بغضی در گلویم نشسته، به اندازهی مشتی که برای مرگ بر آمریکا گفتن، گره میکنم!
🖋• #هیثم
#روز_مرد
#سردار🌹
#مرگ_بر_آمریکا✊🏼
@shabahengam
↷⸤ شَبــٰــــــــhengamــــــ⸣ 🌙
● . #نمازشب @shabahengam•🌔• هرچی به اذان صبح نزدیکتر باشه ثوابش بیشتره..... ولــــــــــی... اگ
نازم به دهانم که به شادی و به غصّه
یک عمر "علی (ع)" گفت و مرا مست نگه داشت🌱
عبادات امشب هدیه به #امامعلیعلیهالسلام✨
به نیابت از #شهیدابومهدیالمهندس🌹
قرارمون۴بامداد :)
نمـــــازشــــب ذڪــرِ مـؤمـــن🍀🌱💚
•
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
•
پاشیم یا علے🌿 :)
@shabahengam
◍⃟🕊
همچون نسیم صبح و سحرگاه میرود
هر كس میان صحن حرم راه میرود
از هر چه غصه دارد وغم میشود رها
هرسائلی به خدمت این شاه میرود
اینجا بهشت روی زمین فرشتههاست
از كوی تو فرشته به اكراه میرود
@shabahengam
مبارزه با نفس🦋
🍀 یه نکته ی مهمی که در مبارزه با هوای نفس وجود داره اینه که؛
⇦ ما باید خیلی حواسمون باشه
که سر خدا منت نذاریم.
و واقعا منت گذاشتن هم نداره!
• مثلا من ورزش میکنم بعد به خدا بگم:
خدایا ببین دارم مبارزه با نفس میکنم و ورزش میکنم!😒
اینا به خاطر تو هستا!!😒
🚫نه عزیزم ورزش کردنت به درد خودت میخوره. چرا منت میزاری سر خدا؟؟؟
ورزش کردی به نفع خودت!
ورزش نمیکردی، بدنت داغون میشد!
یه موقع منت نذاری سر خدا!؟!؟
⇦چطور برای ورزش کردن انقدر روشنه که نباید منت بزاریم چون به نفع خودمونه،
همونطور هم نباید وقتی نماز میخونیم سر خدا منت بزاریم.⇨
• بزرگوار شما که داری مبارزه با نفس میکنی و نماز میخونی این برای خودته، برای نظم و تمرکز پیدا کردن توی زندگت! برای تربیت هوای نفست!
• چرا وقتی نماز میخونی، سر خدا منت میذاری؟؟؟
• اتفاقا باید هر موقع نماز خوندی با یه صدای ضعیفی بگی:
_خدایا من نمازامو برای رضای تو میخونم و میدونم که به نفع خودمه. ازت خواهش میکنم از من حقیر قبول کن😢😞
کلی از خدا تشکر کنی برای این نعمتی که بهت عطا نموده. اگه این کار رو نکنی
هوای نفست قوی میشه !!!
• اگه به خودمون مغرور بشیم، امکان داره زبونم لال عاقبت بخیر نشیم🥀
• ابن ملجم و بسیاری از عابدانی که بدبخت شدن علتش همین بوده؛
عبادت میکردن اما همزمان هوای نفسشون هم قوی میشده...🔥
🌱⇦از امروز تمرین کن که بعد از هر نمازی با هوای نفست دعوا کنی.⇨
@Shabahengam
♡
«شُمــــ∞ــــا» هَمان حِسِ خاصِ
توصیف نشدنی «هستید»..!♥️✨
سیدے
امشب راس ساعت یڪ و بیست دقیقه بامداد، مراسم روضه مڪتوب در "هیئت امابیها" زیر نظر گردان شباهنگام، برگزار میشود✨
شما نیز با خانواده و آشنایان دعوتید🌷
هرڪے روزیش باشه، آنلاین میشه🌱:)
@Shabahengam
هدایت شده از هیئتاُمِّاَبیھــٰا
﷽
سلام عشاقالحسین،
هیئتیای شباهنگام !
اینجا روضہ مڪتوبہ!
ما مینویسیم و شما با سوز دل وحس و حالِ خوشتون بخونید.
فکر نکنید همینجوری الکی الآن آنلاین شدید... نه! شما رو صدا زدند!
التماس دعا🥀
هدایت شده از هیئتاُمِّاَبیھــٰا
◍⃟🥀
بسْم الله الْرحْمن الْرحیمْ
اللّهــم صلّ علــي محمّــد و آل محمّــد و عجّــل فرجــــهم "
مرحوم بهبهانی، بانی شبستان مسجد نقل می كردند؛
_پدرم قبل از تمام شدن كار شبستان مسجد، به مرض موت مبتلا شد و در آن حال وصيت نمود كه «مبلغ دوازده هزار دينار حواله را صرف اتمام كار مسجد نماييد».زمانی كه فوت كرد، به منظور احترام به پدر و اشتغال به مجالس ترحيم، چند روزی كار ساختمان تعطيل شد. شبی در عالم خواب پدرم را ديدم كه به من گفت: چرا كار مسجد را تعطيل كردی؟ گفتم: به منظور احترام به شما و اشتغال به مجالس ترحيمتان. در جوابم گفت: اگر می خواستی برای من كاری بكنی، نبايد كار ساختمان مسجد را تعطيل می كردی زمانی كه بيدار شدم تصميم به اتمام كار ساختمان مسجد نمودم به اين منظور باید حواله دينارهايی كه پدرم در وصيت خود عنوان كرده بود وصول كرده و از آن مصرف می نمودم. اما هر چه بيشتر جست و جو می كردم حواله ها پيدا نمی شد هر جا كه احتمال وجود حواله ها می رفت گشتم، اما خبری از حواله ها نبود. سرانجام در حالی كه بسيار ناراحت بودم به مسجد رفته و متوسل به حضرت زينب (س) شدم و خدا را به حق آن ساعتی كه امام حسين (ع) و زينب (س) از يكديگر وداع نمودند قسم دادم. ناگهان خوابم برد. پس از مدتی بيدار شدم و ديدم همان ورقه ای كه حواله ها داخل آن بود كنار من است از همان ساعت كار مسجد را ادامه دادم تا به اتمام رسانيدم و هميشه اين كرامت را برای ديگران نقل می كنم.
[کتابفضايلوخصايصزينبكبری(س)]