eitaa logo
🌹 شبنم 🌹
391 دنبال‌کننده
43.8هزار عکس
32.4هزار ویدیو
361 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 شبنم 🌹
🔴 هیچ کس مانند نوری ماهیت غرب مدرن را در دوره مشروطه درک نکرد 🔹 شهید آیت‌الله نوری یک نابغه و پدیده ای بی نظیر است. در دوره ای که هنوز مظاهر ظهور نکرده و ماهیت ادعاهای آنها دقیقا آشکار نشده و برخی روحانیون برجسته -اگر دربرابر ظواهر زیبای همراه نمی‌شوند- اما دچار انفعال می‌شوند، عمق این جریان را می بیند، این مسئله نشانه عظمت علمی و فکری ایشان است. 🔺 امروز یا حتی از پنجاه سال پیش که تجربه حکومت مدرن رضاشاه و محمدرضا شاه را داریم فهم مدرنیته ساده است، هنر آن است که در سال 1325 قمری بفهمید یا که منورالفکران می گویند چیست؟ لوایحی که شیخ فضل الله در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم(ع) نوشته نشان از شناخت عمیق از اندیشه غرب دارد. ایشان واقعاً اولین غرب شناس تاریخ ما و مظهر روحانیت بیدار، آگاه، هوشیار، هوشمند، مقاوم و مجاهد است. پرسش‌هایی که ایشان از ماهیت مطرح می‌کند نسبت به زمان خود شاهکار است. چنین درکی بی‌نظیر است و کمتر کسی این درک را دارد. 🔹بسیاری از علما و دغدغه مندان عصر ، هنوز خطر وجوه فرهنگی مدرنیته و مشروطه مورد نظر منورالفکران را درک نکرده بودند و نگاه‌شان بیشتر سیاسی بود. هرچند اولین مواجهه‌های ما با آنها سیاسی و اخلاقی بوده و مثلاً در برابر مظاهر اخلاقی نگران می‌شدیم و یا به مواجهه‌های سیاسی می‌پرداختیم، اما مواجهه‌ فرهنگی عمیق با این جریان به وسیله آیت‌الله شهید شیخ فضل‌الله نوری آغاز می‌شود. به همین دلیل شیخ فضل‌الله نوری آغازگر نقادانه در ایران است که متاسفانه ناشناخته مانده است. 🔺 کسی مانند در آن دوره نیست که ماهیت را به خوبی شناخته و باطن مقولاتی چون آزادی و مساوات را درک کرده باشد و تا این درجه ایستادگی کند. ما حرکت‌های اسلام‌گرایانه همچون و دیگران را داریم که به نوعی با آرای مدرنیستی به‌نوعی درآمیخته‌اند. آنجا که یک تقابل خالصانه وجود دارد، تقابل است. 💢آنچه که شیخ صد سال پیش، در آن فضای محدود و غبارآلود، بدون داشتن وسایل ارتباط جمعی در میان سطور رسائل خود درباره غرب فریاد زده است، امروز بعضی از غرب‌شناسان ما با پیدا شدن این همه اسناد و اطلاعات و اخبار، تازه زمزمه اش می‌کنند. 📝 استاد 🌺🇮🇷 @shabnamshabna
🌀 محبوبیت روحانیت پس از انقلاب 🖋 سید محمدصادق ضیائی‌نیا 🔸 در این سالها پس از هر حادثه یا اتفاق ناگواری برای یک روحانی یا یک طلبه، بلندگوها و رسانه‌های خارجی و دنباله‌های داخلی آنها ناله‌ی وا اسلامایشان بلند شده و نظام ولایت فقیه را مقصر از بین‌رفتن محبوبیت روحانیت قلمداد می‌کنند. 🔺 البته روحانیت گوشه‌نشینِ عافیت‌طلب و زینت المجالس، محبوب هم خواهد بود! غافل از اینکه روحانیت در زمان مشروطه و پهلوی اول و دوم یکی از تاریک‌ترین و سیاه‌ترین دوران محبوبیتش را در تاریخ گذرانده است؛ و این انقلاب خمینی بود که روحانیت و اسلام را از ورطه نابودی رهانید. ♨️ نمونه آن بر دار رفتن فقیه مجاهد آيت الله نوری در جریان نهضت مشروطه است که در پایین دار عمامه از سرش کشیده و بر جنازه‌اش ادرار کردند! چنین جسارتی بر جنازه یک انسان، سوای از دین و مذهب او جای گلایه و مذمت است؛ چه رسد بر جنازه یک آیت الله مسلمان! ✅ اما همین مردم از شهادت آيت الله مطهری در سال ۱۳۵۸ تا شهادت آيت الله سلیمانی در ۱۴۰۲ چه استقبال با شکوهی در مراسم تشییع پیکر این دو روحانی مبارز و انقلابی کردند. وانگهی در زمان مشروطه نه خبری از بمباران روح و روان مردم توسط شبکه‌های مجازی بود؛ و نه خبری از مسئولیت‌های کلان توسط روحانیت. ✅ اینکه در این دوران گذار انقلاب اسلامی بسوی تمدن اسلامی، روحانیت برای آرمان‌های اسلام چهار تا چَک از بی‌خردان و نا اهلان بخورد یا عمامه‌اش توسط گلوله دشمنان خضاب شود؛ جای گلایه و تعجب ندارد که هیچ، البته نشان از مسیر درست و استواری روحانیت بر پیمان و عهد خویش با مولایش امام زمان عج است. ✅ احیای تمدن اسلامی و نبرد با دشمنان اسلام قطعا سختی دارد؛ قطعا خون می‌طلبد؛ اما این مسیر با انقلاب ۵۷ شروع شده و از حرکت باز نخواهد ایستاد. اللهم وَفِّقْنا لِما تُحِبُّ وَ تَرضي. اللهم اجعل عواقب امورنا خيراً. @shabnamshabna
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 روایت از بی تفاوتی مردم تهران نسبت به اعدام و روی کار آمدن رضا خان 🔺داستان اعدام شیخ فضل‌الله مصداق گناهان جمعی ملت‌هاست. 🗓 ۱۱ مرداد : سالروز شهادت فقیه مجاهد، آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🌐 @shabnamshabna
🌹 شبنم 🌹
‍ 💥بر دار کردن شیخ فضل الله... ✍️علی مرادی مراغه ای ✅امروز مصادف است با سالروز بردار کردن شيخ فضل الله نوری در۱۲۸۸ش. بدون شک او یکی از سرسخت ترین دشمنان مشروطه و مجلس ایران بود، هنگامیکه مجلس اول به توپ بسته شد او گلوله های شلیک شده بسوی مجلس را به اصحاب فیل تشبیه کرده بود. (حرمت مشروطه...ص۱۵۷) ♦️پس از به توپ بستن مجلس اول، وقتی قیام تبریز بر علیه محمدعلی شاه آغاز شد و دولتین روس و انگلیس به شاه فشار آوردند که انتخابات مجلس را از نو برگزار کند، محمدعلی شاه نرم شده در پی برپایی یک مجلس صوری بود اما با مخالفت سرسخت شيخ فضل الله مواجه شد!. برای اینکه شاه از به توپ بستن مجلس پشیمان نشود، شیخ در نامه ای به شاه، هشدار داد که اصلا عقب نشینی نکند: «آنچه را بنده یقین دارم اینست که غلبه با شماست، هیچ از این بادها نلرزید و اگر فی الجمله لغزشی شود دیگر اصلاح نمی شود...» و در مخالفت با مجلس خطاب به محمدعلی شاه نوشت: «قسم به جمیع معظات شرعیه که ماها بلکه تمام اهالی اسلام این مملکت برای تاسیس مجلس شورای عمومی حاضر نیستند و نتیجه آن جز هدم دین و هرج و مرج و هدر دما محترمه و هتک نوامیس اسلامیه نمی دانیم» (محمد ترکمان، مکتوبات...ص۱۵۵) و در نتیجه شاه از برپایی دوباره مجلس منصرف شد و نوشت: «حال كه مكشوف داشتيد تأسيس مجلس با قواعد اسلاميه منافى است...ما هم از اين خيال بالمره منصرف و ديگر عنوان همچو مجلسى نخواهد شد» (کتابهای آبی...ص۱۵۹) ♦️برای پی بردن به نقطه نظرات شیخ و مشروعه خواهان در این زمان، بهترین منبع رساله«حرمت مشروطه» نوشته خود شیخ فضل الله است که در همین زمان نگاشته شده یعنی زمانیکه دیگر هیچ مانعی برای بیان نظرات شیخ وجود نداشت. این رساله به روشنی نشان میدهد که شیخ نه تنها به آشتی بین اسلام و مشروطه معتقد نبوده بلکه کاملا به تضاد و مباینت مشروطه با دین اسلام قائل بوده. پس اگر قبل از این گاهگاهی او با مشروطه خواهان کنار می آمده یا دم از «مشروطه مشروعه» یا به رسمیت شناختنِ وجود مجلس شورا به شرط «نظارت مجتهدین» را پیش می کشیده اینها بخاطر فشار اوضاع و احوال بوده و اکنون، پس به توپ بستن مجلس و قلع و قمع مشروطه خواهان، شیخ اعلام میکرد که هر گونه قانونگذاری جدید توسط مجلس به معنای ضدیت کامل با دین اسلام است... ♦️نگرش شیخ دقیقا نکته مقابل نگرش مشروطه طلبانی بوده که متاثر از اندیشمندانی چون هابز ، لاک، مونتسكیو و روسو...اعلام میکردند که مشروعیت قدرت و حکومت نه از بالا، بلکه از پایین و از اراده های تک تک انسانها سرچشمه میگیرد و این، در اصل ۲۶ متمم قانون اساسی مشروطیت بدین شکل، منعکس شده بود: «سلطنت ودیعه ای است موهبت الهی که از طرف ملت به شخص پادشاه مفوض شده...» و بعد از فتح تهران توسط مشروطه خواهان نیز، محمدعلی شاه براساس همین اصل از قدرت کنار گذاشته میشود و این موهبت از وی گرفته و از سوی مردم به فرزند او یعنی احمدمیرزا داده می شود. ♦️پس از فتح تهران، محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شد، اما شیخ در هیچ سفارتخانه ای متحصن نشد و همچنان به انتظار سرنوشت نشست. و در نهم مرداد دستگیرش کرده، در محاکمه ای که دادستان آن را شیخ ابراهیم زنجانی برعهده داشت به مرگ محکوم شده و در عصر ۱۳رجب۱۳۲۷مطابق با زاد روز تولد حضرت علی در میدان توپخانه به دار آویخته میشود: «وسط تابستان بود، عرق کرده بود و عرق از پیشانیش می ریخت؛ خسته به نظر می آمد...صحنه توپخانه مملو از خلق بود که کف میزدند و یک ریز فحش داده، میرقصیدند...» (سردار، تندرکیا، تهران...ص۴۲) ♦️زمانی يكى به شيخ گفته بود: «حضرت آقا، اينقدر با مشروطه مخالفت نكن». و او جواب داده بود: «مؤمن! من چهل هزار صيغۀ عقد ازدواج در اين شهر جارى كرده‌ ام و جوانان آن در حكم فرزندان من هستند، چطور با من بد مى‌ شوند؟» (تلاش آزادى ص ۱۷۰) اما گذشتِ زمان نشان داد که در لحظه ی بردار کردنش، بسیاری از جوانانی که در زیر دارش شادی می کردند و می رقصیدند حاصل همان صیغه های عقدی بودند که خود شیخ خوانده بوده، چون تنها معدود پيرمردهاى هم‌ سن ‌و سال خود شيخ، امثال اديب الممالك برايش مرثيه ساخته و گریستند و در مقابل، هیچکدام از آن جوانان بی شمار به دادش نرسیدند حتی پسرش شیخ مهدی...! @shabnamshabna