#تربیت
#داستان_تربیتی
🔖خاطره حاج آقا قرائتی از فرزندشان
🔹بچهام کوچولو بود، از من بیسکویت خواست. گفتم: امروز میخرم. وقتی به خانه برگشتم فراموش کرده بودم. بچه دوید جلو و پرسید: بابا بیسکویت کو؟ گفتم: یادم رفت. بچه تازه به زبان آمده بود، گفت: بابا بَده، بابا بَده.
-بچه را بغل کردم و گفتم: باباجان! دوستت دارم. گفت: بیسکویت کو؟
🌺دانستم که دوستی بدون عمل را بچه سهساله هم قبول ندارد! چگونه ما میگوییم خدا و رسول و اهلبیت او را دوست داریم، ولی در عمل کوتاهی میکنیم؟
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🌐 @shabnamshabna
🌺#داستان_تربیتی
#خانواده
✅ هیچی نگو...
✍🏽: دختر امام: در ازدواج دختر خودم ... موقعی که خطبهی عقد ایشان را خواندند و ما خصوصی خدمت ایشان بودیم به دختر من نصیحت کردند که: «تو هر وقت شوهرت وارد میشود و دیدی خیلی عصبانی است و حتی در آن عصبانیت به تو تهمت زد و یک چیزهای خلاف گفت، تو در آن موقع به ایشان هیچی نگو، بعد از آنکه از عصبانیت افتاد، بعدها بگو این حرفت تهمت بوده» و بعد برگشتند رو به داماد کردند و گفتند: «شما هم همینطور، اگر یک وقتی وارد شدید و دیدید ایشان عصبانی است، آن موقع تذکرات را ندهید.»
📚برداشتهایی از سیره امام خمینی،ج ۱،ص 47.
┈••✾•▪️🏴▪️•✾••┈
🌐 @shabnamshabna