eitaa logo
⸤ شباهنگام ³¹³ ⸣
4.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
323 ویدیو
29 فایل
﷽ +از مغرب‌تاسحرقدم‌میزنیم🌙 ⚠️⇦نشرِ+ بدون حذفID☘(: [صاحب سبک جدیدی از هیئت مجازی] به گـوشیم⇩ payamenashenas.ir/Shabahengam بیسیمچی⇩📞📻 @bisim_chi_shabahengam شهداییمون⇩ @shahrokhmahdi هیئت⇩ @Omme_abeaha فعالیت⇦ تحت نظر امام‌زمان💚
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ڪُتِبَ عَلَیکُمُ القِتالُ وَ هُوَ کُرهٌ لَکُم وَ عَسیٰٓ اَن تَکرَهوا شَیئاً وَ هُوَ خَیرٌ لَکُم وَ عَسیٰٓ اَن تُحِـبّوا شَیئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَڪُم و اللّٰهُ یَعلَمُ وَ اَنتُم لاتَعلَمون - جهاد در راه خدا برای شما مقرر شده در حالی که برایتان خوشایند است چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید حال که خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید حال که شر شما در آن است. و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید. . شباهنگام | بقره ۲۱۶
در گوش زمین می‌گفتی : _ "ارحم؛ عبدک الضعیف!" ‌[+ عرشیان حیرانِ تو شدند عبدِ معبود!] 🖋• ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌قرارمون۴بامداد
⸤ شباهنگام ³¹³ ⸣
پخش زنده حرم امام‌رضاجان♥️⇩ https://www.heyatonline.ir/fa/haram/1/%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8
پخش‌‌رنده⇧ ✨ + یکی از آشنایان زائر امام رضا شدند. دیشب تو حرم می‌خواستند با یه عزیزی تماس بگیرند، به اشتباه شماره ی منو گرفته بودند. قسمت من شد، سلامی بدم به امام‌رضاجان♥️ و البته خدا میدونه که چقدر دلم هوایی شد! [آقا‌ تو را‌ به‌ جان‌ جوادت‌ بطلب‌ مارا🌱]
دعاے‌روز‌ِنھم
+رفقا امشب سخنی دارم باهاتون. بعد از افطار آنلاین باشید.🌱
🌿⃢⃟☕️ + سلام یاوران، احوالتان نیڪ! قبول باشه نماز و روزه هاتون.
📻⃢⃟🌱 "شب‌جمعه‌ست‌هوایت‌نڪنم‌می‌میرم" + رفقا... چه خوبه که از همین امشب، یه هیئت خونگی کوچیک برای خانوادتون راه بندازید!
+ یادمه بچه که بودم، هرشب جمعه یه هیئت کوچیک تو خونه برگزار می‌کردیم. البته فکر می‌کردیم کوچیکه، قطعا مراسمی که بانی اشک ریختن بر امام‌حسین باشه، به وسعت دریاست! • اول مراسم من قرآن می‌خوندم... • بعد یکیمون شروع می‌کرد به خوندن زیارت عاشورا و یا حدیث‌کساء... • بابا یه حدیث می‌خوندند و چند خطم سخنرانی... • دوباره من مجلسو دست می‌گرفتم و برقارو خاموش می‌کردم و در حد چند دقیقه روضه و مداحی... • خرما و چای روضه‌ی آخر مجلسمونم به راه بود! :) [ به همین سادگی🌱]
+ تازه یه وقتایی منو خواهر و برادرم، پول تو جیبیامونو جمع می‌کردیم واسه هیئت آخر هفته بانی بشیم. از بوفه ی مدرسه خوراکی می‌گرفتیم واسه هیئت. [ آخ که چه ذوقی داشتیم🌿]
+ اون هیئتمون رو هنوزم داریم ولی دیگه مثل قبل هر هفته نیست! دیگه بزرگ شدیم و رفتیم سر خونه زندگیمون... هرکدوم باید یه هیئت کوچکتر تاسیس کنیم :) ‌[ مثل‌ هیئت‌‌ام‌ابیها🍃]