#پنجشنبه_های_شهدایی
#شهدا_سیره_اخلاق_خاطره
#لبخندجبهه ها 😁😁
توی سنگر هر کس مسئول کاری بود .
یک بار خمپاره ای آمد و خورد کنار سنگر
به خودمان که آمدیم ،
دیدیم رسول پای راستش را با چفیه بسته است 🧐🤨
نمیتوانست درست راه برود 🤪
از آن به بعد کارهای رسول را هم بقیه بچه ها انجام دادند …😎🤩
کم کم بچه ها به رسول شک کردند ،😠
یک شب چفیه را از پای راستش باز کردند
و بستند به پای چپش . 🤗
صبح بلند شد ، راه افتاد ، پای چپش لنگید ! 😳
سنگر از خنده بچه ها رفت روی هوا !! 😃🤣
تا میخورد زدنش و مجبورش کردن تا یه هفته کارای سنگر رو انجام بده . 🤕🤕
خیلی شوخ بود ، همیشه به بچه ها روحیه می داد ، اصلا بدون رسول خوش نمی گذشت …😐😐
🌸صفحه رسمی آستان مقدس امامزاده شاهرضا(علیه السلام )
💠astanshahreza
💠کانال آستان مقدس امامزاده شاهرضا (علیهالسلام)
🆔️ @shaahreza_ir
#پنجشنبه_های_شهدایی
#شهدا_سیره_اخلاق_خاطره
🕊آخرین لبخند
🔻عیسی همشه خنده رو بود و در اوج ناراحتی هم خنده از لبانش دور نمی شد.
می گفت: دوست ندارم موقع شهادت چهره ام غمگین باشد مبادا دیگران با دیدن من خوفی از شهادت در دلشان ایجاد شود.
می خوابید روی زمین با چشم های نیمه باز و لبخندی بر لب. می گفت: دوست دارم این طوری شهید شوم.
🌹جنازه هایی که روی آب می ماندند در کوتاه ترین زمان سیاه می شدند. عیسی شب عملیات کربلای پنج داخل آب شهید شد. بعد از چند ساعت بدنش را از آب گرفتیم. طراوتش مانند کسی بود که تازه حمام کرده باشد. با همان لبخند روی لبش.
"شهید عیسی حیدری"
🌸صفحه رسمی آستان مقدس امامزاده شاهرضا(علیه السلام )
💠astanshahreza
💠کانال آستان مقدس امامزاده شاهرضا (علیهالسلام)
🆔️ @shaahreza_ir