#رمان_عشق_پاک🌸
#پارت_17🦋
#تحولی_عظیم🌱
•┈┈••✾•✨•✾••┈┈•
بدون اینکه کسی بخواد بیدارم بکنه خودم از خواب بیدار شدم
گوشیمو برداشتم و نگاهی به ساعت موبایلم انداختم ساعت ۱۵ بود
فکر کنم یکی دو ساعتی خوابیده بودم
از روی تختم بلند شدم
رفتم سمت میز تحریرم و یکی از بیسکویت هایی که روش بود رو برداشتم و خوردم
بعد هم نشستم رو صندلی کنارش
سرمو گذاشتم رو میز و مشغول فکر کردن شدم
مشغول فکر کردن به دنیای دخترای معمولی و دنیای دختر چادریا
با خودم میگفتم یعنی واقعا کدومشون قشنگ ترن ؟؟
دنیای ما یا دنیای اونا
خب البته چیزایی از دنیای ما در دنیای اونا وجود داشت
مثلا اینکه ریحانه هم آرایش می کرد و هم لاک می زد
البتّه تو خونا و برای محارمش
ولی خب فکر نکنم چیزی از دنیای اونا تو دنیای ما وجود داشته باشه
یعنی من نه مقنعه مدل دار می پوشم نه یه عالمه گیره روسری خوشگل با مدل های مختلف دارم
نه هیچ چیز دیگه
آره ...
به نظرم هیچ از دنیای اونا توی دنیای ما نیست
سرمو تکون دادم و خودمو از فکر و خیال آوردم بیرون
با خودم گفتم چه دنیای ما دنیای اونایی شدا
خودمم نفهمیدم چی گفتم 😂
از روی صندلی بلند شدم و رفتم طبقه پایین
سری تو خونه چرخوندم
مونا خانم تو آشپزخونه بود
سلام کردم و جواب سلاممو داد
یهو یاد اون برنامه ای که چند وقت پیش دیده بودم افتادم 😍
به امید اینکه الان هم تلوزیون داره اون برنامه رو نشون میده تلوزیون رو روشن کردم
احساس می کردم اون برنامه می تونه مسکن خوبی برای فکر و خیالام باشه
تلوزیون رو روشن کردم ...
یادم نبود شبکه چند اون برنامه رو نشون میداد 😓
همه ی کانال های تلوزیون رو زیر و رو کردم
حتی شبکه های رادیویی هم چک کردم
ولی هیچ جا اون برنامه رو نشون نمیداد
به خاطر همین نا امیدانه تلوزیون رو خاموش کردم 😞
•┈┈••✾•✨•✾••┈┈•
رمان جدید عشق پاک در کانال زیر 😍👇🏻
💌| @sh_daneshgar
#رمان_عشق_پاک🌸
#پارت_18🦋
#تحولی_عظیم🌱
•┈┈••✾•✨•✾••┈┈•
مثل همیشه حوصله ام سر رفته بود 😩
برگشتم تو اتاقم و مشغول نقاشی کشیدن شدم
تا مامان و بابام اومدن ...
شام خوردیم و من دوباره گرفتم خوابیدم
کلا زندگی ام شکل یک نواختی به خودش گرفته بود ...
هر روز صبح بیدار میشدم و سعی می کردم خودمو با چیزایی سرگرم کنم
مامان و بابام هم شبا میومدن خونه و شام می خوردیم و می خوابیدیم
و دوباره فردا مثل دیروز ...
بعضی روزا دانشگاه هم به این برنامه اضافه میشد 🤦🏻♀
و من در تمام این مدت و ابن یکنواختی ها داشتم توی ذهنم با خودم و حرفای ریحانه کلنجار می رفتم ...
نزدیک دو هفته ای میشد که ندیده بودمش
تلفنم رو برداشتم و شماره اش رو گرفتم
برنداشت 🙁
دوباره گرفتم ...
بعد از کلی بوق بالاخره برداشت
- سلام مهسا خانم چطوری ؟ کم پیدایی !!
- سلام عزیزم ممنون خوبم تو چطوری ؟ شرمنده چند وقت نتونستم تماس بگیرم
- منم خوبم خدا رو شکر اشکال نداره عزیزم
- میگم وقت داری یه سر باهم بریم بیرون ؟؟
- آره عزیزم چرا که نه 😍 فقط کی بریم
- امروز خوبه ؟؟
- امروز !!!! چه ساعتی ؟
- اممم ساعت ۴ خوبه ؟
- آره عزیزم خوبه
- پس می بینمت 😍 خداحافظ
- یاعلی
بعد از مدت ها یکنواختی بالاخره امروز ذوق کردم و خوشحال بودم که دارم ریحانه رو می بینم
مامانم همچنان هم دوست نداشتم که من با ریحانه دوست باشم به خاطر همین هم توی این مدت ارتباطم با ریحانه خیلی کمتر از قبل شده بود 😞
منم توی این مدت لج کردم و ارتباطم رو با همه ی دوستام قطع کردم و تو مواقع بی کاریم سعی می کردم به حرف های ریحانه فکر کنم
•┈┈••✾•✨•✾••┈┈•
رمان جدید عشق پاک در کانال زیر 😍👇🏻
💌| @sh_daneshgar
#رمان_عشق_پاک🌸
#پارت_19🦋
#تحولی_عظیم🌱
•┈┈••✾•✨•✾••┈┈•
لحظه شماری می کردم تا زود تر ساعت ۴ بشه
با کلی شور و ذوق از کلی قبل تر رفتم آماده شدم 😍
ساعت ۴:۳۰ راه افتادن و رفتم سر قرارم با ریحانه
۱۰ دیقه زود تر رسیدم سر قرار و مجبور شدم منتظر بمونم تا ریحانه بیاد
ریحانه خیلیییییی خوش قول بود و مثل همیشه دقیقا سر وقت رسید 😍👌🏻
- به به سلــــام مهسا خانم چطوری
- سلـــــــــــام ممنون تو خوبی ؟؟
- خدا رو شکر خب چه خبرا ؟؟
- سلامتی. ببین ریحانه راستش رو بخوای مامان من اصلا از تو خوشش نمیاد این مدت هم به خاطر این بود که اصلا سراغی ازت نمی گرفتم ببخشید 😞
- اشکال نداره گلم می دونستم
- از کجا می دونستی ؟؟؟؟
- خب حدس زدم دیگه
- ولی تو تمام این مدت من همش تو فکرت بود خیلی به حرفای اون روزت فکر کردم می خوام کمکم کنی
- خب یعنی چه کمکی ؟؟
- ببین من همیشه دنبال یه چیزی بودم ولی خودم نمی دونستم اون چیز چیه !
هیچ وقت از ارتباط بدون محدودیت دختر و پسر خوشم نمیومد
همیشه دوست داشتم وقتی دارم از یه جا رد میشم همه پسرا برن کنار و راهو برام باز کنن
همیشه بدم میومد از اینکه موقع حرف زدن یه پسر زل بزنه تو چشمم
حالا توی این مدت درباره حجاب خیلی تحقیق کردم و یه صحبت های تو هم کلی فکر کردم و دلم می خوا باحجاب بشم کمکم می کنی ؟؟ 🙏🏻
- خب ببین عزیز دلم اینطور که فکر می کنی هم نیست حجاب سختی های خودش رو داره
خوب فکر کردی ؟؟
اصلا خوب نیست که یه مدت چادری بشی و بعد ببینی سخته بزاری کنار
اینطوری همه مسخره ات می کنن و میگن دمدمی مزاجی
- خب دقیقا من به خاطر همین اومدم سراغ تو می خوام کمکم کنی
- راستش رو بخوای من خودم چون از اول تو یه خانواده مذهبی به دنیا اومدم و چادری بودم فکر نکنم بتونم کمک خاصی بهت بکنم ولی یه نفرو می شناسم که می تونه کمکت کنه
- کی ؟؟؟ 😍
- مامانم
مامان من از اول مذهبی نبوده و مثل تو یهو تغییر می کنه
فکر کنم اون خیلی خوب بتونه کمکت کنه شماره اتو میدم بهش میگم که بهت پیام بده تا باهم صحبت کنید
- باشه گلم ممنون 😍😍
انگار ته دلم دارن رخت میشورن
نمی دونستم کاری که می کنم درسته یا نه ؟!
از پیش بر میام یا نه ؟!
الان هم که ریحانه با حرفاش به جای اینکه آرومم کنه بد تر نگرانم کرد 😥
فقط دلم خوش بود که صحبت کردن با مامان ریحانه می تونه خیلی کمکم کنه تا بتونم راهم رو انتخاب بکنم 😍
به خاطر همین هم از ریحانه خداحافظی کردم و رفتم خونه مون
مدام سرم تو گوشیم بود و لحظه شماری می کردم برای پیام مامان ریحانه ... 😍
•┈┈••✾•✨•✾••┈┈•
رمان جدید عشق پاک در کانال زیر 😍👇🏻
💌| @sh_daneshgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 ماجرای ترس اوباما از حاج قاسم سلیمانی
#سرداردلها💔
🇮🇷| @sh_daneshgar
♥️✨
همه دلخوشیم آخر شب ها 🌙 این است
دو سه خط با تو
سخن گفتن و آرام شدن
#رفیق_شهیدم🕊
♥️ʝơıŋ➘
|❥ @sh_daneshgar♥️
🌙✨*🌙✨*🌙✨*🌙✨*🌙
🌷جامانـده ترین
🍃لالهء باغ شهدایـــم❗️
دلتنگــی ِ #صـد قافله دارم،
گلــه دارم... گلــه دارم.... ‼️
🌷حال یک جامانده را #جامانده می فهمد فقط....
#شبتون_شهدایی🌟
─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
به وقت تب گسترده 🙃
ممنون که صبوری می کنید و در کنارمون می مونید 🙏🏻🌸✨
شبتوݩ مہدوےٖ💚🌱
يآ علےٖ تآ فردآ💛👋🏼
قبل خوآب، وضو يآدتوݩ نرہ💙🦋
🍃❤️| @sh_daneshgar
❧✧﷽✧❧
#قرار_روزانه ⛅️
🍃🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🦋 #دعای_سلامتی_امام_زمان_عج🦋
✨"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"✨
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌸✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿🌸
⛅️| @sh_daneshgar
13.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قرار_روزانه ⛅️
دعای هفتمـ صحیفھ سجادیه 🌹☝️🏻
به اطاعت از مقام معظم رهبــ♥️ــری و به امید ریشه کن شدن ویروس منحوس کرونا هر روز دعای هفتم صحیفه سجادیه رو می خوانیم ✨
💥حتما بخونید ۵ دقیقه هم طول نمیکشه
⛅️| @sh_daneshgar
🗓 امروز چهارشنبہ ↯
☀️ ۲۸ آبان ١٣٩٩
🌙 ۲ ربیع الثانی ۱۴۴۲
🎄 ۱۸ نوامبر ٢٠٢٠
📿 ذکر روز :
یا حَیُّ یا قَیّوم
#حدیث_روز
🌿🌹 ایمان یک درجه بالا تر از اسلام است، و تقوا یک درجه بالا تر از ایمان است و به فرزند آدم چیزی بالا تر از یقین داده نشده است
💟 سه شنبه متعلق به 👈🏻 امام موسی کاظم، امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام 💟
••••••
⛅️| @sh_daneshgar
••••••
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
سلام بر تو♥️
ای مولایی که بیرق هدایت
به یمن وجود تو برافراشته است
و سینه ات 💗
مالامال از علم الهی است ...
💕السَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ💕
#اللهـم_عجـل_لولیک_الفـرج🌸🍃
🌸| @sh_daneshgar
🌐 #اخبار_قافله
🎦 #نماهنگ_در_آغوش_نور به همت اعضای مرکز فضای مجازی قافله سمنان ساخته شد..این نماهنگ براساس داستانی زیبا ؛ بیاد شهید مدافع حرم #عباس_دانشگر تولید شده است
📶طی دیدار صمیمی مسئول واحد خواهران مرکز قافله و دیگر اعضای این مرکز با مادر شهید عباس دانشگر ؛ این نماهنگ در منزل شهید نمایش داده شد و #تقدیم خانواده این شهید گردید/ این محصول از #ایده تا #اجرا به همت #بانوان_مرکز قافله تهیه گردید
🏷این نماهنگ با مشارکت بنیاد تبیین اندیشه های امام خمینی ره استان_ قرارگاه فرهنگی راه شهیدان و بسیج جامعه زنان شهرستان تولید شد
#مرکز_فضای_مجازی_قافله_سمنان
🆔| @sh_daneshgar