ོ شَبیهِ اَبر...
فقط من غریبم؟ من و دعوت نمیکنی؟
یا انقد سیاه شدم که نمیتونی دلتنگی و ازم بخونی؟
ོ شَبیهِ اَبر...
من اون روزی مردم که تو کوچه
گلم پیش چشمم زمین افتاد
همون روز که خونم تو آتیش سوخت
همون روزی بود که علی جون داد
تا اون روزا
ندیده بود کسی اشکام و
همین دنیا
گرفت ازم همه دنیام و
همین خوبه
که میبینم بازم زهرام و...
ོ شَبیهِ اَبر...
یکی میگفت تاریخ خوندن چجوریه...
تعریفی غیر از عجیب بودنش ندارم بگم...
ོ شَبیهِ اَبر...
یکی میگفت تاریخ خوندن چجوریه...
اینجوریه که به خودت میای
میبینی غرق شدی توی یه دنیای دیگه
داری کنارشون زندگی میکنی
و وقتی میرسی به قسمتی که از نابودی یا انقراض اون تمدن داره میگه
غم عالم به دلت میریزه
و تو با تک تک دریافتی هایی که از منابع راجع به گذشته داری، زندگی میکنی...
ོ شَبیهِ اَبر...
یکی میگفت تاریخ خوندن چجوریه...
اگه دوستش داشته باشید
شب امتحان نیاز نیست جزوه رو تیکه تیکه کنید
تا جزئیات تاریخی یادتون بمونه
اگه دوستش داشته باشید
شب امتحان جزوه رو، مثل رمان میخونید
ོ شَبیهِ اَبر...
به نظرم علاقه داشتن به چیزی که یاد میگیریم مهم ترین اصله...
این اصل و از خودمون، دیگران دریغ نکنیم
فقط درس نخونیم، زندگی کنیم 🌓
Salar Aghili _ Tanhaei Gerye Makon (320).mp3
9.7M
برای دلتنگی...
@shabih_abr