eitaa logo
🌹 شبنم 🌹
379 دنبال‌کننده
38.9هزار عکس
27.7هزار ویدیو
359 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 ايزوگام عاطفي و درز تفاهم (پند مش قربون به فرزند و عروسش) ✍️ محمدحسین قدیری 🔸زمستون شده بود. هوا دلش گرفته بود و بهونه گريه داشت. بالاخره نتونست بغضشو تو گلو کنترل کنه و ترکيد. در آسمون باز شد و اشکاي بارون از گونه‌هاي ابر سرازير مي‌شدن و شُرشر بر صورت زمين و پشت بومها مي‌ريختن. هوا سرد بود. تلفنشو برداشت و با پسرش تماس گرفت: سلام پسرم! خوبي بابا، عروس گلم چه طوره؟ با احترام گفت: به مرحمت و دعاي شما، خوبيم بابا جون! مش قربون گفت مراقب قلبهاتون باشين. لحاف عشق رو خودتون بکشين که قلبهاتون سرما نخورن. پسر با اشتياق به سخنان پدر گوش مي‌داد و همسر اون هم سرشو به گوشي چسبونده بود تا از شيريني کلام مش‌قربون يه چيزي گيرش بياد. مش قربون کمي از وضع زندگي اونا پرسيد و بعد گفت: بابا! اين که بارون مياد منو ياد نکته‌اي انداخت، اگه بخواين بهتون بگم؟ که حواسش نبود با شوق فرياد زد: بگين باباجون! مش قربون خنديد و گفت: چه خوب توام مي‌شنوي شيطون! باشه برا هر دوتاتون ميگم: افراد پا به سن گذاشته اي مثل من که سردي و گرمي روزگارو چشيدن، قبل از اين که بارون بباره، سري به پشت بوم مي‌زنن. با جارو كردن خس و خاشاک، مسير آبو باز مي‌كنن و درزاي پشت بومو مي‌بندن، تا نکنه از اين درزا آب نفوذ کنه و زندگيو خيس کنه. ما هم بايد مراقب باشيم. بايد قبل از اين که هواي زندگي پاييزي و زمستوني بشه حواسمونو جمع کنيم که مبادا از درزاي عاطفي، آب مهر غريبه‌اي وارد دل يکي از همسرا بشه. خس و خاشاکاي مسير عشق تونو، صبح به صبح، جارو کنين، آشغالاي ناسازگاريو شب به شب بريزين توکيسه‌ي سازش و درزاي تفاهمو با قير بخشش و گذشت پرکنين. نذارين قطرات کدورت به تدريج از اين سوراخاي اختلاف وارد خونه قلبتون بشن، وگرنه زندگيتونو ويرون مي‌کنن. هنوز عروس و داماد جوان با اشتياق به حرفاي پدر گوش مي‌دادن که پدر گفت: پر حرفي کردم بچه ها! کاري ندارين و خدا حافظي کرد. پدر رفت، اما حرفاش در قاب لحظه‌هاي زندگي اين دو جوان خوش نشست. 🔸چنگ خمیده قامت می‌خواندت به عشرت بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد 🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌐 @shabnamshabna
🔹 ايزوگام عاطفي و درز تفاهم (پند مش قربون به فرزند و عروسش) ✍️ محمدحسین قدیری 🔸زمستون شده بود. هوا دلش گرفته بود و بهونه گريه داشت. بالاخره نتونست بغضشو تو گلو کنترل کنه و ترکيد. در آسمون باز شد و اشکاي بارون از گونه‌هاي ابر سرازير مي‌شدن و شُرشر بر صورت زمين و پشت بومها مي‌ريختن. هوا سرد بود. تلفنشو برداشت و با پسرش تماس گرفت: سلام پسرم! خوبي بابا، عروس گلم چه طوره؟ با احترام گفت: به مرحمت و دعاي شما، خوبيم بابا جون! مش قربون گفت مراقب قلبهاتون باشين. لحاف عشق رو خودتون بکشين که قلبهاتون سرما نخورن. پسر با اشتياق به سخنان پدر گوش مي‌داد و همسر اون هم سرشو به گوشي چسبونده بود تا از شيريني کلام مش‌قربون يه چيزي گيرش بياد. مش قربون کمي از وضع زندگي اونا پرسيد و بعد گفت: بابا! اين که بارون مياد منو ياد نکته‌اي انداخت، اگه بخواين بهتون بگم؟ که حواسش نبود با شوق فرياد زد: بگين باباجون! مش قربون خنديد و گفت: چه خوب توام مي‌شنوي شيطون! باشه برا هر دوتاتون ميگم: افراد پا به سن گذاشته اي مثل من که سردي و گرمي روزگارو چشيدن، قبل از اين که بارون بباره، سري به پشت بوم مي‌زنن. با جارو كردن خس و خاشاک، مسير آبو باز مي‌كنن و درزاي پشت بومو مي‌بندن، تا نکنه از اين درزا آب نفوذ کنه و زندگيو خيس کنه. ما هم بايد مراقب باشيم. بايد قبل از اين که هواي زندگي پاييزي و زمستوني بشه حواسمونو جمع کنيم که مبادا از درزاي عاطفي، آب مهر غريبه‌اي وارد دل يکي از همسرا بشه. خس و خاشاکاي مسير عشق تونو، صبح به صبح، جارو کنين، آشغالاي ناسازگاريو شب به شب بريزين توکيسه‌ي سازش و درزاي تفاهمو با قير بخشش و گذشت پرکنين. نذارين قطرات کدورت به تدريج از اين سوراخاي اختلاف وارد خونه قلبتون بشن، وگرنه زندگيتونو ويرون مي‌کنن. هنوز عروس و داماد جوان با اشتياق به حرفاي پدر گوش مي‌دادن که پدر گفت: پر حرفي کردم بچه ها! کاري ندارين و خدا حافظي کرد. پدر رفت، اما حرفاش در قاب لحظه‌هاي زندگي اين دو جوان خوش نشست. 🔸چنگ خمیده قامت می‌خواندت به عشرت بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد 🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌐 @shabnamshabna