eitaa logo
شبهای با شهدا
299 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
285 ویدیو
5 فایل
💫 در شب‌های ظلمانی ، با این ستاره ها می شود راه را پیدا کرد ارتباط با ما👇👇 @Samanoor
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨ممکن بود بعد از دو ساعت گریه و زاری برای ایشان اتفاقی بیافتد !!! 🔘 آقای موسوی کاشانی از اعضای بیت رهبری : 💠 در یکی از سفرهایی که مقام معظم رهبری به داشتند ، مستقیم به زیارت مشرف شدند ، اتاق تاریکی در انتهای دفتر آقای است که مُشْرِف به حرم می باشد و پنجره کوچکی دارد که مقام معظم رهبری آنجا زیارتنامه می خواندند . وقت شام رفتم تا ایشان را برای شام دعوت کنم ، دیدم معظم له در حال است ، بار دوم رفتم باز دیدم ایشان غرق در است ، بار سوم رفتم باز ایشان را در همان حال دیدم. ما و نیروهای حفاظت ، تصمیم گرفتیم ایشان را از آن حال خارج کنیم ، چرا که ممکن بود بعد از گریه و زاری برای ایشان اتفاقی بیفتد. این بار جلوتر رفتم در را زدم و عرض کردم : دوستان منتظرند تا شما تشریف بیاورید. همان طور که در گریه و توسل غرق بودند ، بلند شدند و را شروع کردند بعد از زیارت و راز راز و نیاز عاشقانه ، آقا تشریف آوردند. 📚 کتاب «آب آیینه آفتاب» ص 62 https://eitaa.com/shabhayeshahid
🔘 آیت الله سیدجعفر شبیری زنجانی ( هم درس و هم مباحثه رهبر انقلاب در دوران طلبگی ) : 💠 در ایام ، حالات خوبی داشتند . یادم می‌آید تنها سالی که دهه اول ، هر روز زیارت عاشورا خواندم ، همان سال ۱۳۳۵ بود. هر روز صبح با آقا می رفتیم بالای پشت بام که گنبد علیه السلام هم پیدا بود ، آنجا می نشستیم و می‌خواندیم . بعد که تمام می‌شد ، با هم میرفتیم . 📚 حدیث آفتاب - مرتضی یقینی پور - ص ۳۱۳ https://eitaa.com/shabhayeshahid
🚨 رفتار با خانواده شهدا 🔘 دکتر علاءالدین بروجردی : 💠 در سال ۱۳۷۹ به اتفاق آقای حسینی نسب ، که اهل بروجرد و پدر سه شهید و جانباز است ، خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم. معظم له با با آن پدر شهید برخورد کرد. حدود یک ساعت آقای حسینی نسب با ملاقات کرد. جلسه ، بود. برای من خیلی جالب بود ، رهبری که لحظه لحظه‌های وقتش ارزشمند است و باید صرف حل مشکلات جهان اسلام شود ، اینگونه عنایت می کنند و با یک به گفتگو می نشینند. این یک نمونه از هزاران است. رفتار ایشان با برای همه مسئولان نظام ، درس و الگوست. 📚 پرتوی از خورشید ، ص ۹۳ https://eitaa.com/shabhayeshahid
🚨 دقت نظر 🔘 تیمسار علی اصغر جمالی : 💠 یک روز در منزل حجت الاسلام و المسلمین آقای هاشمی رفسنجانی بودیم.جلسه ای ، پیرامون مسائل کشور بود . بعد از مدتی قرار شد استراحت کنیم ، در حالی که روی زمین نشسته بودند و داشتند استراحت می کردند . یکی از مسئولین در مورد بحرانی که همسایگان در برای جزایر سه گانه ایجاد کرده بودند ، صحبت می‌کرد. بعد یک مرتبه رفیقش گفت: این مسئله خلیج... همین جور می خواست ادامه بدهد که آقا یک مرتبه با تندی فرمودند: « آقا! شما چرا توجه نمی کنید؟! چرا خلیج ؟ یعنی چه؟ باید بگویید «خلیج فارس» ، حتماً را هم بگویید . 📚 خورشید در جبهه ، ص ۹۹ و ۱۰۰ 📚 در سایه خورشید ، ص ۴۸ https://eitaa.com/shabhayeshahid
🚨 ترجیح می دهم هر دو دستم قطع شود ولی ... 🔘 سردار محمدباقر ذوالقدر: 💠 به بهانه جزایر سه‌گانه یکسری تحرکات نظامی انجام داده بود و پروازهای شناسایی نیز گویای اتفاقاتی در آینده بود و احتمال اینکه امارات دست به تحرکاتی علیه جزایر بزند را قوی می نمود، به خصوص با پایان گرفتن جنگ تحمیلی و ، احتمال بروز واقعه جدی بود . مقام معظم رهبری به عنوان دستور هایی را برای جلوگیری از نبرد نظامی و مراقبت از جزایر سه گانه به نیرو های مسلح صادر کردند . بعد از ابلاغ کتبی دستور ، جلسه ای در محضر معظم له با حضور همه سران نیرو های مسلح برگزار شد که در آن جلسه نکاتی را پیرامون اهمیت دفاع از وطن فرمودند که یکی از آن نکته‌ها که برای ما از اهمیت بالایی برخوردار بود این بود که ایشان فرمودند: « فکر نکنید حفاظت و حراست از آب و خاک کشور برای من مهم نیست . حفاظت از سرزمین جمهوری اسلامی ایران برای من اینقدر اهمیت دارد که ترجیح می دهم هر دو دست من شود ، ولی از خاک این کشور اشغال نگردد» و همین عبارت زیبا چنان شور و ولعی را در فرماندهان و نیروهای نظامی به وجود آورد که امکان هرگونه تجاوزی را برطرف نمود و آنها را مصمم کرد تا با همه وجود از جزایر دفاع کنند. 📚شمیم خاطره ها -احمد طهماسبی- ص ۷۸ https://eitaa.com/shabhayeshahid
🚨خاطره جالب خوردن رهبری 🔘 یکی از محافظین رهبر انقلاب : 💠 اون روز، بین حضرت آقا، بارها نگاهم به لاغراندامی افتاد که شب‌کلاه سبزی به سر داشت و شال سبزی هم به کمرش. تا سخنرانی آقا تموم شد، بلند شد و خیز برداشت طرف من و بلند گفت: «میخوام دست آقا رو ببوسم» امان نداد و خواست به سمت آقا برود که راه اون رو بستم. شد و تند گفت: «اوهووووی....چیه؟! می‌خوام آقا رو از نزدیک زیارت کنم. مثل این‌که ما از یه جد هستیم» صورت ، انگار دریا، پرتلاطم و طوفانی می‌زد. کم‌کم، داشت از کوره در می‌رفت که شنیدم آقا گفتن: «اشکال نداره، بذار سید تشریف بیاره جلو» نفهمیدم تو اون جمعیت چطور متوجه پیرمرد شد. خودم رو کنار کِشیدم. پیرمرد نگاهی به من انداخت و بعد، انگار که پشت حریف قَدَری رو به خاک رسونده باشه، با عجله، راه افتاد به سمت آقا. پشت سرش با فاصله کمی حرکت کردم. هنوز دو سه قدم برنداشته بود که پاش به پشت گلیم حسینیه گیر کرد و زمین خورد. اومدم از زمین بلندش کنم که برگشت و جلوی آقا و جمعیت کوبید توی گوشم و گفت: «به من پشت پا می زنی؟» سیلی‌اش، انگار برق ۲۲۰ ولت خشکم کرد. توی بودم که آقا رو رو به روی خودم دیدم. به خودم که اومدم، آقا دست گذاشت پشت سرم و جای سیلی پیرمرد رو روی صورتم بوسید و گفت: «سوءتفاهم شده. به خاطر جدّش، فاطمه زهرا، ببخش!» درد سیلی همون‌موقع رفع شد. بعد سال‌ها، هنوز جای آقا رو روی صورتم حس می‌کنم.» 📚 برگرفته از کتاب «حافظ هفت» ( رمان داستانی بر اساس سفر مقام معظم رهبری به استان فارس ) https://eitaa.com/shabhayeshahid
🚨 🔘 سردار سرتیپ علی فدوی: 💠 مقام معظم رهبری در برنامه ورزشی خود مرتب به می روند. در یکی از روزها بنا شد ، دو تا اسب را مهیا کنیم تا اگر خواستند ، اسب سواری کنند . من که خود را خبره در اسب سواری می دیدم ، دو تا را آماده نمودم . اسب آرام را برای ایشان انتخاب کردم ؛ چون باورم بود که معظم له در اسب سواری کمی دارند. مراعات دست ایشان را هم می کردیم. با خود می گفتیم که آقا برای سوار شدن به روی اسب ، احتیاج به کمک دارند ؛ ولی هنگام سوار شدن ، آقا را بیش از خود دیدم.خیلی تیز تر از من به روی اسب پریدند و همانند یک اسب سوار ، در یک منطقه کوهستانی ، اسب را به جلو هدایت می کردند.جالب بود که ایشان دقت داشتند ، بر اسب ، فشاری وارد نشود . درس دیگر ما در آن روز ، اهتمام به بود . آقا در این سن و سال بر اثر تمرین های مکرر در ورزشهای مختلف به چنین روحیه ای دست یافته اند. 📚در سایه خورشید ص ۷۶ 📰 پرتو سخن ش ۱۱۶ https://eitaa.com/shabhayeshahid
🚨حضرت امام ، در برابر تمام قد می ایستادند. 🔘 آقای غلام شاه پسندی رهبر انقلاب: 💠من خودم با چشم های خودم، بیش تر از برخورد را با آقای دیدم. هیچ برخوردی از امام خمینی ندیدم که جلوی آقای خامنه ای بلند نشود و به طرف ایشان حرکت نکند. برای هیچ کس ندیدم این کار را بکند. البته آن هایی که من دیدم را عرض می کنم . بعضی از شخصیت ها هم بودند که رفته بودند پیش امام، من نبودم. من کاره ای نبودم آن جا. آن هایی که دیدم را عرض می کنم. هیئت دولت و شخصیت های حکومتی را عرض می کنم، شاید دیدار ایشان با یک این طور نباشد. تنها جلوی آقای خامنه ای تمام قد می ایستاد و به طرف ایشان حرکت می کرد و ایشان را با یک حالت باز می کرد و خیلی تحویل می گرفت. 🌐 به نقل از خبرگزاری حوزه https://eitaa.com/shabhayeshahid
🚨⁉️ چرا رهبر انقلاب روی می نشینند ، در حالیکه مردم ، پایین روی نشسته اند؟ 💠 در یکی از دیدارهای فامیلی که مقام معظم رهبری تشریف داشتند ، وقتی دیدند یکی از اعضای کنار در نشسته است ، به او فرمودند: شما بالاتر تشریف بیاورید . او در جواب آقا ، با حالت خاصی گفت : «شرف المکان بالمکین» ( مکان به انسان شرف و بزرگی نمی‌دهد ) بعد ادامه داد : شما چرا روی می نشینید و صحبت می کنید؟ با ( نه با ناراحتی و یا ذره ای کدورت و اخم ) فرمودند : من به خاطر نمیتوانم مدت طولانی روی زمین بنشینم . سپس به خاطر نشستن روی صندلی از حضار کردند. 📚 آب آیینه آفتاب ، ص ۲۷ https://eitaa.com/shabhayeshahid
🚨 مخالفت با 🔘 حجت الاسلام قرائتی : 💠 یک بار خدمت مقام معظم رهبری رسیدم دیدم تمام های اتاق است! و فقط چراغ روی ایشان جهت روشن بود . مسئله را جویا شدم اطرافیان گفتند: فقط وقتی به حضور ایشان می رسد چراغ اتاق را می‌کنند. 📚خاطرات حجت الاسلام قرائتی ، منتشرشده در مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن ، جلد ۲ ص۳۰ 📚حدیث آفتاب ، ص ۳۳۸ https://eitaa.com/shabhayeshahid
🚨 با این قیمت ها لازم نیست 💠 حدود سال ۱۳۶۵ یک روز فرمودند: «بروید از میدان سید اسماعیل یک برای بچه ها بخرید» وقتی به آنجا مراجعه کردم ، هرچی گشتم دیدم دوچرخه های دست دوم پنج هزار تومان به بالاست . از هم قیمت گرفتم ، همان مقدار بود. از طرفی بچه‌های آقا مرتب به من می گفتند آقای ، دوچرخه کو؟ وقتی خدمت آقا رسیدم و سطح قیمت‌ها را خدمتشان گفتم ، ایشان فرمودند: «نه، با این قیمت ها لازم نیست برای دوچرخه بخرید» 📰 ویژه نامه روزنامه قدس ، نوروز ۱۳۷۲ 📰 روزنامه کیهان ۷۴.۳.۲۲ https://eitaa.com/shabhayeshahid
🚨 زیّ طلبگی حجت الاسلام احمد مروی : 💠 یک وقت گزارشی را خدمت برد‌م ، راجع به یکی از روحانیونی که آن موقع شده بود. خانه ای خریده بود و مقداری کمک و مساعدت هم برای آن خانه می خواست.گزارشی را خدمت ایشان دادم با اینکه خیلی خانه گران قیمتی هم نسبت به شرایط آن روز نبود ، ایشان فرمودند که چه ضرورتی دارد ،خانه‌ای مثلاً بیست میلیون تومانی بخرد؟! این قضیه مال مثلاً دوازده سیزده سال قبل است ( حدودا اواخر دهه هفتاد ) ، با اینکه بیست میلیون تومان آن موقع هم خیلی زیاد نبود و خانه هم آن چنانی نبود. بعد فرمودند:خانواده ما گاهی می روند منزل بعضی از و می‌آیند تعریف می‌کنند ، که مثلاً دور تا دور اتاق بود ، که ایشان فرمودند من تعجب می کنم ! چه ضرورتی دارد،حالا دور تا دور اتاق ما پشتی قالیچه‌ای باشد ، نمی‌شود یک پشتی معمولی باشد؟!حتماً باید قالیچه‌ای باشد؟! باشد؟! یک پشتی باشد که به دیوار تکیه ندهند، با یک هم می‌شود این را تامین کرد و کنار اتاق گذاشت ، چه ضرورتی دارد؟ ما ،زندگی‌ها خانه‌ها و وضعیتمان اینجوری باشد؟! بعد فرمودند:در خانه ما،یک بیشتر نداریم.این هم جزو خانمم بوده است ، که الان هم دیگر شده است ، ولی چون یادگاری است ، این را در خانه نگه داشتیم و الا همه خانه ما است و اصلاً فرش دستبافت نداریم ، حتی فرش ماشینی هم در خانه ما نیست و کلاً خانه ما با ، فرش شده است. 📰 ویژه نامه تداوم آفتاب ( روزنامه جام جم ) سال ۱۳۸۷ https://eitaa.com/shabhayeshahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت شیرین از مادر شهیدان پور که حضرت را به صرف لوبیاپلو دعوت کرد. https://eitaa.com/shabhayeshahid
🚨 ایام طلبگی 🔘 آیت الله سیدجعفر شبیری زنجانی ( هم درس و هم مباحثه رهبر انقلاب در دوران طلبگی ) : 💠 در ایام ، حالات خوبی داشتند . یادم می‌آید تنها سالی که دهه اول ، هر روز زیارت عاشورا خواندم ، همان سال ۱۳۳۵ بود. هر روز صبح با آقا می رفتیم بالای پشت بام که گنبد علیه السلام هم پیدا بود ، آنجا می نشستیم و می‌خواندیم . بعد که تمام می‌شد ، با هم میرفتیم . 📚 حدیث آفتاب ، ص ۳۱۳ https://eitaa.com/shabhayeshahid