بيدار شوند، اگرميديد آنها بيدار نميشوند، بالای سرشان مي نشست و با محبت و شوخی شانه های آنها را مالش مي داد و كمي حرف ميزد تا با لطافت وملايمت بيدار شوند وبنشينند. 😊 بعد كه بلند ميشدند شانه ی آنها را ميگرفت و آنها را تا نزديك دستشویی همراهی ميكرد و قبل ازرسيدن به دستشويي با شوخي يک ضربه ي ملايم با كف دست به پشت آنها ميزد! 😄 با اين روش ها يبسيار عاطفی وتوأم با مهر و محبت ميخواست فرزندانش به نماز عادت كنند وازاين امر هم خاطره ی تلخی 😖 نداشته باشند. ❌ راوی: همسر محمدعلی رجایی 🤲 https://eitaa.com/joinchat/2246836256Cac6c1d283e ┄┅┅✿❀🍃🌸❀✿┅┅┄