#شهزاده 🕊
دردانه بود و شیرین زبان ...
سه ساله بود اما همانند مادرش زهرا سلام الله علیها بی بی دو عالم ملک و ملکوت بود ...
پاهای کوچکش با زمین بیگانه بود ...
یا در آغوش پدر بود یا بر دوش عمو عباس 🙃🙂
#منهعاشقعباس
یا بر زانوان برادرش علی اکبر جای داشت یا در آغوش گرم عمه جانش زینب ...
#جآنم :)
شانه گیسوانش نوازش دستهای مهربان بابا بود و لالایی شبهایش عاشقانه های پدر در گوشش ...
بعد از عصر روز دهم محرم سال ۶۱ اما ...
پاهای کوچکش مأنوس با خار مغیلان شد و شانه گیسوان نیم سوخته اش دستهای خشن زجر ...
و لالایی شبهای تارش پس از پدر دشمنام های نامردمانی که با " فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ ..." بیگانه بودند ...
اما درد زهرای کوچک حسین، درد هجران پدر بود ...
ای خدای حسین ...
به بی قراری دردانه سه ساله ات ...
به آلام بی شمار و اشکهای چشمان کم سویش ...
بر قامت دلربای پدر مهربان ما لباس فرج بپوشان و بر شام هجرانش پایان بخش تا انتقام ظلمهای بی شماری را که امت ناسپاس جدش بر پاره های قلب رسولت روا داشتند بازستاند 💔
✨
به آن سری که به دیدار دخترش آمد
به کودکی که به ویرانه آرمیده بیا
وَ اَسْاَلُهُ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکُمْ مَعَ اِمامٍ مَهْدىٍّ ظاهِرٍ ناطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ ....
#اللهمعجللولیڪالفرج 💚
@shabih_abr
گرفته آبرویم را زبانم دیده ای یا نه؟؟
#عکسبازشود
_ السلام علیک یا #شهزاده (س)
#حضرت_رقیه 💔
@shabih_abr