eitaa logo
شادیسم(طنز سیاسی)
2.3هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
13هزار ویدیو
39 فایل
«إبتَسم؛ ‏فَلَن یَتغیّر العالم بِحُزنک» ‏بخند ‏که جهان با اندوهِ تو دگرگون نمی‌شود...❤️ 🎈روشنگری همراه با طنز سیاسی و اجتماعی🙃 با شادیسم هم شاد میشی هم روشن😉😁 ارتباط☆تبادل☆تبلیغ: @sedsan_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 تو فدراسیونی که رییسش شده تاج فاسد! اسطورهاش شدن کریمی و دایی خائن! داورش شده صفایی و بازیکناشم شدن قائدی و موسوی فاسق! اتفاق عجیبی نیست که هم فحش بخوره، هم چک بخوره هم اخراج بشه!!! دوره، دوره خائنها و بیوطن هاس @shadism
امروز یکی از مشتریامون با دسته گل اومد دفتر، فکر کردم بخاطر تغییر دفترمون آورده  گرفتمو با ذوق گفتم ممنون مناسبتش چیه؟! گفت واسه تولد خانوممه داشتم رد میشدم گفتم ببینم شما چسب دارید این کارتو بچسبونید روش :)))) ✍🏻 یاس 😁😂 @shadism
▫️ ‏اگه این جمله " " درست باشه، من هر‌روز صبح که بیدارم میشم جورابم 🙈😁😂 @shadism
خدایایک روزخوب وعالی نصیب عزیزانم کن بانام و یاد تو شروع کردیم خودت نگهدارمان باش الهی به امید تو @shadism
توئیت عضو شورای عالی بورس جمهوری اسلامی ایران! اگر واقعا ایشون این مسئولیت را داشته باشد و این توییت هم متعلق به این شخص باشد ،مشخص است که چرا پدر مردم در بورس در آمده است . بورس را تبدیل به کارخانه نارضایتی تراشی و تولید ضدانقلاب کرده اند.... @shadism
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اجرای حکم اعدام ۲ تن از عوامل شهادت شهید عجمیان 🔹محمدمهدی کرمی و محمد حسینی، عوامل اصلی جنایتی که منجر به شهادت مظلومانه سیدروح‌الله عجمیان شد، صبح امروز ۱۷ دی ۱۴۰۱ به دار مجازات آویخته شدند. شهید_عجمیان @shadism
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر شهید عجمیان: پسرم صورتش خونی بود دستشو حائل کرده بود که نزننش؛ تو دادگاه تازه دیدم که چطوری زدنش این وحشیا معترض نبودن جانی بودن! @shadism
اول ایمنی بعد کار 😁 @shadism
🔴‍ یلدا معیری که با یک عکس جعلی از ناآرامی‌های سال ۹۶ معروف شد، حالا فیلمی از خودش با لباس شبیه پاکبانی در حالی که خیابان را جارو می‌زند، منتشر کرده و ادعا کرده دادگاه او را به این حکم محکوم کرده ‌ 🔻حالا با اطلاعیه‌ای که قوه قضائیه داده معلوم شده دوباره با یک میزانسن جعلی مثل همان عکس سال ۹۶ مواجهیم. 🔻قوه قضائیه می‌گوید، حکم بدوی صادر شده و بر اساس این حکم او به خدمات عمومی رایگان آنهم در پارک بانوان محکوم شده نه پاکبانی، تازه این حکم هم قابل تجدید نظرخواهی است. 🔻براساس این اطلاعیه یلدا معیری چندی پیش با قید وثیقه از زندان ازاد شده و بازداشتش هیچ ارتباطی با فعالیت رسانه‌ای او نداشته و این فرد در صحنه اغتشاشات و بدلیل اتهامات ضد امنیتی بازداشت شده است. 🔻اما ماجرای عکس سال ۹۶ هم جالب است. تصویری که حتی دونالد ترامپ را هم سرکار گذاشت و او از این عکس در یک پست توییتری استفاده کرد. 🔻در این عکس یک زن با مشت گره کرده در میان دود دیده می‌شد که انگار مرتبط با ناآرامی‌های تهران است اما بعدها معلوم شد دودی که در عکس وجود دارد ناشی از پودرکپسول آتش‌نشانی است و ارتباطی با گاز اشک آور ندارد. @shadism
بچه که بودم قهر کردم، یه روسری برداشتم و توش دوتا لباس گذاشتم وگره زدم به مامانم گفتم من میرم که بچه‌ت رو دزد ببره، گدا بشه ماشین بزنه بهش ببرنش بیمارستان...همینجور که میگفتم اونقدر تراژدی بود خودم گریه‌م گرفت. مامانم گفت حالا بمون نهار ماکارونی داریم فردا برو، گفتم باشه چشم @shadism
📷آخرین تلاش های شهره قمر(بازیگر) برای گرفتن اقامت و ویزای اسرائیل! @shadism
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺بخشی از سریال پوست شیر 🔹 جواب محکمی برای عده ای از سلبریتی ها که رو به حماقت و وطن فروشی آوردن و خودشون رو بخواب زدن😊👌 ؟؟ @shadism
وضعیت اوباش بعد از شنیدن خبر انتصاب سردار رادان😄😂😂 @shadism
سال ها دو برادر با هم در مزرعه ای که از پدرشان به ارث رسیده بود، زندگی می کردند. یک روز به خاطر یک سوء تفاهم کوچک، با هم جرو بحث کردند. پس از چند هفته سکوت، اختلاف آنها زیاد شد و از هم جدا شدند. یک روز صبح در خانه برادر بزرگ تر به صدا درآمد. وقتی در را باز کرد، مرد نجـاری را دید. نجـار گفت:« من چند روزی است که دنبال کار می گردم، فکرکردم شاید شما کمی خرده کاری در خانه و مزرعه داشته باشید، آیا امکان دارد که کمکتان کنم؟» برادر بزرگ تر جواب داد: «بله، اتفاقاً من یک مقدار کار دارم. به آن نهر در وسط مزرعه نگاه کن، آن همسایه در حقیقت برادر کوچک تر من است. او هفته گذشته چند نفر را استخدام کرد تا وسط مزرعه را کندند و این نهر آب بین مزرعه ما افتاد. او حتماً این کار را بخاطر کینه ای که از من به دل دارد، انجام داده.» سپس به انبار مزرعه اشاره کرد و گفت:« در انبار مقداری الوار دارم، از تو می خواهم تا بین مزرعه من و برادرم حصار بکشی تا دیگر او را نبینم.» نجار پذیرفت و شروع کرد به اندازه گیری و اره کردن الوار . برادر بزرگ تر به نجار گفت:« من برای خرید به شهر می روم، اگر وسیله ای نیاز داری برایت بخرم ؟ " نجار در حالی که به شدت مشغول کار بود جواب داد: " نه چیزی لازم ندارم " هنگام غروب وقتی کشاورز به مزرعه برگشت, چشمانش از تعجب گرد شد. حصاری در کار نبود. نجار به جای حصار یک پل روی نهر ساخته بود. کشاورز با عصبانیت رو به نجار کرد و گفت : "مگر من به تو نگفته بودم برایم حصار بسازی؟ " در همین لحظه برادر کوچک تر از راه رسید و با دیدن پل فکر کرد که برادرش دستور ساختن ان را داده, از روی پل عبور کرد و برادر بزرگش را در آغوش گرفت و از او برای کندن نهر معذرت خواست. وقتی برادر بزرگتر برگشت, نجار را دید که جعبه ابزارش را روی دوشش گذاشته و در حال رفتن است. کشاورز نزد او رفت و بعد از تشکر از او خواست تا چند روزی میهمان او و برادرش باشد. نجار گفت: " دوست دارم بمانم ولی پل های زیادی هست که باید آنها را بسازم " تا بحال واسه چند نفر پل ساختیم؟!!!! بین خودمون و چند نفر از عزیزانمون حصار کشیدیم @shadism ‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌