eitaa logo
شبهای با شهدا
299 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
285 ویدیو
5 فایل
💫 در شب‌های ظلمانی ، با این ستاره ها می شود راه را پیدا کرد ارتباط با ما👇👇 @Samanoor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨 از زبری فرش به موکت پناه بردم !!! حجت الاسلام ره : 💠در اینجا بر خود واجب می‌دانم ، که این را شهادت بدهم که زندگی داخلی حضرت ، بسیار ساده است . نه از باب اینکه رهبر عزیز انقلابمان به این حرفها نیاز داشته باشند ، بلکه وظیفه خود می‌دانم تا این مهم را به مردم انقلابی ایران بگویم. من از داخل منزل ایشان مطلعم . در منزلشان بیش از یک نوع غذا بر سر سفره ندارند . خانواده ایشان روی زندگی می‌کنند . روزی منزل ایشان رفتم یک فرش مندرس آنجا بود ، که از زبری آن به موکت پناه بردم. 📰 روزنامه جمهوری اسلامی ، ۷۳.۱۱.۱۳ 📚 گلهای باغ خاطره - حسن صدری مازندرانی https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لبیک یا رسول الله یا ایها النبی، ای آیینه ی فطرت ملکوتی انسان یا ایها النبی، ای تجلی امن و اجابت دوباره نگاه نگران فرزندانت در جستجوی امیدی واسعه و ارمغانی پدرانه است تا دست در دست گره گشای عالم ،میثاقی ابدی برای پایان تمام سرگشتگی ها زمزمه کنند ... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خانم سمانه نوروزی https://eitaa.com/shabhayeshahid
💢مسیر اتصال به مدار مغناطیسی رسول الله 🔹سردار شهید حاج قاسم سلیمانی https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴یاد شهید به خیر 🌹🌹🌹🌹 كسی هر وقت یك عزیزی را از دست می دهد، یكسال، دوسال یا چهل روز به یادش هست، ازش اسم می برد، كمتر اتفاق می افتد یك مدت طولانی آدم درگیر كسی بشود كه از دست می دهد، 19 سال احمد، حسین حسین   می كرد به یاد شهید خرازی. هیچ جلسه ای، هیچ خلوتی، جلسه رسمی، جلسه دوستانه، جلسه خانوادگی، مسافرتی وجود نداشت كه او یاد باكری و خرازی و همت و این شهدا را نكند. 🌹🌹🌹 هیچ نمازی ندیدم، كه احمد بخواند و در قنوت یا در پایان نماز گریه نكند وپیوسته این ذكر: «یا رب الشهدا، یا رب الحسین، یا رب المهدی » ورد زبان احمد بود وبعد گریه می كرد 😭😭 🌹🌹🌹 اما احمد به نیروی زمینی مقام داد نه نیروی زمینی به احمد. لذا در هر کجا قرار می گرفت او تأثیرات معنوی اش، تأثیرات رفتاری واخلاقی اش بی نظیر بود، ما در تاریخ انسانها کمتر داریم آدم به این خوبی جامع باشد، آدمهای جامع نادرند، اینطوری نیست که ما فکر می کنیم جامعه ما پر از احمد است و کسانی جای این خلأ ها را پر می کنند، نه اینطور نیست، امکان ندارد که این خلأها به سادگی پرشود، طول می کشد در جامعه بشری کسانی مثل احمد متولد شوند. سیصد سال، پانصد سال طول کشید که یک فردی مثل امام خمینی(ره) در جامعه ظهور کرد، به سادگی نمی تواند مثل امام خمینی(ره) متولد شود.راوی:سردار شهید 🌹🌹🌹. شادی روحش https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حبیب الله، روح عبادت و دلدادگی به حضرت معبود را در مسیر اتصال به شما می طلبیم باشد که تمام زندگی ما آبرو دار شود به نام نامی محمد (صلی الله علیه وآله و سلم ). https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر معظم انقلاب: تردیدی نیست، رژیم صهیونیستی از بین خواهد رفت ❁❅❁❅❁❅❁❅❁ https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴یاد شهید به خیر یک جوان بیست و چندساله با ریش های کم پشت و سرو وضع خاکی ،گوشی را گرفته بود دستش و داشت از پشت بی سیم نیروها را هدایت می کرد. توی همان نگاه اول به دلم نشست. تا مارا دید ،لبخندی روی لبش پررنگ تر شد .سری تکان داد و سلام کرد. مهجور دست روی شانه ام زد و گفت:برادر زین الدین ،ایشون آقای آینه ست، جانشین واحد خمپاره. یواشکی طوری که آقا مهدی نشنود، پرسیدم:مهجور این بنده خدا کیه؟مگه نگفتی بریم پیش فرمانده؟پس درویش کجاست؟ گفت: از دیروز که حسن درویش تیپ رو تحویل داده رفته، آقا مهدی فرمانده ی تیپه، در آن آشفته بازاری که نیروها داشتند بر می گشتند و عملیات به بن بست خورده بود،دلم مثل آب روی آتش می جوشید، دیدنش آرامم کرد. آقا مهدی همین طور بود، هرجا که به تنگنا می افتادیم و فکر می کردیم زمین به آسمان رسیده، نگاهش، خنده اش، دو سه کلام حرفش زیر و رویمان می کرد.بعد یک حال و احوال درست و درمان که حسابی سر کیفم آوزد، چند تا دستور داد و گفت:از این به بعد خودت مسول واحد خمپاره ای. برو ببینم چه کار می کنی. (روایت مجید آیینه) شادی روحش https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨ممکن بود بعد از دو ساعت گریه و زاری برای ایشان اتفاقی بیافتد !!! 🔘 آقای موسوی کاشانی از اعضای بیت رهبری : 💠 در یکی از سفرهایی که مقام معظم رهبری به داشتند ، مستقیم به زیارت مشرف شدند ، اتاق تاریکی در انتهای دفتر آقای است که مُشْرِف به حرم می باشد و پنجره کوچکی دارد که مقام معظم رهبری آنجا زیارتنامه می خواندند . وقت شام رفتم تا ایشان را برای شام دعوت کنم ، دیدم معظم له در حال است ، بار دوم رفتم باز دیدم ایشان غرق در است ، بار سوم رفتم باز ایشان را در همان حال دیدم. ما و نیروهای حفاظت ، تصمیم گرفتیم ایشان را از آن حال خارج کنیم ، چرا که ممکن بود بعد از گریه و زاری برای ایشان اتفاقی بیفتد. این بار جلوتر رفتم در را زدم و عرض کردم : دوستان منتظرند تا شما تشریف بیاورید. همان طور که در گریه و توسل غرق بودند ، بلند شدند و را شروع کردند بعد از زیارت و راز راز و نیاز عاشقانه ، آقا تشریف آوردند. 📚 کتاب «آب آیینه آفتاب» ص 62 https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴یاد شهید به خیر دبیرستان او از خانه ما فاصله داشت.من هر ماه پولی بابت کرایه ماشین به او می‌دادم که با تاکسی رفت و آمد کند اما زینب پیاده به مدرسه می‌رفت، و با پولش کتاب برای مجروحین می‌خرید و هفته‌ای یکی دوبار به بیمارستان عیسی بن مریم یا بیمارستان شهدا می‌رفت و کتاب‌ها را به مجروحین هدیه می‌کرد. چند بار هم با مجروحین مصاحبه کرد و نوار مصاحبه را توی مدرسه سر صف برای دانش‌آموزان پخش می‌کرد. تا آنها بفهمند و بشنوند که مجروحین و رزمنده‌ها از آنها چه توقعی دارند، مخصوصاً سفارش مجروحین درباره حجاب را پخش می‌کرد 🌹🌹🌹🌹  هر بار که برای تشییع پیکر شهدا به گلزار شهیدان اصفهان می‌رفت، مقداری از خاک قبر شهید را می‌آورد و تبرکی نگه می‌داشت.زینب هفت تا میوه کاج و هفت خاک تبرکی شهید را در بین وسایلش نگه می‌داشت. یک روز وقتی برای زیارت شهدا به تکیه شهدا در اصفهان رفتیم، مرا سر قبر زهره بنیانیان(یکی از شهدای انقلاب) برد و گفت مامان، نگاه کن، فقط مردها شهید نمی‌شوند. زن‌ها هم شهید می‌شوند.» زینب همیشه ساعتها سر قبر زهره بنیانیان می‌نشست و قرآن می‌خواند 🌹🌹🌹🌹  زینب هر روز ظهر که از مدرسه برمی‌گشت اول به مسجد المهدی می‌رفت، نماز می‌خواند و بعد به خانه می‌آمد، در اول فروردین سال 1361 هنگام برگشت از مسجد توسط منافقین ربوده شد و با خفه کردن او با چادرش او را به شهادت رساندند و پیکر پاکش بعد از سه روز جستجوی نیروهای امنیتی و خانواده کشف گردید.منبع:راز درخت کاج شادی روحش https://eitaa.com/shabhayeshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا