eitaa logo
↷⸤ شَبــٰــــــــhengamــــــ⸣ 🌙
4.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
328 ویدیو
32 فایل
﷽ +از مغرب‌تاسحرقدم‌میزنیم🌙 ⚠️⇦نشرِ+ بدون حذفID☘(: [صاحب سبک جدیدی از هیئت مجازی] به گـوشیم⇩ payamenashenas.ir/Shabahengam بیسیمچی⇩📞📻 @bisim_chi_shabahengam شهداییمون⇩ @shahrokhmahdi هیئت⇩ @Omme_abeaha فعالیت⇦ #تحت‌ِنظرِامام‌ِزمان💚
مشاهده در ایتا
دانلود
برای دسترسی آسان به قسمت های قبل رمان پریوحش به کانال خصوصی که در بیو درج شده مراجعه فرمایید🌿
دنبال کنندگان رمانِ لطفا نظراتتون رو برای ما ارسال کنید.🍀 تا الآن چطور بوده؟ به نظرتون در ادامه‌ی رمان چه اتفاقاتی برای پریوش می‌افته؟ :) راه های ارتباطی⇩ ‌‌⇨@Asheghe_ahlebeit 📩 پیام ناشناس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ آسیبــ‌های‌فضای‌مجازی ⛔️گام اول مرد مجازی: سلام خواهرم زن مجازی: سلام (هر چه باشد جواب سلام واجب است!) مرد مجازی: خواهری من قصد مزاحمت ندارم. فقط به‌عنوان برادرتان درخواستی دارم. زن مجازی: (باکمی تعلل و تأمل) خواهش می‌کنم، بفرمایید!😏 مرد مجازی: من رفتار شمارا در گروه‌ها دیده‌ام. شما واقعاً خانم موقر و فهمیده‌ای هستید. من در فضای مجازی به دنبال کسی مثل شما هستم که مثل خواهرم مواظبم باشد و نگذارد در لغزشگاه‌ها دچار لغزش شوم! به راهنمایی شما در این فضای آلوده در برخورد با نامحرمان خیلی نیاز دارم!😢 زن مجازی: حرف عجیبی می‌زنید! چه نیازی هست که شما با یک نامحرم ارتباط آلوده داشته باشد تا از ارتباط‌های آلوده دیگر در امان بمانید؟😐 مرد مجازی: نه این‌طور قضاوت نکنید! من به دنبال آلودگی و هوس و این حرف‌ها نیستم. از وقار شما در برخورد با دیگران خوشم آمده. خانم‌های زیادی سعی کرده‌اند با من ارتباط برقرار کنند اما من خودم را از همه آلودگی‌ها نجات داده‌ام شکر خدا. به دنبال نقطه اتکایی برای فرار از وسوسه‌های فضای مجازی می‌گردم!😞 زن مجازی: ببخشید من معذورم. من قبل از اینکه غریقی را نجات بدهم خودم به ورطه نابودی کشیده می‌شوم. لطفاً پیام ندهید چون بلاک می‌کنم!😡 مرد مجازی: اجازه می‌دهید فقط پیام‌های مذهبی برای شما ارسال کنم؟ زن مجازی: اشکال ندارد. من استفاده می‌کنم. اما حق چت کردن ندارید چون پاسخ نمی‌دهم!😒 مرد مجازی: حتماً! حتماً!… ⛔️گام دوم مرد مجازی: ببخشید خواهر سؤالی دارم. شما متأهل هستید؟ چون جواب هیچ‌کدام از سؤالاتی که از شما می‌پرسم نمی‌دهید! زن مجازی: بله. من متأهلم و همسرم از همه تعاملات من در این فضا خبر دارد. مرد مجازی: من هم متأهل هستم. زن مجازی: پس شما متأهل هستید؟ شرم‌آور است که با وجودیکه متأهل هستید به دنبال زن‌های دیگر هستید. ولی من ترجیح می‌دهم همه انرژی و وقتم را برای همسرم صرف کنم.😠 مرد مجازی: شما دوباره برگشتید به پله اول! من که گفتم دنبال یک مشاور روحی هستم. چرا از کمک به من مضایقه می‌کنید؟😭 ⛔️گام سوم مرد مجازی: آبجی لطفاً کمی درباره هدف زندگی برای من توضیح بدهید. من احساس پوچی می‌کنم… و پاسخ زن مجازی…😊 مرد مجازی: خیلی عالی توضیح دادید. کسانی مثل شما حقیقتاً کمیاب‌اند. من قدردان شما هستم! ⛔️گام چهارم: مرد مجازی: خواهرم رفتارهای خانمم جدیداً کلافه کننده است. نمی‌دانم چطور باید با او رفتار کنم تا زندگی‌ام لذت‌بخش شود…شما که خانم هستید لطفاً من را راهنمایی کنید! و پاسخ زن مجازی…😇 ⛔️گام پنجم: مرد مجازی: ای‌کاش به خانمم تفهیم می‌کردم که مثل شما فکر کند، مثل شما صحبت کند و مثل شما رفتار کند… و پاسخ زن مجازی درحالی‌که در دلش قند آب می‌شود…😌 ⛔️گام ششم…😌😌 ⛔️گام هفتم…😌😌😌♥️ ⛔️گام هشتم…♥️♥️♥️ …. 🔥💔گام آخر: اکنون دیگر زن، یک هویت مجازی نیست. واقعیتی است ویرانه که در کنجی نشسته و با حسرت تمام به خرابه‌های زندگی‌اش نگاه می‌کند؛ و هرازگاهی قطره اشکی، صورتش را خیس می‌کند… 😔 همه لحظات شاد زندگی او و همسرش از مقابل چشمان خیسش رژه می‌روند اما دیگر کار از کار از گذشته است… 💔😓 سرمایه‌های بزرگی را به خاطر چیزی ازدست‌داده است که واقعیتی جز گناه و خیانت و دروغ نداشته است… ♨️ نویسنده؛ این داستان واقعی بود. برای یکی از آشنایان اتفاق افتاده است و روال رابطه ناصحیح به همین صورت بازسازی‌شده در داستان بوده است؛ و هرروز این داستان‌های واقعی تکرار خواهد شد اگر یقین نداشته باشم که شیطان گام‌به‌گام ما را به نیستی و فنا نزدیک می‌کند… یَا أَیُّهَا الَّذِینَ امَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ [سوره نور، آیه 21] ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بـرادرم...🌹 آرزوی شـهـادتت رابا نامحرم قسمت نکن... آری... درد و دل کردن تو را امیدوار میکند. اما یادت نرود این گفتگو تو را از خاک  سوریه و شام...به سواحل آنتالیا میکشاند... ••✾ رفته رفته آرزوی شهادتت به ی پنهانی تبدیل میشود...😔 اندک اندک جای عکس دوستان شهید، عکس نامحــرم جایگزین میشود طرز فکرت عوض میشود😔  تا جایی ک میگویی: جهاد برای خودشان ما در داخل دفاع خواهیم کرد ، اگر دفاعی درکار  باشد...  بـرادر هوشـیار باش؛دلـسـرد شدنت را احساس میکنی ؟ فـــــقــــــط یـــــادت بــــــاشـــــــد جلو جلو عواقب  📱 کردنت را به تو یادآوری کـردم ؛روز  نگویی که ندانسته وارد پـرتـگاه شدم  من آن روز به آگاهیت شهادت میدهم یادت باشد که کمرنگ شود غلظت شهوت بالا میرود.  راسـتـی اول مـاجـرا را بـیـاد داری اولین پی ام ات  بود...  از بعدی ها دیگر نـمیـگـویـم🙊 😔  فقط یک سوال‌‌⇩ هنوز هم نامحـرم را خواهر صدا میزنی؟
_ پسرم تو را سفارش می کنم که نمارت را اول وقت بخوان و از نماز شب تا آن جا که می توانی غفلت نکن. 🍃 • قرارمون ۵بامداد :)
ماجراےشب‌اول‌قبر‌مرحوم‌نخودکےوگریہ‌بر امام‌حسین‌علیه‌السلام✨  یکی از علمای ربّانی و صاحب کرامات آیة الله «شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی» است. وی درنیمه ذیقعده سال 1279 هجری قمری درمحله ی جهانباره اصفهان دیده به جهان گشودودر17 شهریور شعبان سال 1361 درسن 82 سالگی درمشهد رحلت نمود، قبراودرصحن عتیق بارگاه ملکوتی حضرت رضا علیه السلام می باشد.نظر به این که او در اواخر عمر خود چند سال در روستای «نخودک» نزدیک مشهد زندگی می کرد. مرحوم آیت الله اصفهانی (ره) این عالم ربّانی از شیفتگان خاندان رسالت و امام حسین علیه السلام بود.هرسال دهه ی محرم درمنزل خود مجلس روضه برپا می کرد وشب شام غریبان نیز مجلس روضه داشت وبسیار گریه می کرد و یاد مصائب امام حسین علیه السلام بسیار برایش جگرسوز بود، به طوری که امام حسین علیه السلام او را گریان می کرد. نقل کردند وقتی که ازدنیا رفت یکی از بزرگان او را درعالم خواب دید و احوال او را پرسید، اوگفت: وقتی که مرا در قبر نهادند دو فرشته نکیر و منکر برای سوال و جواب آمدند از توحید و نبوت سوال کردند، جواب دادم تا این که از امامان علیه السلام پرسیدند: نام امیر مومنان علی علیه السلام را به زبان آوردم که امام اول من است، سپس از امام حسن علیه السلام نام بردم؛ ولی وقتی که نام امام حسین علیه السلام را به عنوان امام سومم به زبان آوردم بی اختیار گریه کردم، آن دو فرشته نیز منقلب شده، گریه می کردند.سپس به یکدیگر گفتند: آزادش کنیم کار این آقا (نخودکی) با امام حسین علیه السلام است دیگر نیازی به سوال نیست. مرا آزاد نمودند و رفتند واینک می بینی که شاد وخرسند درجایگاه خوبی هستم.🍃
برای دسترسی آسان به قسمت های قبل رمان پریوحش به کانال خصوصی که در بیو درج شده مراجعه فرمایید🌿
🌙🍀• 🌱• سلام بزرگوار••• ممنون از لطف و محبت شما. ••• شرایط خانوادتون رو در نظر بگیرید، شاید اگر اطرافیان، نمازشب خوندن شماروببینند، اون‌ها هم دعوت بشند به این امر نیک. این ریا نیست! چون تمام نافله‌های روز رو باید آهسته بخونیم اما مستحبه که نافله‌ی شب در جمع خانواده کمی بلندتر خوانده بشه که اگر کسی از اهل خانواده قصد خواندن نمازشب رو داشته بیدار بشه. [احکام‌نمازشب] اگر شرایطشو ندارید که مسئله‌ی دیگری ست. اگر اصلا نمی‌تونید نیمه شب یا چند دقیقه قبل از اذان صبح بیدار بشید، قبل ازخواب یا بعد از نماز عشاء بخونید. نمازشب اون‌قدر ثواب داره که خدا خیلی راحت گرفته تا همه از این سفره روزی ببریم. اگر قضاء شد، می‌تونید قضاشو به جا بیارید. در حد توان بخونید... درسته که نمازشب یازده رکعتش حال و هوای دیگری داره🍃... اما هرچقدر که تونستید بخونید... ایستاده... نشسته... و حتی دراز کشیده! ببینید چقدرررر ثواب داره که ♥️سخت نگرفته :) ‌• وعده‌ی ما ۵بامداد 😍
193.2K
عاشق‌هَمیشہ‌وقتِ‌دیدار،گریه‌کرده🌊☔️ 👌 کوتاهه،ولی‌همین‌کافیه‌واسه‌دل‌شکسته‌ها!🥀 التماس‌دعا🌱