eitaa logo
•| شهید محمد حسین حدادیان |•
799 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
5.3هزار ویدیو
124 فایل
♦️شهیدمحمدحسین‌حــدادیان 🌹ولـــادت۲۳دی‌مـــــاه‌۱۳۷۴ 🌿شــهادت‌۱اسفـــندماه۱۳۹۶ 🌹ٺوســط‌دراویــش‌داعشی خادم: @sh_hadadian133 خادم تبادل: @falx111 کپی حلال برای ظهور آقا خیلی دعا کنید !❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃بِسْمِ رَبِّ الْشُّهَداءِ وَالْصِّدّیقینْ🍃🌹 ❤️🌱گفتگویی صمیمانه با مادرِ بزرگوارِ 📝یک سال و هفت روز از درگیری‌های خیابان پاسداران در تهران می‌گذرد. ۳۷۲ روز از آخرین باری که محمدحسین از خانه‌شان بیرون می‌رفت، می‌گذرد. تهران، خیابانِ پاسداران، گلستانِ هفتم، مقابل منزل نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی. محمدحسین با ساچمه‌های فراوانی که به بدنش اصابت کرده بود، زمین خورد. یک خودرو با سرعتِ هرچه تمام‌تر از رویش رد شد، دنده عقب گرفت و بارِ دیگر تنِ زخمی او را زیر گرفت. خانواده‌ی حدادیان داغدار جوان ۲۳ ساله‌شان هستند. زندگی‌شان با یک‌سال پیش زمین تا آسمان فرق کرده است. یک‌سال است که شب و روز درِ خانه‌ی حدادیان به روی مردم باز است. حضور رهبر معظم انقلاب در منزل شهید حدادیان حاوی پیامی بود که مردم به خوبی آن را دریافت کردند و گواه آن دل‌گرمی بی‌وقفه‌ی آن‌ها به این خانواده و مطالبه برای پایمال نشدن خون این شهید بزرگوار است. در روز ولادت حضرت فاطمه‌ زهرا(س) و روز مادر به خانه‌ی این شهید رفتیم تا ضمن تبریک این روز به خانوم فاطمه تاجیک، مادر شهید حدادیان گفتگویی با او داشته باشیم. ...👉 💌🍃•| @sh_hadadian74
•| شهید محمد حسین حدادیان |•
🌹🍃بِسْمِ رَبِّ الْشُّهَداءِ وَالْصِّدّیقینْ🍃🌹 ❤️🌱گفتگویی صمیمانه با مادرِ بزرگوارِ #شهید_محمدحسین
❤️🍃گفتگویی صمیمانه با مادرِ بزرگوارِ 🌸✨در نخستین سوال از اصول تربیتی که شما در طول رشد و بزرگ شدن محمدحسین رعایت کردید برایمان بگویید؛ هر مادری فرزندش را طبق سلایق، عقاید و اندیشه‌ی خودش تربیت می‌کند. ما به حمدلله از ابتدا هم خانواده‌ای معتقد بودیم. از همان ابتدا که بچه‌ها خواندن و نوشتن بلد نبودند، برای آن‌ها قصه‌های زندگی انبیا را تعریف می‌کردم. بزرگ‌تر هم که شدند کتاب‌ها و بازی‌ها و دوست‌هایشان زیر نظر من و پدرشان بود. در خانه‌ی ما اینطور نبود که هر بچه‌ای هر کاری دلش می‌خواست انجام دهد؛ از همان ابتدا قوانینی را برای خانه گذاشته بودیم. ... 🌹 💌🍃•| @sh_hadadian74
•| شهید محمد حسین حدادیان |•
❤️🍃گفتگویی صمیمانه با مادرِ بزرگوارِ #شهید_محمدحسین_حدادیان 🌸✨در نخستین سوال از اصول تربیتی که شما
❤️🍃گفتگویی صمیمانه با مادرِ بزرگوارِ 🕊 🌈✨حتما شنیده‌اید که بعضی از خانواده‌ها می‌گویند فلان بچه‌ام با بقیه‌ی بچه‌ها فرق دارد یا از ابتدا هم مدل دیگری بود. می‌خواهم بپرسم آیا محمدحسین واقعا با دیگر بچه‌هایتان فرق داشت؟؛ محمدحسین واقعا فرق داشت. او بچه‌ی کاملا منظم و صبوری بود. ما حالا که فیلم‌های بچگی محمدحسین را بازبینی می‌کنیم متوجه نظم و انضباط او می‌شویم. نظم از بارزترین خصوصیات او بود. 📝🌱در مصاحبه‌های قبلی از رابطه‌ی نزدیکتان با محمدحسین گفته‌اید؛ از رفاقتتان با محمدحسین بگویید؛ مه سه‌تا بچه داشتم و محمدحسین واقعا با آن‌ها فرق داشت. همین فرق هم باعث شد که من و محمدحسین رابطه‌ی متفاوت‌تری با همدیگر داشته باشیم. درواقع رابطه‌ای که من و محمدحسین با دو فرزند دیگرم نداشتم. محمدحسین مسائلی که برایش اهمیت داشت با من درمیان می‌گذاشت. او از دغدغه‌ها و اعتقاداتش با من می‌گفت و من به اصطلاح امروزی‌ها دم به دم‌اش می‌دادم. راز‌هایش فقط با من بود و این نوع رابطه را با دو فرزند دیگرم نداشتم. 💜🌸بسیاری از مردم تصوری اساطیری از شهدا دارند و فکر می‌کنند شهیدان با هاله‌ای از نور به دنیا آمده‌اند. لطفا از ویژگی‌های ملموس و خاص محمدحسین برایمان حرف بزنید؛ محمدحسین خیلی خاکی بود. یکبار در یک جمعی بودیم و یک نفر پرسید: درست می‌گویند که شهدا آسمانی‌اند؟ من این را اصلا قبول ندارم. اتفاقا محمدحسین بیشتر از هرکَس اهل زمین بود. شهدا آدم‌های زمینی هستند که با نوع زندگیشان آسمانی می‌شوند. شهدا هم مانند ما به این دنیا آمده‌اند برای طی کردن راهی که ما الان درحال عبور از آن هستیم. با این تفاوت که آن‌ها راه را درست انتخاب می‌کنند. و زودتر به وصال می‌رسند. محمدحسین بسیار شوخ‌طبع بود. همیشه اهل خنده و گرم کردن فضای خانه بود. شوخی‌های محمدحسین اندازه داشت. هرگز کسی را تحقیر و ناراحت نمی‌کرد و این زیرکی خودش بود که به گونه‌ای شوخی می‌کرد که هم اطرافیانش را بخنداند و هم کسی را از خود نرنجاند. محمدحسین بسیار مستقل بود. من یادم نمیاد که برای او حتی یک لباس شسته باشم. هرگز کارهای را به کسی واگذار نمی‌کرد. برای تمام رفتارش حتما حدیث، آیه یا روایتی وجود داشت. این موضوع را بعدها متوجه شدیم که واقعا زندگی را بر مبنای اسلام پایه‌گذاری کرده بود. حالا می‌توانم برای هرکدام از کارهایش روایتی بیاورم. ما اصلا نفهمیدیم محمدحسین کی انقدر بزرگ شد و تا اینجا رشد کرد. اصلا منیت نداشت. محمدحسین هم مانند بقیه‌ی جوان‌ها بود. اینطور هم نبود که بگویم اون شبانه روز بر روی سجاده‌ی نماز بود. نه؛ اما به نماز یومیه‌ی اول وقتش بسیار اهمیت می‌داد. برعکس تصور برخی از مردم جامعه محمد شبانه روزی درحال راز و نیاز نبود؛ اما با قطعیت می‌توانم که او اهلش بود. ... 🌼 💌🍃•| @sh_hadadian74
•| شهید محمد حسین حدادیان |•
❤️🍃گفتگویی صمیمانه با مادرِ بزرگوارِ #شهید_محمدحسین_حدادیان 🕊 🌈✨حتما شنیده‌اید که بعضی از خانواده‌
🌹🍃گفتگویی صمیمانه با مادرِ بزرگوارِ 🕊 🌸✨موضوع خاصی در فرآیند تربیتی‌تان هست که بتوانید از آن اسم ببرید و بگویید این موضوع به طور مستقیم بر تربیت محمدحسین تأثیر گذاشته است؟ من همان باید‌ها و نبایدها را رعایت می‌کردم. رزق حلال را می‌توانم نام ببرم؛ اما این به تنهایی نبود. حق‌الناس هم از جمله اصولی بود که بسیار بر روی آن حساس بودیم و به فرزندانم‌ هم یاد داده بودم که حق‌الناس سهم بزرگی در رشد انسان دارد. البته این را هم بگویم که من با موسیقی هم مخالف بودم؛ اما از ابتدا این موضوع را ناگهان منع نکردم تا در فرزندان سرکوب شود. در خانه‌ی ما اگر بچه‌ها چیزی را می‌خواستند که ما با آن مخالف بودیم سعی میکردیم رفته رفته این موضوع را به بچه‌ها منتقل کنیم و هرگز ضربتی عمل نمی‌کردیم. با همین روش بود که موسیقی از زندگی بچه‌هایمان حذف شد. البته این را هم بگویم که محمدحسین از بچگی با موسیقی میانه‌ای نداشت و مداحی را به هر چیزی ترجیح می‌داد. ما اجازه نمی‌دادیم که بچه‌ها به هر مهمانی بروند و برای خانه‌مان یک قانون گذاشتیم. قانون خان‌ی ما این بود که بچه‌ها اجازه ندارند که بدون پدر و مادرشان به مهمانی بروند اما همه‌ی دوستانشان اجازه دارند که به خانه‌ی ما بیایند. من هم همیشه بهترین شرایط را برای حضور دوستانشان در خانه فراهم می‌کردم تا روز به آن‌ها خوش بگذرد و روز خوبی را داشته باشند. این ترفندها و نکته‌های تربیتی کوچکی است که همیشه جواب داده و برای بچه‌ها هم مشکل‌ساز نمی‌شود. روی موضوعی که احساس می‌کردیم برای آینده‌ی بچه‌ها ناپسند است اسم قانون را می‌گذاشتیم و می‌گفتیم قانون خانه‌ی ما اینطور است. آن‌ها هم قانع می‌شدند و بدون هیچ دردسری رشد کردند و بزرگ شدند. ... 🌸💜 💌🍃•| @sh_hadadian74
•| شهید محمد حسین حدادیان |•
🌹🍃گفتگویی صمیمانه با مادرِ بزرگوارِ #شهید_محمدحسین_حدادیان 🕊 🌸✨موضوع خاصی در فرآیند تربیتی‌تان هس
🌹🍃گفتگویی صمیمانه با مادرِ بزرگوارِ 🕊 🌈✨در یک سال اخیر افراد بسیاری به شما سر زده‌اند و اکثر آن‌ها محمدحسین را بعد از شهادتش شناختند. طبعاً هر یک از آن‌ها با تأثیر گرفتن از محمدحسین و شهادتش اینجا آمده‌اند. تا کنون در میان این افراد وجهی از محمدحسین دیده‌اید که شما را به یاد فرزندتان بیاندازد؟ ⚜افراد بسیاری به اینجا آمده‌اند؛ اما چون هر یک از آن‌ها کمتر از یکساعت اینجا می‌ماندند نمی‌توانم بگویم رفتارشان مرا یاد محمدحسین می‌انداخت. اما درمیان همه‌ی این افراد یک نفر را دیدم که شباهت ظاهری به محمدحسین داشت. آن‌قدر به محمد شبیه بود که دلم لرزید و باورش برایم سخت بود. اما فکر می‌کنم مهم‌ترین ویژگی‌اش ولایت‌مداری‌اش بود. افراد زیادی به اینجا آمده‌اند و مطمئنم آن‌ها یک سنخیتی با محمد داشته‌اند که به این خانه دعوت شده‌اند. آدم‌های زیادی با ظاهر متفاوت‌تری از ما به اینجا می‌آمدند؛ افرادی که به قول خودشان سر به راه نبودند و‌ بهانه‌ی حضورشان محمدحسین بود. یادم می‌آید دختر خانومی بیش از سه بار به اینجا آمد و هربار هم اشک می‌ریخت و می‌گفت شهید محمدحسین حدادیان بر روی من تأثیر بسزایی گذاشته و من حضور او را در زندگی‌ام حس می‌کنم. البته از این دسته افراد بسیارند که می‌گویند محمدحسین را واسطه قرار داده‌اند و‌ حاجتشان را گرفتند. برخی می‌گویند شهید حدادیان مسیر زندگی‌مان را عوض کرده، برخی دیگر معتقدند شهادت محمدحسین توانسته نگاهشان را تغییر دهد. من شخصاً بر این باورم شهدای این دوران راحت‌تر از جوانان دست‌گیری می‌کنند، چون مشکلات و سختی‌های این زمانه را به خوبی درک کرده‌اند. ... 💜🌸 💌🍃•| @sh_hadadian74
•| شهید محمد حسین حدادیان |•
🌹🍃گفتگویی صمیمانه با مادرِ بزرگوارِ #شهید_محمدحسین_حدادیان 🕊 🌈✨در یک سال اخیر افراد بسیاری به شما
🌹🍃گفتگویی صمیمانه با مادرِ بزرگوارِ 🕊 🌈✨خوابِ پسرِ شهیدتان را می‌بینید؟ ⚜(با بغضی قورت داده و با نگاه به قاب عکس فرزندش)، خیلی کم خواب او را می‌بینیم. باور کنید محمدحسین هست و من ذره‌ای جای خالی برای او نمی‌بینم. خودم هم گاهی تعجب می‌کنم که چگونه و چقدر راحت به زندگی‌ام ادامه می‌دهم. عاشقانه دوستش داشتم و هنوز هم با او درد دل میکنم و مطمئنم که می‌شنود. گاهی دلتنگش که می‌شوم می‌گویم: بی‌معرفت امشب به خوابم بیا تا یکبار دیگر تو را ببینم. اما وقتی خبری از او نمی‌شود خدا را شکر می‌کنم و می‌گویم که شاید مصلحت نیست. خیلی‌ها از من التماس دعا دارند، همه را به محمدحسین حواله می‌کنم. بدون اغراق می‌گویم که بسیاری از آن‌ها آمده‌اند و گفته‌اند که مشکلشان حل شده و به اصطلاح حاجتشان را گرفته‌اند. 🌷✨مادر بودن سخت است؟ ⚜آن‌قدرها که می‌گویند، نه، سخت نیست. به نظر من کمی دانایی می‌خواهد که باور کنیم این بچه‌ها دست ما امانت هستند. اگر به فرزندمان به چشم امانت نگاه کنیم، نوع تربیت و رفتارمان تغییر خواهد کرد. من از قدیم‌الایام دعا می‌کردم که روز قیامت بابت نوع تربیت فرزندانم شرمنده نباشم. همیشه دلم می‌خواست بچه‌هایم برای خدا زندگی کنند برای خدا هم خرج شوند. مادرِ شهید حدادیان با خنده ادامه می‌دهد: محمدحسین که در راهِ خدا خرج شد؛ مانده دو فرزندِ دیگرم. ... 💜🌸 💌🍃•| @sh_hadadian74