eitaa logo
🇮🇷شبیہ‌شه‍ــ🌷ــداباشیم🇮🇷
274 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
890 ویدیو
4 فایل
﷽ وقتے‌عقݪ‌عاشق‌شود! عشق؛عاقݪ‌میشود آن‌گاھ،شہیدمیشوے ...💔 کانال وقف امام زمان و رهبر و شهدا...🍃 لفت میدی ۱۳ صلوات فراموش نشه مومن😉✨ خادم کانال: @Majnoon_Hosein02 پشت جبهه: @Shabih_shohad_bashim2 پلی لیست مداحیامون: @playlist_madahiam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفقا🌱✨ امروز سالروز شهادت داداش محسن هست...🖤 و به همین منظور امروزمون مختص این شهید بزرگوار هست .
و اسامی کسانی که شهید شدهاند از لشکر امام حسین عبارتند از: نعیم بن عجلان - عمران بن كعب - حنظلة بن عمرو - - عمرو بن ضبيعه - ضرغامة بن مالک - عامر بن مسلم - سيف بن عبدالله - عبد الرحمن بن عبدالله - حباب بن عامر (از شیعیان کوفه که با مسلم بیعت کرده بود) - عمرو الجندعی - حلاس بن عمرو و برادرش نعمان بن عمرو - سوار بن ابی عمیر - موقع بن ثمامه - عمار بن ابی سلامه (از اصحاب امیرالمومنین) - زاهر مرلی عمرو - جبله بن على الشيباني - مسعود بن الحجاج و پسرش عبدالرحمن (از شجاعان معروف) - زهير بن بشر - عمار بن حسان و پدرش حسان - مسلم بن کثیر - زهير بن سليم - عبدالله و عبیدالله بن تبيط - جندب بن حُجر - جنادة بن كعب انصاری و پسرش عمرو بن جناده ـ سالم بن عمرو - قاسم بن الحبيب - بكر بن حى - جوين بن مالک - امیه بن سعد - عبدالله بن بشر - حجاج بن بدر بصری - قعنب بن عمرو - عالد بن مجمّع و ۱۰ نفر از غلامان امام حسین(ع) و دو نفر از غلامان امیرالمومنین(ع) لاله ها و تعدادی دیگر که از ذکر نام آنها خودداری میکنیم و فقط به جریان شهادت بعضی از یاران امام به طور خلاصه می پردازیم: مبارزات و شهادت حر بن يزيد رياحى گویند حرو زهیر با هم قرار داد کرده بودند که بر لشکر حمله کنند و کارزار شدیدی نمایند و هر کدام گرفتار شد دیگری حمله کند و او را خلاص نماید و هنگام شهادت حر گفته اند: هنوز خون از او جستن د که امام حسین(ع) به نزد او آمد پس :فرمود به به، ای حر تو حری همچنانکه نام گذاشته شدی به آن، حری در دنیا و آخرت. شهادت وهب عليه الرحمة وهب بن عبدالله در کربلا با مادر و زن خویش در لشکر امام حسین(ع) اند بود و وقتی به جنگ رفت لختی کار زار کرد تا دو دستش قطع شد. در این وقت مادر او عمود خیمه را بگرفت و به میدان آمد و گفت: ای وهب پدر و مادرم فدای تو باد، چندان که میتوانی رزم کن. وهب میخواست او را برگرداند ولی او میگفت من به خیمه برنمی گردم تا آنکه به اتفاق تو در خون خویش، غوطه ور شوم. ولی امام حسین(ع) از او خواست مراجعت کند، پس برگشت و وهب پیوسته جنگ نمود تا شهید شد. * وَ عَلَى أَشياعِكُم بَرِئْتُ إِلَى اللهِ وَ إِلَيكُم مِنهُم * ادامه دارد ... .💯 @shabih_shohad_bashim
شهادت مسلم بن عوسجهی اسدى عليه الرحمه از کثرت زخم و جراحت به خاک افتاد و چون غبار معرکه نشست مسلم را بر روی زمین افتاده دیدند. امام حسین(ع) به نزد او شتافت پس او را خطاب کرد و فرمود خدا رحمت کند تو را ای مسلم و آیه ای از قرآن تلاوت کرد. بر بالین مسلم حبیب بن مظاهر نیز، حضور داشت که به او گفت: اگر میدانستم که بعد از تو، در دنیا زنده میبودم دوست داشتم، که به من وصیت کنی به آنچه قصد داشتی، تا آن را انجام دهم. ولی میدانم که در همین ساعت من نیز کشته خواهم شد و به تو خواهم پیوست. مسلم اشاره به امام حسین(ع) کرد و گفت: تا جان در بدن داری او را یاری کن تا وقتی کشته شوی. (مسلم بن عوسجه از شجاعان نامی روزگار بوده و در زمانی که مسلم بن عقیل به کوفه آمده بود مسئول قبض اموال و اخذ بیعت بوده و از عبّاد روزگار بوده و پیوسته در مسجد کوفه در پای ستونی از آن مشغول به عبادت و نماز بوده است.) شهادت حبيب بن مظاهر حبیب بن مظاهر از خواص اصحاب امیرالمومنین(ع) بود و در روز عاشورا، پس از آنکه جنگ سختی نمود و به روایتی ۶۲ تن را به خاک هلاکت انداخت، پس فردی بر آن جناب حمله کرد و شمشیر بر سر مبارکش زد و شخصی دیگر نیزه بر ان بزرگوار زد که او را بر زمین افکند، حبیب خواست تا برخیزد، که فردی از قبیله ی بنی تمیم شمشیر بر سر او زد و او را از کار انداخت. سپس آن کس که در ابتدا بر او حمله کرده بود سر مبارکش را از تن، جدا کرد. مرد تمیمی گفت: من شریک توام در قتل، سر را به من بده تا به گردن اسب خود بیاویزم و جولان دهم، تا مردم بدانند که من در قتل او شرکت کرده ام آن گاه بگیر و ببر به نزد عبدالله بن زیاد. برای گرفتن جایزه، پس سر حبیب را گرفت و به گردن اسب خویش آویخت. سپس وقتی مرد تمیمی سر حبیب بن مظاهر را به قصر دارالاماره می برد، قاسم پسر حبیب سر را دیدار کرد و دانست که سر پدرش می باشد، دنبال آن سوار را گرفت و از او جدا نمیشد تا وارد دارالاماره شد و همیشه همراه آن سوار میرفت هرگاه از دارالاماره بیرون میآمد و یا داخل میشد مرد تمیمی به شک افتاده از او پرسید: چرا عقب مرا گرفته ای و از من جدا نمیشوی؟ گفت: این سری که با توست سر پدر من است. آیا به من میدهی دفن نمایم؟ گفت: امیر راضی نمی شود که او دفن شود و من هم میخواهم جایزهی نیکی به جهت قتل او از امیر بگیرم. قاسم گفت: خداوند به تو جزا نخواهد داد مگر بدترین جزاها، به خدا سوگند، کشتی او را در حالیکه او بهتر از تو بود این بگفت و بگریست. پیوسته در صدد انتقام بود تا در زمان مصعب بن زبیر که قاتل پدر خود را بکشت. شهادت جون (رضى الله عنه) جون در میان لشكر سيد الشهداء غلامی بود سیاه چهره، از امام حسین(ع) طلب رخصت نمود. أن جناب فرمود: تو متابعت ما کردی در طلب عافیت، پس از جانب من اذن داری که به دنبال سلامت خویش بروی. عرض کرد: یابن رسول الله من در ایام راحت و وسعت، کاسه لیس خوان بودم امروز که روز سختی و شدت شماست دست از شما بردارم به خدا قسم که بوی من متعفن و حسب من پست و رنگم سیاه است، پس دریغ میفرمایی از من بهشت را تا بوی من نیکو شود و جسم من شریف و رویم سفید گردد. لا والله از شما جدا نخواهم شد و ۲۵ نفر را به هلاکت رساند، تا شهید شد. امام حسین(ع) بیامد و بر سر کشتهی او ایستاد و دعا کرد: بارالها! روی جون را سفید گردان و بوی او را نیکو کن و او را با ابرار، محشور گردان و در میان او و محمدﷺ و آل محمدﷺ دوستی بیفکن. روایت شده که پس از واقعه عاشورا مردمانی که برای دفن شهدا حاضر شدند جسد جون را پس از ده روز یافتند که بوی مشک از او ساطع بود. * وَ اَتَقَرَّبُ اِلَی اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَ مُوالاةِ وَلِیِّکُمْ * ادامه دارد ... .💯 @shabih_shohad_bashim