eitaa logo
⸤ شباهنگام ³¹³ ⸣
4.5هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
322 ویدیو
29 فایل
﷽ +از مغرب‌تاسحرقدم‌میزنیم🌙 ⚠️⇦نشرِ+ بدون حذفID☘(: [صاحب سبک جدیدی از هیئت مجازی] به گـوشیم⇩ payamenashenas.ir/Shabahengam بیسیمچی⇩📞📻 @bisim_chi_shabahengam شهداییمون⇩ @shahrokhmahdi هیئت⇩ @Omme_abeaha فعالیت⇦ تحت نظر امام‌زمان💚
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️‌|•° یکی از پست‌هام خیلی لایک و کامنت خورده بود... برو بچ می‌گفتند:( بازم از این پستای ویتامین پخش کن بذار) تو این مدت فهمیده بودم فالوور هام از چه نوع فیلم‌هایی خوششون میومد... یه آهنگ توپ و یکم خلاقیت تو حرکات بدنم، حالا بعضی روز ها اگر تو دابسمش‌هام آتریسا هم همراهیم می‌کرد که دیگه اینستارو می‌ترکوندیم! یه نگاه به عدد چشم گیر فالوور‌هام انداختم و یه لبخندم کنج لبم نشوندم. حس غرور تو اون لحظه حس وصف ناپذیری بود که بارها تجربش کرده بودم. یه بار دیگه آخرین پستم رو پلی کردم و دو جسم متحرک روی صفحه‌ی گوشی به نمایش درومدند... _بوس بده به من عزیزکم. +نیا نیا جلو من راحتم. _چشاتو از کاسه در میارم... دیگه نگی خوشگلتر از من... کامنت‌ها، بی‌پروا نشون دهنده‌ی این بود که اکثراً از کار جدید خوششون اومده... خب چی بهتر از این؟! اسم امین سر زبون‌ها افتاده بود و کیلپ‌هام هم پخش! مهراد،سعید محمدی، جوجه‌ی پاییز، نازنین اشرافی، پریسام، محمد ابراهیم همت، لیلیوم و شایدهزاران نفر دیگه... چی!؟ محمدابراهیم همت؟ میشناختمش! " Mohammad Ibrahim Hemmat: از طرف من به جوانان بگويید چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته شده است بپا خيزيد و اسلام خود را دريابيد." نمیدونم چند ثانیه... چند دقیقه و یا چند ساعت با نگاهی شرمنده و محو به صفحه‌ ی گوشی تو خلسه فرو رفته بودم! چقدر پیجم برای این کامنت، محقر و خالی از بزرگی بود! شیشه‌ی دلم ترک خورد و صدای شکسته‌ شدنش منو به خودم آورد... دلقک بودن بس نبود!؟ شاید باید(!) مسیر زندگیمو عوض می‌کردم!!! "فالوش کردم شهید همتی رو که دغدغه‌ ی روزای جوونیش از آسمون تا زمین با دغدغه‌ ی امروز من متفاوت بود..." ✍•