eitaa logo
روح!
76 دنبال‌کننده
949 عکس
185 ویدیو
7 فایل
حرفی سخنی؟:) ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
زمستونِ گشنگ
درسته میگذره،ولی جونت بالامیاد.
روح!
دم‌هردَره‌باشی؛قطعامن‌میشم پُلت!
واسه یه سامورایی همه جا ژاپنه 🤡
روح!
سلام مجدد هر کسی. خبری هم هست؟ برای من که نه ، هیچ. اما نه یادم آمد،امروز تنها تفاوتش فشار عصبی ای ب
سلامی به سلام های دیگر هر کسی. حال هوایت چطور است؟! اینجاکه نفس کشیدن هم برای ما گران تمام میشود. دوست من متوجه موضوعی شدم. جالب نیست که خیلی از آدم ها به خودشان هم اعتماد ندارند!؟ یاحداقل میخواهند خودشان را گول بزنند. و همین بی اعتمادی ها سبب میشود که در پله اول ِاتراق میکنند . جالب تر از آن که نالان از وضعیتشانند. البته ناگفته نماند دنبال سایه هم نمیروند که خودش بیاید،طفلی ها حال ندار اند. هر کسی امیدوارم توهم از این دسته افراد نباشی؛چون کسل کننده است. این را برایت نگفتم؛ وقتی در خانه را باز کردم هان را دیدم ،رو به روی در منتظر فرصتی بود که وورد ساختمان شود، من هم خیلی نامحسوس به صورت پیش پیش فرستادمش داخل ساختمان امیدوارم گندش در نیاید🐸 هر کسی، تو هم مثل من، زبانت دستُ دلش را به کار نمیدهد و ابرو حیثیت را به آب روان میدهد؟ خدا میداند این زبان هم چه سریست.. خب بس است ؛خدانگهدار تو باشد هر کسی جانم** -6-
وضعیت دردناکیه.
دِ اخه این حق ما بود خداجون؟
دور اطراف یکسال پیش که میخواستم چنل پر از هیچ رو تاسیس کنم، به خودم قول دادم که اون طور که میخواستم و دوست داشتم محتوا گذاری کنم و تا وقتی که بود حال من هم خوب بود، اما وقتی اونجا با من خدافظی کرد و من موندم با هر آنچه نگفتمی که از بی توجهی بی بار ثمربود. ولی اون از اولم با شعر میچرخید و محتوای شاعرانه.. وقتی قراره یه چنل رو به عهده بگیرم چرا باید مشت،مشت خاک بر سر کنم تا محتوای خوب پیدا کنم و اون رو پست کنم. من نویسنده نیستم حتی تکسام بدرد پست شدنم نمیخورن. ولی بشدت دلم هوای چنلی که جمله هاشو، پستاشو خودم تایپ کردم کرده. چقدر دوست داشتم نویسنده بشم،باشم. اما خب..
روح!
سلامی به سلام های دیگر هر کسی. حال هوایت چطور است؟! اینجاکه نفس کشیدن هم برای ما گران تمام میشود. دو
هر کسی،سلام. امیدوارم خوب باشی. امروز را بگویم به این شرح است": امروز با خوابی عجیب تر از همیشه از جا پریدم و بله خواب ماندم! و ظهری که سرگردان و بی حوصله ترک های دیوار را میشماردم اما حاضر نبودم لای کتاب را هم باز کنم. عصرکه بعد از یک سالی مرضیه دیدار تازه کرد. با هوایی که نفس کشیدن هم حرام است با ذوق همیشگی ام سرخاب سفیداب کردم؛ کمی خندیدیم و دلداری ها بهم دادیم.. این دختر واقعا نجیب است. کاش پسر بودی و اورا برایت میگرفتم. همینطور که خاطره ورق میزدیم واز آنها گرد روبی میکردیم. بانویی سد راهمان شد و تا توانست از کلاسش گفت؛ من هم که دنبال بهانه. باتهدید و قربان صدقه کشیدمشان به کلاسِ نه چندان مزخرف. فکر ها مغزم را طواف میکردند و نمیدانستم حتی به کدام رسیدگی کنم.. و حالا در سردرگمی دست پا میزنم. اگر خودت به خودت اعتماد نداشته باشی که داشته باشد؟ جان کردن به مراتب سخت تر از دل کندن است! همیشه وقتی میخواهند نفرین کنند اما شاعرانه، میگویند :امیدوارم عاشق بشی! اما نه هر کسی جانم باور نکن، جان کندن،عاشقی دارد،بلا تکلیفی دارد تنهایی دارد و البته با یک نفر دیگر درگیر نیستی،با یک زندگی درگیری. دوست من ،کاش خدا دردی ندهد که وجودمان پادزهرش را نتواند بسازد و ما بمانیم و گلی که در آن گیر کرده ایم. امیدوارم شب ها کامت را زهر نکنند، نگهدار باشد تورا خدا:> -7-
راست میگفت آن بنده خدایی که اسمش هم یادم نیست یا باید بنویسی یا خودت را از هر پلی که دیدی پرت کنی. آخه مگر میشود که ننویسی و درد جمع شودُ جمع شود،تا بلاخره اسب افسار گسیخته درونت رم کند. تو میگویی موسیقی کار مرا راه می اندازد! من اگر موسیقی گوش کنم در تنگ تیره شدن خلقم،همانجا قهوه ای قجری تهیه و میل میکنم. میخوابی؟ پس که میخواهد بشیند پای درد سینه شرحه شرحه ات؟ حتی خودت هم حاضر نیستی به خودت تکانی بدی،قلم کاغذ میا کنی و ترک بشکافی از چرک های روی قلبت. آنوقت توق داری کیفت کوک هم باشد؟ عجب!
روح!
واسه یه سامورایی همه جا ژاپنه 🤡
ببوسمت در گوشه یِ مسجد نبِلرزی؛