eitaa logo
🌹 شبنم 🌹
380 دنبال‌کننده
38.9هزار عکس
27.7هزار ویدیو
359 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📝ما بی رسانه‌ایم؛ حوصله‌ی شرح قصه نیست! 🔻ساعت یک ظهر روز پنجشنبه‌ای است که مردم ایران طلوع آفتاب را با خبر انهدام پهپاد آمریکایی توسط نیروهای نظامی کشورشان آغاز کرده‌اند. ۹ ساعت از زمان شلیک و ۷ ساعت از انتشار خبر می‌گذرد. حالا ساعت ۱۳ و بخش خبری مشروح صداوسیمای ایران است در حالی که ایران و اقدامش علیه پهپاد جاسوسی آمریکا در صدر اخبار رسانه‌های مهم جهان هستند؛ فضای مجازی از حواشی خبر به انفجار رسیده و جلسات فوق‌العاده‌ی مقامات آمریکایی در حال برگزاری است. در ایران همه هیجان زده‌اند. و حالا منتظر هستیم ببینیم برای مدیریت این هیجان و افکار عمومی چه سیاستی اتخاذ شده است. 🔻در شبکه خبری رسانه‌ی ملی به عنوان مهم‌ترین رسانه‌ی نظام، ۹ ساعت پس از اتفاقی در این سطح اهمیت، مجری خبر نام پهپاد سرنگون شده را نمی‌تواند درست بخواند و حتی توجیه نشده آن را به عنوان چندمین خبر باید بخواند. او در حالی که تصویر پشت سرش خبر افتتاح پروژه‌ای دست چندم توسط فلان وزیر است که از نظر سیاستگذاران خبری صداوسیما مهم‌تر از خبر هدف قرار داده شدن پهپاد آمریکایی توسط ایران است، برگه را بلند می‌کند، نام پهپاد آمریکایی را غلط و با تامل می‌خواند، بعد متوجه می‌شود خبر دیگری را باید می‌خوانده، برگه را کنار می‌گذارد و می‌گوید در دقایق آتی این خبر را خواهم خواند! مصاحبه با کارشناسان سیاسی و نظامی؟ تبیین دلایل حمله به پهپاد و ناگزیری آن؟ پیش بینی و تبیین واکنش‌های احتمالی دولت آمریکا؟ ارتباط با کارشناسان خارجیِ همسو با ایران؟ هیچ؛ در روخوانی خبری که دیگر بعد از ۹ ساعت فوری هم نیست، مانده‌اند؛ حتی تشخیص نمی‌دهند دفاع نیروهای مسلح از امنیت مردم، باید اولین خبر باشد، باقی موارد که بماند! یک فکر رسانه‌ای بروز هم در نهادهای نظامی و شورای عالی امنیت ملی وجود ندارد که خود درخواست کند وقت بدهید بیاییم با مردم صحبت کنیم. 🔻خبرهای جدید در مورد واکنش‌ها به سرنگونی آرکیو4ای آمریکا لحظه‌ای می‌آید؛ سیاست رسانه‌ای ایران اما گزاره‌ای اضافه بر خواندن بیانیه‌های رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مواضع رسمی وزارت خارجه ندارد. پیوست رسانه‌ای؟ مدیریت افکار عمومی؟ هیچ! 🔻همه منتظر واکنش رئیس جمهور و دولت آمریکا هستند. ترامپ توییتی یک جمله‌ای می‌زند که یکی از پر بیننده‌ترین توییت‌های او می‌شود: «ایران مرتکب اشتباه بزرگی شد.» آیا بوی تهدید می‌دهد یا صرفاً وصفی برای خالی نبودن عریضه است؟ چه کسی باید این را برای مردم ایران تبیین کند؟ چه کسی باید شرح دهد که همین جمله، نه تهدید که مقدمه‌ی عقب نشینی اوست؟ مردم از کجا باید تحلیل این اخبار لحظه به لحظه را دریافت کنند؟ عقب نشینی ترامپ بیشتر هم می‌شود وقتی می‌گوید نمی‌تواند باور کند این اتفاق عمدی بوده و آن را اشتباه فردی یک ژنرال ایرانی می‌داند! جمله به جمله‌ی سخنان او برای ایران یک پیروزی است. می‌خواست ایران را عقب براند و در اتهامِ دروغ حمله به نفتکش‌ها بدمد؛ حالا پهپاد پیشرفته‌ و گران قیمتش سرنگون شده و ایران رسماً اعلام کرده که ما زده‌ایم، به سازمان ملل هم شکایت تجاوزش را می‌کنیم، دوباره هم بیاید، می‌زنیم؛ اما ترامپ می‌گوید باور نمی‌کنم! آیا مقامات ایرانی برای شرح و بسط این پیروزی و تزریق امید و اعتماد به نفس ملی برنامه‌ای تدارک دیدند؟ آیا از رسانه‌ی ملی جز خواندن اخبار رسمی و تکراری، استفاده‌ی دیگری هم در این اتفاق مهم شده است؟ 🔻دولت آمریکا پس از عقب نشینی و سرخوردگی حاصل از آن، بازی رسانه‌ای دیگری را شروع می‌کند. نیویورک تایمز می‌گوید ترامپ دستور حمله به برخی مراکز نظامی ایران را صادر و بعد آن را لغو کرده است. خود رییس‌جمهور آمریکا هم با توییت‌ها و اعلام مواضعش رسماً وسط میدان است. دولت ایران برای خنثی کردن این بازی‌ رسانه‌ای چه می‌کند؟ هیچ! باور نکرده‌ایم که هدف‌گیری پهپاد یک بخش ماجراست، بخش دیگر هدف‌گیری افکار عمومی است. 🔻دیروز ایرانی‌ها هیجان زده بودند؛ اکثریتی از شادی شلیک به متجاوز و اقلیتی از ترس شروع یک جنگ. نظام برای مدیریت این هیجان و تبیین آنچه میان تجاوز آمریکا و دفاع ایران روی داد، چه استفاده‌ای از رسانه‌ی ملی‌اش کرد جز خواندن یک خبر معمولی آن هم در ردیف خبرهای دست چندم؟ با کلی هیجان تلویزیون را روشن می‌کنیم، هیچ حرفی برای تحلیل شرایط سیاسی و نظامی پس از زدن پهپاد آمریکا ندارد. در چنین اوضاعی رفتن سراغ الجزیره و بی‌بی‌سی و باقی رسانه‌های خارجی طبیعی نیست؟ 💢 روز پنجشنبه یکی از بهترین فرصت‌ها برای تبیین گزاره‌ی «جنگ نمی‌شود و مذاکره نمی‌کنیم» با بی اعتنایی همیشه به مدیریت افکار عمومی از دست رفت. سیاستگذاری رسانه‌‌ای‌مان قرار نیست تغییر کند؟ ۳۱ خرداد ۹۸ 📝 🌺🇮🇷 @shabnamshabna
🔴 خواست امریکا را دیدید؟! ✍🏻 🔺همین هفته پیش، سه چهار روزی قبل از آنکه تصمیم دولت برای سهمیه‌بندی و افزایش قیمت بنزین اجرایی شود، رئیس جمهور در سفر به یزد با چند شعار اعتراضی روبه‌رو شد. معترضان زیاد نبودند و شعار‌ها هم نه تند بود و نه توهین‌آمیز. آنان فقط با چند جمله ساده اعتراض خود را به اوضاع اقتصادی ابراز کردند و تقصیر آنان نبود که گرانی و روحانی با یکدیگر هم قافیه شده‌اند و فریاد آنان موزون شد که «تورم، گرانی / جواب بده روحانی». 🔹روحانی با این صدای اعتراض که فقط صدا بود و دیگر هیچ، چه کرد؟ او آنان را به اسلام دعوت کرد! گویی که مسلمان نبودند، فقط برای آنکه منتقد و حتی معترض روحانی بودند. روحانی حتی به همین قدر هم بسنده نکرد، گویا نگران درگیری دو گروه حامیان و مخالفانش هم نبود و از دوقطبی سازی هم نترسید؛ حامیانش را مردم نامید و صف منتقدان را از این «مردم» جدا کرد و لابد از گم شدن صدای شعار‌های اعتراض در شور سوت و کف حامیانش ذوق کرد و شعار‌ها را خواست امریکا نامید که از حنجره عده‌ای معدود بیرون آمده است! 🔺تعدادی از خواص حامی روحانی، از جمله پروانه مافی (نماینده مجلس) و حسین مرعشی (سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی) حتی خواستار برخورد قضایی با معترضان شدند! چهار تا شعار و این همه بی تحملی؟! 🔹در همه شش سال گذشته تاکنون که کرسی ریاست جمهوری کشور در اختیار حسن روحانی است، از این بی صبری‌ها در برابر شنیدن صدای منتقدان و معترضان زیاد دیده‌ایم و دولت از همه ابزار‌هایی که توانسته در اختیار بگیرد، برای بستن دهان منتقدان بهره برد. ادعای حقوق‌دانی کرد و به وقتش آویزان ستاره‌های روی دوش سرهنگ‌ها شد تا رسانه‌هایی را که از آنان حرف شنوی دارند، با تماس‌های پشت سر هم محدود کند. 🔺یک روز نزد بزرگ‌تر‌ها رفت و شکایت رسانه‌های منتقد را کرد و روزی دیگر پای خبرنگار و رسانه را به دادگاه کشاند. یک روز آن‌ها را صدای امریکا نامید و دیگر روز، همنوا با اسرائیل. به دانشگاه رفت و سخنرانی کرد، اما به دانشجو اجازه صحبت نداد؛ به کارخانه رفت و از ماشین خود پیاده نشد تا حرف کارگر را بشنود. هر جا تجمع اعتراضی صنفی بود، کسی از دولت حاضر نشد به جمع معترضان برود و صدای آنان را بشنود و همزمان صدای تریبون‌های سخنرانی‌های یک طرفه اهل دولت بلند بود که «باید صدای اعتراض مردم را شنید» 🔹چه روز‌های متعددی که کارگران حقوق نگرفته در تجمعات اعتراضی بودند و صدای اعتراض به خصوصی سازی‌ها و توزیع ارز‌های رانتی و غلط را دولت نشنید یا صدای تندرو‌ها و خودسران و چه و چه نامید. اقلیت، کودک، کم عقل، کم سواد، بی شناسنامه، تغذیه شونده از جای خاص، دروغگو، هوچی باز، بیکار، متوهم، اقلیت تندرو، هراسان و ترسو، بزدلان سیاسی، افراطی، تازه به دوران رسیده، بددل و کلی الفاظ زشت و دور از شأن دیگر، نگاهی بود که روحانی به منتقدانش داشت و دارد و دهان منتقد را بسته و قلم معترض را شکسته خواست. اما آیا واقعاً این منتقدان و معترضان خواست امریکا و اسرائیل بودند؟ مگر جنس خواسته آنان می‌تواند همین صدا و شعار و قلم و نوشته باشد؟! 🔺این روز‌های ایران، روز‌های قشنگی نیست؛ به بهانه یک تصمیم بنزینی، آشوبگران می‌خواهند راه نفس ملت را ببندند. اعتراض نیست، آشوب است؛ انتقاد نیست، اغتشاش است؛ صدا و شعار نیست، آتش و گلوله است؛ آشوبی سازمان یافته و سیاسی که با قتل و غارت پیش می‌رود و از ده‌ها هزار کیلومتر آن سوتر، وزارت خارجه امریکا برای‌شان پیام حمایت و همکاری می‌فرستد. صدای معدود و خواست امریکا همین‌هاست، نه آن شعار‌های نجیب و محجوب میدان امیر چخماق یزد. 🔹از دل این آتش‌های آشوب دشمن شاد کن، کاش رئیس جمهور و دولتمردانش دقیق‌تر نگاه کنند و ببینند جنس خواسته امریکا چیست و چگونه می‌خواهد خشک و‌تر را با هم بسوزاند و بعد تلاش کنند با معترضان و منتقدانی که جز قلم‌هایی نجیب و مشت‌هایی استوار و شعار‌هایی محجوب سلاحی ندارند، مهربان‌تر و بلکه حداقل اخلاقی‌تر برخورد کنند. ما منتقدان نجیبی برای دولت روحانی بودیم، نه انتخاباتی را به هم زدیم، نه آشوبی به پا کردیم، و مقابل ضدانقلاب هم کنار همین دولت ایستاده‌ایم؛ خواست امریکا ما نبودیم آقای روحانی؛ خواست امریکا همین آتشی است که این روز‌ها می‌خواهد به جان کشور بیفتد و البته نخواهیم گذاشت و این روز‌ها به زودی می‌گذرد؛ فقط شما تفاوت‌ها را بنگرید و ببینید همه این شش سال چگونه معترضان و منتقدان مدنی خود را با آدرس غلط «خواست امریکا» و «همنوا با اسرائیل» به بیراهه ترور شخصیت بردید و حالا خواست واقعی امریکا جلوی چشم‌تان است! آن حجم از تندی و بی اخلاقی را خرج دوتا شعار و چهار تا تیتر نکنید، خواست امریکا همین است. 🌺🇮🇷 @shabnamshabna
📝سه گانه‌ی شکست رسانه‌ای ۹۸ 🔻در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی آنچه بیش از اشتباه پدافندی نیروهای مسلح باعث رنجش شد، تاکید سه روزه مسئولین بر دخیل نبودن هیچ عملیات نظامی در سقوط بود. این تاکید می‌توانست نباشد و در صورت نیاز به بررسی بیشتر، این تردید باید به افکارعمومی منتقل می‌شد. نابلدی‌های رسانه‌ای در ایران اول بار نیست که فاجعه می‌آفریند. چه فاجعه‌ای؟ فاجعه‌ی آسیب به اعتماد عمومی و بهانه دادن دست دشمنان. به سه فاجعه رسانه‌ای که در سال جاری موجب آسیب اعتماد عمومی شده‌، نگاهی می‌اندازیم. 🔻پنهان کاری در پرونده متهمان ترور هسته‌ای مرداد ۹۸ پخش یک مصاحبه از بی‌بی‌سی فارسی، جنجالی در شبکه‌های اجتماعی فارسی زبان ایجاد کرد. این برنامه گفتگویی با شخصی به نام مازیار ابراهیمی بود که سال ۹۱ به اتهام نقش آفرینی در ترور دانشمندان هسته‌ای ایران دستگیر شده بود. او در فیلمی که همان زمان از او در تلویزیون پخش شد، اعتراف کرده بود که مسئول تیم ترور مجید شهریاری بوده و در ترور مسعود علیمحمدی نیز نقش داشته ‌است. روشن بود که این اعترافات سرانجامی جز اعدام برای او رقم نخواهد زد. با این حال ۷ سال بعد، او در سلامت کامل در حال مصاحبه با بی‌بی‌سی بود! آیا او به عنوان یک زندانی امنیتی و تروریستی از ایران گریخته بود؟ نه، بی گناهی او ثابت شده، غرامت گرفته و بعد قانونی از ایران خارج شده بود. آیا این موضوع به اطلاع مردم ایران رسیده بود؟ خیر. و حالا طبیعی بود که افکار عمومی با شوک مواجه شوند. مازیار ابراهیمی ادعاهای زیادی مطرح کرده بود. راست و دروغ ادعاهای او در مورد شکنجه یا دریافت غرامت دیگر مهم نیست؛ چه آنکه با پنهان کردن اصل موضوع از مردم، این فرصت به وجود آمد که او هر دروغی را راست جلوه دهد و هر راستی هم از سوی ایران، دروغ القا شود. از این منظر، دیگر هیچ توضیحی از سوی ایران هم کمکی به حل بحران اعتماد عمومی نمی‌کرد. زیرا مخاطب فقط می‌پرسد چرا همان زمان نگفتید که او تبرئه و آزاد شده و اعترافات تلویزیونی او نادرست بوده است. در حالی که مردم گرچه کمی سخت، اما اشتباه در یک پرونده امنیتی حساس را خواهند پذیرفت. 🔻بی اعتنایی به افکار عمومی در ماجرای بنزین بامداد ۲۳ آبان، مردمی که برای پر کردن باک ماشین‌های خود به پمپ‌های بنزین مراجعه کردند، تازه مطلع شدند که قیمت بنزین افزایش یافته، کارت سوخت الزامی و بنزین دو نرخی و سهمیه بندی شده است. در ماه‌های قبل، بارها دولتمردان تاکید کرده بودند که برنامه‌ای برای افزایش قیمت بنزین ندارند. نطق‌های انتخاباتی حسن روحانی هم موکد این موضوع بود که او از اساس طرح سهمیه‌بندی بنزین در دولت محمود احمدی‌نژاد را نادرست می‌داند. یعنی ذهنیت جامعه علیه سهمیه بندی بنزین شکل گرفته بود. لذا مردم با یک شوک خبری مواجه شدند. طبیعی‌ست که اعلام زمان دقیق، می‌توانست به سبب صف بندی مردم برای ذخیره بنزین ارزان، مشکلاتی ایجاد کند؛ اما می‌شد که این حد از اطمینان هم جامعه تزریق نشود و به شکل تدریجی مردم را برای آنکه قرار است اتفاقی بیفتد، آماده کرد. آنچه در روزهای بعد و در قالب اعتراض و آشوب رخ نمود، همه به دلیل یا بهانه‌ی اصل ماجرای بنزین نبود؛ بلکه مردم ناراحت بودند که چرا چنین تصمیم مهمی بدون اطلاع رسانی عمومی اجرایی شد. مردم احساس کردند به حساب نیامده‌اند که احساس بی‌راهی هم نبود. 🔻شوک رسانه‌ای در سقوط هواپیمای اوکراین در سقوط هواپیمای اوکراینی ما با یک هجمه وسیع رسانه‌ای از سوی غربی‌ها و علیه ایران مواجه شدیم. در چنین شرایطی طبیعی بود که صداوسیما و اهالی رسانه و فعالان مجازی، به دفاع از کشور خود بپردازند. چه چیز آنها را در این دفاع مصمم کرد؟ اطمینان مسئولان امر به عدم دخالت عامل نظامی در سقوط هواپیما. این اطمینان بخشی سه روز به طول انجامید و در نهایت صبح شنبه شوک خبری، همه اهل رسانه را فلج و مردم را شوکه کرد. در لحظه، آنچه سقوط کرد، اعتبار رسانه‌های حامی نظام و فعالان آنها و خصوصاً صداوسیما بود. اشتباه نظامی قابل پذیرش بود، اما اطمینان بخشی به گزاره‌ای کذب مورد پذیرش قرار نگرفت. 🔻اعتبار زدایی از رسانه و مسئولین آسیب اتفاقات فوق، صرفاً آسیب به اعتماد عمومی در یک برهه و یک موضوع و نسبت به یک نهاد نیست؛ بلکه اولاً مردم خود را در مجموعه حاکمیت و مسئولین غریبه و نامحرم می‌بینند. ثانیاً و مهم‌تر آن است که اعتبار رسانه و اهالی رسانه از دست می‌رود و برای موضوعات بعدی قدرت تاثیرگذاری در جامعه را نخواهند داشت. رسانه ابزار مسئولین است، اما بی اعتنایی آنان به رسانه و نابلدی در مدیریت افکار عمومی باعث می‌شود علیه خود عمل کنند. مسئولین فقط متولی نان و آب ملت نیستند، مسئول خوراک فکری آنان هم هستند و این‌طور خالی الذهن رها کردن مردم، یعنی آنان را در حملات رسانه‌ای دشمنان بی سلاح و تنها گذاشته‌اند. ۲۳ دی ۹۸ 🇮🇷🕊 @shabnamsha
📝سیاست نماز 🔻خطیب جمعه‌ی این هفته‌ی پایتخت، حضرت ولی فقیه، رهبرمان آیت‌الله خامنه‌ای خواهند بود. این اتفاق حتی اگر در امتداد رویدادهای سریالی دو هفته‌ی اخیر هم نمی‌افتاد، باز پس از ۸ سال قابل توجه بود. آخرین حضور آقا در تریبون نماز جمعه به بهمن سال ۹۰ برمی‌گردد و حالا در ادامه‌ی دور تند اتفاقات این روزها، حضور رهبر در نماز جمعه معنای دیگر می‌گیرد. اگر قرار صرفاً بر صحبت با مردم بود، در همان حسینیه‌ی امام خمینی این اتفاق می‌افتاد، اما این نماز در این روزهای خاص، خود اتفاقی خاص است. به عقل زمینی من می‌آید که رهبر شخصاً آمده‌اند تا فضای روانی جامعه را مدیریت کنند در روزهایی که حال دل و روح مردم خوب نیست. این حضور البته نمی‌تواند خالی از پیام بین‌المللی باشد، از این منظر نماز جمعه‌ی این هفته‌ی پایتخت ایران یک تیر است و هزار و یک نشان! 🔻آیت الله خامنه‌ای نشان داده رهبری نیست که مردم را به دنبال خود بیرون بکشد و اردوکشی خیابانی راه بیندازد؛ بارها ملت را «غیرمستقیم» به راهپیمایی‌های ۲۲ بهمن یا تشییع شهدا دعوت کرده، اما خود در آنها حضور نداشته است. مواردی همچون تجمعاتِ کم‌نظیر ۸ و ۹ دی ۸۸ هم بوده که ایشان در شکل‌گیری آن نقش ایفا نکرده‌ است، اما آنچه مردم انجام داده‌اند، دقیقاً مطابق با اعتقاد قلبی رهبر بوده و تایید و تشکر مکرر ایشان را به همراه داشته است. همه‌ی این تجمعات، در نهایت به تقویت انسجام و امنیت داخلی کشور و استحکام موقعیت بین‌المللی ایران کمک کرده است. این همان چیزی‌ست که رهبری می‌خواهند؛ شخص خود را دارای موضوعیت نمی‌بیند و همواره حامیانش را به عملکردی دعوت می‌کند که به تقویت ایران بینجامد. 🔻حالا هم این نماز، امتداد همین سیاست سی ساله است، امتداد همه‌ی زمان‌هایی که آقا تجمعات و حضورهایی را که تعبیر به حمایت از ایران می‌شود (چه راهپیمایی، چه انتخابات، چه تشییع شهدا و...) پر تعداد و وزین می‌خواهند. حال اما رهبری خود قدم به میدان گذاشته‌ است؛ دعوت نمی‌کند کسی بیاید، اما همین که او می‌آید، یعنی حامیانش خواهند آمد. اگر تا دیروز گزاره‌های دعوت غیرمستقیم مردم را در افعال آینده و پیش‌بینی‌ گونه عیان می‌کرد و مثلاً می‌گفت «مردم در ۲۲ بهمن به میدان خواهند آمد» و این یعنی که مردم بیایید، حالا این گزاره‌ی دعوت غیرمستقیم، بجای جملات پیش‌بینی کننده، در «آمدن خود او» تجلی یافته است. او دیگر نمی‌گوید «مردم به فلان راهپیمایی خواهند آمد» تا مردم بیایند، بلکه خودش می‌آید و می‌داند حامیانش به صرف حضور او، خیابان‌ها را پر خواهند کرد و در این حضور، به او اقتدا خواهند کرد. از این منظر، حضور آیت الله خامنه‌ای در نماز جمعه پس از ۸ سال، یک «مانور قدرت» تمام عیار است، حتی اگر این مانور قدرت هدف اصلی نباشد. 🔻او دو ماه پس از آشوب‌های بنزینی آبان ۹۸، دو هفته پس از ترور یکی از عالی رتبه‌ترین فرماندهان نظامی‌ که بسیاری در جهان او را نفر دوم ایران می‌دانستند، و ۱۰ روز پس از حمله به پایگاه آمریکایی عین‌الاسد و فاجعه‌ی هدف‌ گرفتن اشتباهی هوای مسافری اوکراین توسط ایران، و آشوب‌های کوچک براندازان در تهران و درخواست مضحک استعفای رهبر، به نمازجمعه می‌آید و به عنوان رهبر ایران، حامیانش را که نه، بلکه مولفه‌ی اصلی قدرت ایران را به رخ جهان خواهد کشید؛ و آن چیزی نیست جز پایگاه اجتماعی نظام. مولفه‌ای که رسانه‌های مخالف ایران تلاش می‌کنند با جا زدن جمعی چند صد نفره‌ی براندازان بجای جمعیت چند میلیونی تشییع فرمانده نیرو قدس سپاه، آن را به چالش بکشند. 🔻رهبری قدرتش را و در واقع قدرت ایران در دو چیز می‌داند، ایمان و مردم. جمعه روز نشان دادن این قدرت است. نماز جمعه‌ی این هفته نماد اقتدای ملت به ولی فقیه خواهد بود، اقتدا به اصل حضور ایشان، و اقتدا به سیاست‌های ایشان و اقتدا به نماز ایشان؛ و اینگونه نماز جمعه بخشی از سیاست‌ورزی اسلامی است. 🔻ایشان یقیناً در این خطبه‌ها برای ما مردم، تبیین‌های رهبرانه و هدایتگرانه‌ی خاص خود را خواهند داشت، اما اصل حضور ایشان و اصل حضور مردم اولین پیام به همه است تا اگر تصاویر هوایی تشییع سردار را نخواستند ببینند، تصاویر مصلای تهران در روز ۲۷ دی ۹۸ را بخاطر بسپارند. روزنامه‌ی جوان ۲۶ دی ماه ۹۸ 🇮🇷🕊 @shabnamshabna
▪️چله‌ی داغ، چله‌ی امید 🔻نحسی ۱۳ خرافه است، اما تلخی ۱۳ دی دیگر تا همیشه ماندنی است. یک جمعه، از همان جمعه‌هایی که پر از امیدِ آمدن منجی است، بیدار می‌شوی و با تعجب از حجم بالای پیامک‌های دریافتی، میان همه آنها، پیامک خبری سایت رهبری را باز می‌کنی که ببینی صبح روز تعطیل چه خبر شده که آقا پیام داده‌اند. می‌خوانی، نه یک بار، مکرر می‌خوانی و باز فکر می‌کنی اشتباه دیده‌ای و شاید اصلاً تشابه اسمی است؛ حتی سریع یک جست‌وجوی ذهنی می‌کنی که شاید کسی دیگر را به نام قاسم سلیمانی بشناسی که رهبری برای شهادتش پیام تسلیت داده باشد! واقعیت، اما تلخ‌تر از باور‌های ذهنی ماست: «ملّت عزیز ایران! سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیبه شهیدان، روح مطهّر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند.» دنیا انگار تمام می‌شود. اشکی در کار نیست؛ نفس بالا نمی‌آید، چه رسد به ریختن اشک؛ وجودمان می‌ریزد، اشک نیست، ناگاه آب می‌شویم! 🔻هنوز نرفته، دلتنگ می‌شویم. یکی از اعضای نیروی قدس می‌گفت چندی پیش حاج قاسم در جلسه‌ای گفت حاضرم هزار بار در عراق شهید شوم، ولی در ایران نه... روحت شاد سردار؛ ایران امن است؛ امنِ امن، امن و ایستاده و سربلند و... دلتنگ؛ تو بی ما چگونه‌ای؟ 🔻رزمندگان بسیاری که در دفاع مقدس هشت ساله شهید نشدند، در همه سال‌های پس از جنگ، حس حسرت و خسران داشتند؛ دروازه شهادت باز بود و نرفته بودند. حاج قاسم سلیمانی، اما نشان داد که به جای حسرت می‌توان کاری کرد که معادله‌ها تغییر کند و سال به سال و عملیات به عملیات، بیشتر رو به آسمان قد کشید. او البته در دهه پایانی حیات دنیایی‌اش، فقط رو به آسمان قد نکشید؛ در دنیا هم خودش را به مردم شناساند. از گمنامی به شهرت و محبوبیت رسید. انگار خدا بنده صالحش را روی دست بلند کرد، به ملت‌های مختلف و از جمله خود مردم ایران که او را نمی‌شناختند، شناساند و عزت و محبوبیت به او بخشید و بعد، او را از ما گرفت. چنانکه گویی بی دادن آزمون در داغ او، زندگی‌مان نمی‌گذشت! قاسم سلیمانی شیشه عطری بود که خدا در دهه پایانی عمر او مقابل مردم عیانش کرد. پیش از آن، مردم عطر امنیت را حس می‌کردند، اما او را نمی‌شناختند. نبرد با تکفیری‌ها او را چهره کرد و مردم دانستند این عطر از کجاست. 🔻از برکات خون او شاید یکی هم ملموس کردن تصویری بود که ما از شقاوت و خباثت دشمن در ذهن داریم. دولت امریکا توانش را نداشت، وگرنه وقتی رضایت آن‌ها و شادی نیرو‌های عرب‌زبان و فارس زبان‌شان از ترور حاج قاسم را دیدم، جلوی چشمم هلهله‌ی سپاه یزید از کشتن امام مسلمین جان گرفت. وقتی توهین رئیس‌جمهور امریکا به قاسم سلیمانی را دیدم، فهمیدم چگونه یزید در کاخ خود به بازماندگان عاشورا توهین می‌کرد. ترامپ توانش را نداشت، آنچنان که قدرت جنگ رو در رو با سردار ما را نداشت، وگرنه سر سردار را روی سر نیزه در خیابان‌های نیویورک می‌چرخاند و نیرو‌های برانداز و فارسی‌زبان وزارت خارجه امریکا هم دور آن شادمانی می‌کردند. فقط امام حسین علیه‌السلام نیست که نسل خودش و یارانش تا امروز ادامه یافته، یزیدیان هم امتداد داشته‌اند. 🔻دیدم علمدارمان را زدند و دست و انگشترش یک سو جدا افتاده و زنده ماندم. دیدم پیکر پاره پاره‌اش شهر به شهر از عراق تا ایران، حرم به حرم، از نجف تا مشهد، روی دل‌های ایرانی و غیرایرانی تشییع شد و زنده ماندم. صفحه صفحه گزارش از ترور او، از وداع امت مقاومت با او نوشتم و با هر سطر اشک ریختم و زنده ماندم. الله اکبر گفتم و بغضم شکست و پشت سر رهبر، نماز خداحافظی از سردار خواندم و همراه رهبر سه بار شهادت دادم که «جز خیر از او نمی‌دانم» و با بغض شکسته رهبر هزارباره شکستم و اشک ریختم و... زنده ماندم؛ من را به سخت جانی خود این گمان نبود! ما چگونه پس از این داغ زنده ماندیم؟ 🔻شاید زنده مانده‌ایم که پایان ماجرا را ببینیم؛ حمله به لانه‌ی امریکایی‌ها در عین‌الاسد؟ نه، عین‌الاسد پایان ماجرا نیست. در عین‌الاسد انتقام سردار انجام نشد، صرفاً آغاز شد... پایان ماجرا هنوز مانده است: «وقتی نظامیان امریکایی که عمودی به منطقه آمده‌اند، افقی بازگشتند، ترامپ خواهد فهمید چه کرده و انتخابات را هم خواهد باخت. پاسخ به خون قاسم سلیمانی و ابومهدی اخراج کل نیرو‌های امریکایی از منطقه ما باید باشد.» و «پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است.» این چله‌ی امید ماست؛ مایی که برکت خون شهید را ۱۴۰۰ سال است به چشم دیده‌ایم. فردای آزادِ غرب آسیا، پایان ماجراست. جایی که غرب تازه درمی‌یابد آنچه تاکنون در باب نحوست عدد ۱۳ به آن باور داشته، صرفاً یک خرافه و سوءتفاهم بوده و بدیمنی برای غرب، تازه از سیزدهمین روز زمستان نود و هشت آغاز شده است. چهلم سردار حاج قاسم سلیمانی پی‌نوشت:دو عبارت داخل گیومه‌ی بند آخر، اولی از سید حسن نصرالله و دومی از پیام آقاست. 📝 🇮🇷🕊 @shabnamshabna
🔻حسن روحانی همیشه دنبال اختیارات بیشتر بود، در حالی که حتی در استفاده از اختیارات معمول خود در جایگاه رییس‌جمهور هم درمانده است. او در اوج دفاع از خود برای آنکه بگوید در وسط میدانِ مبارزه با کروناست، اشاره می‌کند که هفته‌ای یک بار در جلسات حاضر است؛ همین! 🔻نظر رهبری این بود و روال عادی هم این است که رییس‌جمهور رییس ستاد مبارزه با کرونا باشد؛ روحانی اما بی‌اعتنایی کرد، رهبری هم پس از بی توجهی روحانی، امروز به رییس ستاد کل نیروهای مسلح دستور ویژه دادند. در این دستور ویژه، بر هماهنگی آنان با دولت تاکید شده است؛ آیا روحانی باز هم بی اختیار است؟ 🔻۲۵ میلیون نفر در انتخابات سال ۹۶ به حسن روحانی رای دادند تا او برای دومین بار و تا مرداد ۱۴۰۰ رییس جمهور ایران باشد. آنها این روزها در مورد رییس جمهوری که انتخاب کرده‌اند، چه می‌اندیشند؟ کاش حداقل این روزها را فراموش نکنند. ۲۲ اسفند ۹۸ 🇮🇷🕊 @shabnamshabna
🔹کمک بلاعوضِ کرونایی که هیچ، دولت می‌خواهد از همان وام یک میلیونی به مردم، سود هم بگیرد! دوربین مخفی‌ست؟! کمکی که نه نقدی، بلکه اعتبارِ خرید است و در واقع دولت از پولی که می‌داند خرج روزانه ملت می‌شود، می‌خواهد ۱۲درصد سود بگیرد! ربا تعریف دیگری دارد؟ بحث شرعی بماند، شرم نمی‌کنند؟! 💬 🔸مراجع عظام و علمای بزرگوار دولت رسما و علنا دارد قرض با بهره ۱۲ درصد می دهد که مغایر اعتراضات قبلی شماست.... لطفا یا به این مورد هم اعتراض کنید یا اعتراضات پیشین را اصلاح نمایید! 💬 ➕ البته کاش لااقل دولت بجای مقروض کردنِ مردم (آنهم با اینهمه اما و اگر)، صرفا چند ماهی از یارانه‌شان را بصورت یک‌جا و پیش پیش، پرداخت میکرد؛ همانطورکه بنظر می‌رسد بهتر است بجای پرداخت وام‌های کم بهره به بنگاه‌های تولیدی (که ممکن است وارد بازارهای دیگر شود) نیز اقدام به اعطای مشوق‌های بیمه‌ای و مالیاتی به آن بنگاه‌ها کند و یا بخشی از حقوق کارگرانِ آنها را (براساس لیست بیمه‌شان) بصورت مستقیم پرداخت کند! 🇮🇷🕊 @shabnamshabna
▪️تیتر را اشتباه زده‌اید! چرا با پیشنهاد عبدی برای استعفای روحانی مخالف هستیم؟ 🔻عنوان یادداشت عباس عبدی در روزنامه اعتماد که تیتر یک این روزنامه شده بود، می‌توانست بجای عبارت «پيشنهاد كناره‌گيری رييس‌جمهوری»، جمله‌ی «چگونه از بار مسئولیت فرار کنیم» باشد. 🔻این اول بار نیست که عبدی و اعتماد بر طبل استعفای رئیس‌جمهور با ادعای دلسوزی و راه حل دادن برای مشکلات کشور می‌کوبند؛ عبدی سال گذشته هم پیشنهاد استعفای روحانی را داد، با این ادعا که وقتی نمی‌گذارند روحانی کار کند، کنار برود و هر کسی که می‌تواند بیاید. او سال ۸۱ با همین ادعاها پیشنهاد استعفای محمد خاتمی را داد و سال ۹۷ وقتی ظریف در اقدامی کودکانه همزمان با سفر بشار اسد به ایران استعفا داد، بلافاصله در توییتی ظریف را تحسین کرد. 🔻سابقه عبدی نشان می‌دهد که او خروج از حاکمیت را در هر حال دوست دارد! لابد نامش را هم فعالیت مدنی می‌گذارد. اما از قضا مسئولیت مدنی ایجاب می‌کند که اولاً عباس عبدی و دوستان هم جناحی‌اش مسئولیت خوب و بد دولتی را که خود بر سرکار آورده‌اند، بپذیرند؛ ثانیاً صدای اعتراض مردم از عملکرد و سیاست‌های این دولت را بشنوند و مسئولیت خود در نارضایتی ملی از دولت را پشت تحلیل‌های ماورایی از «دولت پنهان» و «نگذاشتند کار کنیم» مخفی نکنند؛ ثالثاً اگر احساس می‌کنند روحانی باید برود، مسئولیت پیشنهاد را خود بر عهده بگیرند و آن را به اصولگرایان و دیگران مرتبط نکنند. 🔻اما آنچه عبدی نوشته، در موقعیت کنونی نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه مشکلات بزرگتر به وجود می‌آورد و حتی به لحاظ شکلی هم مردم را به دردسر می‌اندازد. قانون می‌گوید با پذیرش استعفای روحانی، معاون اول او یعنی اسحاق جهانگیری عهده‌دار ریاست جمهوری خواهد شد و تا ۵۰ روز بعد باید انتخابات زودهنگام برگزار شود. واقعاً مردم میان روحانی و جهانگیری تفاوتی خواهند دید و راضی به این غائله هستند؟ هیاهو و جنجال سیاسی ناشی از این اتفاق هم بر روح خسته جامعه از کرونا و تحریم و سیاست‌های غلط دولت و ... آوار خواهد شد. از سویی دولت جدید هم در نهایت فقط ۸ ماه زودتر از حالت عادی، کار خود را شروع خواهد کرد. می‌ارزد؟ 🔻عبدی می‌نویسد اصولگرایان از این پیشنهاد قند در دلشان آب می‌شود، اما در ظاهر مخالفت می‌کنند، و لابد فکر می‌کند تناقضی کشف کرده؛ اما شاید اگر همه چیز به نحوی دیگر بود، بحران کرونا نبود و زمانی چند ساله تا پایان دوره ریاست جمهوری داشتیم، و مبنای پیشنهاد استعفا به رئیس جمهور هم، نه فرار از مسئولیت و ابتذالی تکراری، خلاصه شده در عبارت «نمی‌گذارند کار کنند، پس من می‌روم!»، بلکه ناکارآمدی دولت در اداره کشور و همراه با عذرخواهی دولت و حامیانش بود، می‌شد این یک‌بار را در دنیای سیاست کنار عباس عبدی و روزنامه اعتماد – ضمن فاصله‌گذاری سیاسی و با ماسک حفظ اصول البته!- ایستاد، اما واقعیت این است که این همکاران اصلاح‌طلب ما حتی وقتی حرفی را می‌زنند که به قول خودشان قند در دل ما آب می‌کند، مقدمات آن را به گونه‌ای می‌چینند که کام‌ آدمی از این حجم سیاسی کاری تلخ شود! 🔻شما می‌خواهید به هر نحوی منافع خود را تامین کنید، حتی اگر کشور بهم بریزد و ما می‌خواهیم کشور آرام باشد، حتی اگر مخالفان ما بر مسند قدرت باشند. 🔻هر چه بخواهم بنویسم، تکرار مکررات خواهد بود. سال گذشته وقتی عباس عبدی پیشنهاد کناره‌گیری روحانی به دلیل انتقادات منتقدان علیه او را طرح کرد، در گزارشی در روزنامه جوان (۲۵ آذر ۹۸) نوشتم: «روحانی می‌تواند استعفا کند یا نکند، موضوع این گزارش، بررسی موضوع رفتن یا نرفتن روحانی نیست، اما اصلاح‌طلبان نمی‌توانند بهانه «نمی‌گذارند دولت کار کند» را برای دلیل استعفای او به کار برند. به جرئت می‌توان گفت از سال ۶۸ تاکنون، هیچ دولتی به قدر دولت روحانی، حکومت را راضی به عدم مخالفت با تصمیم‌های کلانش نکرده است. انتقاد هم که برای همه دولت‌ها بوده است. ماجرا چیست؟ عبدی و همفکرانش به این نتیجه رسیده‌اند که ادامه دولت روحانی، روز‌به‌روز بیشتر پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان را تحت تاثیر منفی قرار می‌دهد، از همین رو تلاش می‌کنند هم او را کنار بزنند و هم این کنار زدن، نام «عبور از روحانی» را به خود نگیرد. چه آنکه در آن صورت مجبور به پذیرش اشتباه خود در حمایت از روحانی خواهند شد و اعتماد مردم را برای انتخابات‌های آینده کسب نخواهند کرد... از این رو است که منتقدان دولت با پیشنهاد عبدی برای استعفای روحانی مخالف هستند، چه آنکه مسیر و انگیزه این استعفا را فشار بر حاکمیت و فرار از پاسخگویی و پیشبرد منافع جناحی می‌دانند و این پیشنهاد (و نه الزاماً هر پیشنهاد استعفایی) را طرح شده در چارچوب برهم زدن آرامش کشور و برای فرار از پاسخگویی می‌بینند، وگرنه بعید است کسی از ماندن این دولت استقبال کند.» 💬 🌺🇮🇷 @shabnamshabna
🔴 پدرهای انقلاب و پسرهای بریده ✍️ 🔹 محمدعلی زم در متنی که پس از اعدام پسرش منتشر کرد، از دیدار خانواده با نیما زم در روز قبل اعدام گفته است. او وجود پسرش را در روز قبل از اعدام به قدری «نورانی» توصیف کرده که «خجالت کشیدم (برای نماز) جلو بایستم. 🔸 تعارفش کردم؛ حتی خواستم عبا بر دوشش بیندازم، تواضع کرد و بوسید.» و این نماز جماعت خانوادگی را «عجیب» توصیف می‌کند و می‌نویسد: «شاید نماز‌های کنار خانه خدا در ۳۰- ۲۰ سال پیش هم برایم اینقدر دلچسب نشده بود.» 🔹 قدیس‌سازی از یک خائن اعدامی که مبتذل بود، چه در سیاست و چه در اخلاق. نه گویی که محمدعلی زم پدر پسری است که در کانال تلگرامی‌اش زمینه‌ی سوریه‌سازی از ایران را رقم می‌زد. 🔸 راهنمایی آشوب و اغتشاش می‌کرد، دستور ساخت مواد‌منفجره و حمله به مراکز نظامی و پمپ‌بنزین‌های شخصی می‌داد. کسی در دادگاه او را به نماز نخواندن و علاقه نداشتن به اهل‌بیت علیهم‌السلام و سرکشی مقابل پدر متهم نکرده است. ✅ محمدعلی زم اگر برای نگارش قصه ادبی و پیاده‌روی روی خط احساسات مخاطب، ترجیح داده کیفرخواست را فراموش کند، اما مردم خوب می‌دانند کانال آمدنیوز چه بود و چه کرد و برای چه کسی بود و نیما زم برای چه جرمی محکوم به اعدام شد. 🔹 پاول دوروف، مؤسس و مدیر تلگرام، آمدنیوز را اواخر سال ۹۶ – همان سال آشوب‌های دی ماه- به علت تشویق اعضای خود به استفاده از کوکتل مولوتف علیه پلیس مسدود کرد. 🔸 از سویی از ابن‌ملجم تا اصحاب جمل و صفین و همه نهروانی‌ها تا آنان که به امام حسن علیه‌السلام صلح را تحمیل کردند تا سپاهی که روز عاشورا مقابل امام عصر ایستادند، نماز‌های دلچسبی می‌خواندند که هیچ، بعضاً اهل نماز شب هم بودند! مشکل نماز و زیارت و تواضع کسی نیست، حتی با فرض باور سناریویی که محمدعلی زم با سابقه سینمایی‌اش به خوبی از پس ساختن آن برآمده است! 💢پ.ن: داغ جوان البته سخت است و شاید بر پدر داغدیده حرجی نباشد؛ اما از خائن که نباید قدیس ساخت! و البته صدای خنده‌های محمدعلی زم وقتی پسرش در پاریس بود و تلفنی در مورد تعداد اعضای آمدنیوز صحبت می‌کردند، هنوز از خاطرمان نرفته؛ یعنی که به این پدر قبل از داغ دیدن هم گویا حرجی وارد نبود! / متن کامل 🌺🇮🇷 @shabnamshabna
اباصالح المهدی: 🔴 دوربرگردان روحانی ✍️ 🔹 رئیس‌جمهوری که با شعار بلد بودن «زبان دیپلماسی» بر سر کار آمد، و دولت قبل و رقبای انتخاباتی‌اش را متهم به نابلدی تعامل با دنیا می‌کرد، از مردم می‌خواهد به جای انتقاد از دولت او، به امریکا «فحش» بدهند، و آدم می‌ماند که بخندد، گریه کند یا حتی فحش بدهد! 🔸 او که اکنون دولت را در دست دارد، تا همین چندی پیش، منتقدان برجام را متهم می‌کرد که با تندروی‌های کلامی در برابر غرب و به ویژه امریکا، فرصت‌های برجامی را هدر داده‌اند و مانع از آن شده‌اند که دولت بتواند برجام را به ثمردهی اقتصادی برساند. ✅ روحانی می‌گوید: «تعجب می‌کنم مشکلات را می‌بینند و می‌دانند که بخش بزرگ مشکلات برای تحریم است، اما یک کلمه و جمله علیه امریکا حرف نمی‌زنند. بعضی‌های‌شان مدعی هستند ضدامریکایی هستند، اما وقتی چیزی گران می‌شود، یک فحش به امریکا نمی‌دهند، چون فحش خدشه‌دار می‌شود؛ فحش ویژه دولت است! فقط باید علیه دولت، مخصوصاً شخص رئیس جمهور فحش داد!» 🔹 در مورد آنکه مقصر گرانی‌ها دولت ایران است یا دولت امریکا، جملاتی از روحانی را که در ماه‌های قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ بیان شده است: «بخشی از مشکلات به تحریم‌های بین‌المللی بر می‌گردد، اما این موضوع هم به مدیریت داخلی کشور بر می‌گردد، چرا که یک مدیریت خوب می‌توانست جلوی تحریم‌ها را گرفته یا حداقل این تحریم‌ها را تقلیل کند.»، «همه ضعف‌ها و ناکارآمدی‌ها را نمی‌توان پای تحریم نوشت.»، «مگر از سال ۱۳۸۵ تحریم نشدیم، اما برای شرایط تحریم چه کار کردیم؟ آیا به فکر اقتصاد مقاومتی و برنامه‌ریزی برای این شرایط بودیم؟ دیگر دوران شعار دادن و درشت‌گویی گذشته است و مردم از بس حرف شنیدند خسته شدند.» ✅ او چنان از موضع کسی که همواره خواهان مذاکره و برقراری تعامل با امریکا به موضع کسی که ناراحت از فحش ندادن به امریکاست، تغییر جهت داده که شاید اگر امریکا در ایران سفارتخانه‌ای داشت، به سبک حامیان امروزش در سال ۵۸، دستور تسخیر سفارت مربوطه را هم می‌داد و همه تعادلش را یکجا پای بالا رفتن از دیوار سفارت از دست می‌داد! 💢 سبک سیاست او، اما نه رئال است و نه سوررئال؛ او سبک مواجی دارد که بیشتر منطبق بر جهت باد است. روزی که خود بر مسند قدرت نیست، مقصر گرانی‌ها مدیریت داخلی است و اینکه زبان دیپلماسی را بلد نیستند و روزی که او قوه مجریه را در دست دارد، آدرس مشکلات واشنگتن دی‌سی است و معترض که چرا به امریکا «فحش» نمی‌دهید! / متن کامل 🌺🇮🇷 @shabnamshabna
اباصالح المهدی: 🔴 چند واکنش توییتری به ماجرای شعار «مرگ بر روحانی» 💬 🔹بیش از این که دشمن پای جان ما ایستاده باشد، خودمان برایش راه را باز می کنیم. داستان مرگ گفتن های روز 22 بهمن نشان می دهد لازم نیست بایدن برای ما نقشه بکشد، خودمان نقشه کش بسیار ماهری برای نابودن کردن سرمایه هایمان هستیم. 💬 🔹مردم با هر عقیده‌ی سیاسی، ممکن است به مسئولین توهین هم بکنند. جای نقطه‌چین در "مرگ بر ..." هر اسمی که می‌خواهد باشد، آنقدری اهمیت ندارد که موج محکومیت راه بیفتد و یا با کلمه "جرم" وصف شود؛ بسیار بدترش را بارها در تاکسی شنیده‌ایم. مردم‌اند دیگر، قرار نیست که همیشه زنده باد بگویند. 💬 🔹در اینکه روحانی عملکرد به شدت بدی داشته هیچ شکی نیست. ولی یکی از مشکلات کشور همین دیوسازی از روحانیه. اینکه برای گروهی اینجور جا انداختن که کل مشکلات مملکت ناشی از این آدمه و اگر این برود همه مشکلات حل خواهد شد. تا جایی که بگن مرگ بر... . ✅تصور نادرست و فانتزی از مشکلات عمیق کشور. 💬 : 🔹 اعتراض نیروهای انقلابی به شعار علیه آقای روحانی، جدی و ناشی از اخلاق اسلامی است ✅ کاش وقتی خود رئیس‌جمهور به منتقدان دولت مکررا توهین میکردند هم، مدعیان اصلاحات به ایشان تذکرمیدادند نه اینکه برای توهین‌هایش کف بزنند و ایشان را به توهین بیشتر، تشویق کنند 💬 🔹 فحش دادن به مقامات هر چند به لحاظ اخلاقی نکوهیده است اما حساسیت زیادی بهش خودش ریشه ایجاد بحران امنیتی است. فحش دادن هیچ معنی سیاسی ندارد. جدا از مسأله حقوقی‌اش باید از فحش دادن به صاحب قدرت افسون زدایی کرد. 🌺🇮🇷 @shabnamshabna