📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: وقایع #سقیفه از لسان سلمان فارسی
📌کیفیت بیعت مردم با ابوبکر:
سلمان فارسی میگوید کار مردم را به علی علیهالسلام -در حالیکه پیامبر را غسل میداد_ خبر دادم و گفتم ابوبکر هم اکنون بر فراز منبر پیامبر قرار گرفته، و مردم به این راضی نمیشوند که با يك دست با او بیعت کنند، بلکه با هر دو دست راست و چپ با او بیعت میکنند.
📌اولین بیعت کننده با ابوبکر:
امام علی علیهالسلام فرمود: ای سلمان آیا میدانی اول کسی که با او بر منبر پیامبر بیعت کرد که بود؟
عرض کردم: نه. ولی او را در سقیفه بنیساعده دیدم هنگامی که انصار محکوم شدند، و اولین کسانی که با او بیعت کردند مغيرة بن شعبه و سپس بشیر بن سعید و بعد ابو عبيدة جرّاح و بعد عمر بن الخطاب و سپس سالم مولی ابی حذیفه و معاذ بن جبل بودند.
فرمود: درباره اینان از تو سؤال نکردم.
آیا دانستی هنگامی که از منبر بالا رفت اوّل کسی که با او بیعت کرد که بود؟
عرض کردم نه، ولی پیرمرد سالخوردهای که بر عصایش تکیه کرده بود دیدم که بین دو چشمانش جای سجدهای بود که پینه آن بسیار بریده شده بود! او به عنوان اولین نفر از منبر بالا رفت و تعظیمی کرد و در حالیکه میگریست گفت:
«سپاس خدایی را که مرا نمیرانید تا تو را در این مکان دیدم دستت را برای بیعت) بازکن».
ابوبکر هم دستش را دراز کرد و با او بیعت کرد.
سپس گفت: «روزی است مثل روز آدم»[۱] و بعد از منبر پائین آمد و از مسجد خارج شد.
علی علیهالسلام فرمود: ای سلمان، میدانی او که بود؟
عرض کردم: نه، ولی گفتارش مرا ناراحت کرد گوئی مرگ پیامبر را با شماتت و مسخره یاد می کرد.
فرمود: او ابلیس بود، خدا او را لعنت کند.
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۱
_______پاورقی_______
[۱]. اشاره به حیله شیطان نسبت به حضرت آدم در بهشت است، و خود شیطان بیعت ابوبکر را به آن تشبیه کرده است.
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#وقایع_سقیفه_از_لسان_سلمان_فارسی
@sh_hosein
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: وقایع سقیفه از لسان سلمان فارسی
📌ابلیس از غدیر تا #سقیفه:
امیرالمؤمنین علیهالسلام به سلمان فرمودند:
پیامبر به من خبر داد که ابلیس و رؤسای اصحابش هنگام منصوب کردن آن حضرت مرا به امر خداوند در روز غدیرخم حاضر بودند.
آن حضرت به مردم خبر داد که من نسبت به آنان از خودشان صاحب اختیار ترم، و به ایشان دستور داد که حاضران به غایبان برسانند.
(در آن روز) شیاطین و مریدان از اصحاب ابلیس رو به او کردند و گفتند: این امت، مورد رحمت قرار گرفته و حفظ شدهاند و دیگر تو و ما را بر اینان راهی نیست. چراکه پناه و امام بعد از پیامبرشان به آنان شناسانده شد.
ابلیس غمگین{مأیوس} و محزون رفت.
امیرالمؤمنین فرمود: بعد از آن پیامبر به من خبر داد و فرمود: مردم در سقیفه بنی ساعده با ابوبکر بیعت میکنند بعد از آنکه با حقّ ما و دلیل ما استدلال کنند؛ سپس به مسجد میآیند و اولین کسی که بر منبر من با او بیعت خواهد کرد ابلیس است که به صورت پیر مرد سالخورده پیشانی پینه بسته چنین و چنان خواهد گفت.
سپس خارج میشود و اصحاب و شیاطین و ابلیسهایش را جمع میکند. آنان به سجده میافتند و میگويند: «ای آقای ما! ای بزرگ ما! تو بودی که آدم را از بهشت بیرون کردی»!
(ابلیس) میگوید: کدام امت پس از پیامبرشان گمراه نشدند؟ هرگز! گمان کردهاید که من بر اینان سلطه و راهی ندارم؟ کار مرا چگونه دیدید هنگامی که آنچه خداوند و پیامبرش دربارۀ اطاعت او دستور داده بودند ترک کردند.
و این همان قول خداوند تعالی است که: «وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ الّأَ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ، ابلیس گمان خود را به آنان درست نشان داد و آنان به جز گروهی از مؤمنین او را متابعت کردند».
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۱
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#وقایع_سقیفه_از_لسان_سلمان_فارسی
@sh_hosein
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: وقایع #سقیفه از لسان سلمان فارسی
📌اتمام حجت امیرالمؤمنین با مهاجرین و انصار:
سلمان میگوید وقتی شب شد علی علیهالسلام حضرت زهرا سلاماللهعلیها را سوار بر چهارپایی نمود و دست دو پسرش امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را گرفت، و هیچ یک از اهل بدر، از مهاجرین و انصار را باقی نگذاشت مگر آنکه به خانه هایشان آمد و حق خود را برایشان یاد آور شد و آنان را برای یاری خویش فراخواند.
ولی جز ۴۴ نفر، کسی از آنان دعوت او را قبول نکرد.
حضرت به آنان دستور داد هنگام صبح با سرهای تراشیده و در حالیکه اسلحههایشان را به همراه دارند بیایند و با او بیعت کنند که تا سر حد مرگ استوار بمانند.
وقتی صبح شد جز ۴ نفر کسی از آنان نزد او نیامد.
سلیم میگويد به سلمان گفتم: چهار نفر چه کسانی بودند؟
گفت: من و ابوذر و مقداد و زبیر بن عوام.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در شب بعد هم نزد آنان رفت و آنان را قسم داد.
گفتند: صبح نزد تو میآئیم.
ولی هیچیک از آنان غیر از ما نزد او نیامد.
در شب سوم هم نزد آنان رفت ولی غیر از ما کسی نیامد.
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۲
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#وقایع_سقیفه_از_لسان_سلمان_فارسی
@sh_hosein
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: وقایع #سقیفه از لسان سلمان فارسی
📌جمع قرآن و دعوت به آن:
وقتی حضرت عهد شکنی و بیوفایی آنان را دید خانه نشینی اختیار کرد و به قرآن رو آورد و مشغول تنظیم و جمع آن شد، و از خانهاش خارج نشد تا آنکه آنرا جمع آوری نمود در حالیکه قبلاً در اوراق و تکه چوبها و پوستها و کاغذها (نوشته شده) بود.
وقتی حضرت همه قرآن را جمع مینمود و آنرا با دست مبارک خویش طبق تنزیل و تأویلش و ناسخ و منسوخش مینوشت، ابوبکر به سراغ او فرستاد که بیرون بیا و بیعت کن.
على علیهالسلام جواب فرستاد: من مشغول هستم و با خود قسم یاد کردهام که عبا بر دوش نیندازم جز برای نماز، تا آنکه قرآن را تنظیم و جمع نمایم. آنان هم چند روز دربارۀ او سکوت اختیار کردند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام قرآن را در یک پارچه جمع آوری نمود و آن را مهر کرد. سپس بیرون آمد در حالیکه مردم با ابوبکر در مسجد پیامبر اجتماع کرده بودند.
حضرت با بلندترین صدایش فرمود:
ای مردم! من از روزی که پیامبر از دنیا رفته به غسل آنحضرت و سپس به قرآن مشغول بودهام تا آنکه همۀ آن را بصورت یک مجموعه در این پارچه جمع آوری نمودم. خداوند بر پیامبر آیهای نازل نکرده مگر آنکه آنرا جمع آوری کردهام، و آیهای از قرآن نیست مگر آنکه آنرا جمع نمودهام، و آیهای از آن نیست مگر آنکه برای پیامبر خواندهام و تأویلش را به من آموخته است».
سپس فرمود: «برای آنکه فردا نگوئید: ما از این مطلب بی خبر بودیم»! و بعد فرمود:
و بدین جهت که روز قیامت نگوئید من شما را به یاری خویش دعوت نکردم و حق خود را برایتان یادآور نشدم و شما را به کتاب خدا از ابتدا تا انتهایش دعوت نکردم
عمر گفت: قرآنی که همراه خود داریم ما را از آنچه بدان دعوت میکنی بی نیاز مینماید!
سپس علی علیهالسلام داخل خانهاش شد.
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۲
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#وقایع_سقیفه_از_لسان_سلمان_فارسی
@sh_hosein
📜 وقایع بعد از شهادت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم
📖موضوع: وقایع #سقیفه از لسان سلمان فارسی
📌اتمام حجت بر ابوبکر در القاب ادعایی:
عمر به ابو بکر گفت:
سراغ علی بفرست که باید بیعت کند، و تا او بیعت نکند ما صاحب مقامی نیستیم، و اگر بیعت کند از جهت او آسوده میشويم.
ابوبکر کسی را نزد علی فرستاد که #خلیفهٔ_پیامبر را جواب بده!
فرستاده نزد حضرت آمد و مطلب را عرض کرد.
حضرت فرمود: «سبحان الله، چه زود بر پیامبر دروغ بستید! او و آنانکه اطراف او هستند میدانند که خدا و رسولش غير مرا #خلیفه قرار ندادهاند.
فرستاده آمد و آنچه حضرت فرموده بود رسانید.
(ابوبکر) گفت: برو به او بگو: #امیرالمؤمنین_ابوبکر را جواب بده او هم آنچه گفته بود به حضرت خبر داد علی علیهالسلام فرمود: سبحان الله، بخدا قسم زمانی طولانی نگذشته است که فراموش شود. بخدا قسم او میداند که این نام ( #امیرالمؤمنین ) جز برای من صلاحیت ندارد. پیامبر به او که هفتمی در میان هفت نفر بود امر کرد و به عنوان #امیرالمؤمنين بر من سلام کردند. او {ابوبکر} و رفیقش عمر از میان هفت نفر سؤال کردند و گفتند: آیا حقی از جانب خدا و رسولش است؟ پیامبر به آن دو فرمود: آری حق است، حقی از جانب خدا و رسولش که او امیرمؤمنان و آقای مسلمانان و صاحب پرچم سفید پیشانیان شناخته شده است. خداوند عزّوجلّ او را در روز قیامت بر کنار صراط مینشاند و او دوستانش را به بهشت و دشمنانش را به جهنم وارد میکند.
فرستاده ابوبکر رفت و آنچه حضرت فرموده بود به او خبر داد.
سلمان میگوید: آن روز را هم دربارۀ او سکوت کردند.
📌کمک خواهی اصحاب کساء از صحابه برای بار چهارم:
شب هنگام که شد علی علیهالسلام حضرت زهرا سلاماللهعلیها بر چهارپایی سوار کرد و دست دو پسرش امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را گرفت، و احدی از اصحاب پیامبر را باقی نگذاشت مگر آنکه در منزلشان نزد آنان رفت، و حق خود را برای آنان یادآور شد و آنان را به یاری خویش فراخواند. ولی هیچکس جز ما چهار نفر او را اجابت نکرد.
ما سرهایمان را تراشیدیم و یاری خود را مبذول داشتیم، و زبیر در یاریاش از همه ما شدّت بیشتری داشت.
📚منبع:
کتاب اسرار آل محمد علیهمالسلام، ح۴، ب۲
#وقایع_بعد_از_شهادت_پیامبر
#وقایع_سقیفه_از_لسان_سلمان_فارسی
@sh_hosein