#اسطورههای_پاسداری
📌 شهید مهدی زینالدین
خواهرش یک پیراهن خریده بود و همسرش یک شلوار، از منطقه که آمد، لباسها را دید و گفت «توی این شرایط جنگی، به دنیا وابستهام میکنید!» همسرش گفت «آخر تو یکوقتهایی نباید به دنیای ما هم سری بزنی؟» لباسها را پوشید اما دفعه بعد که برگشت، لباسهای کهنهاش تنش بود. علتش را پرسیدند. جواب داد «یکی از بچههای سپاه، عقدش بود و لباس درستوحسابی نداشت.»
🆔 @Shabnamshabna