🔥سرباز🔥
#پارتهشتادوهشتم💚🍀
فاطمه جاخورد.
-خاله،من فاطمه م.فکر کنم میخواستین با یکی دیگه تماس بگیرین اشتباه گرفتین.
-نخیر،با خودت بودم.حالا ما دیگه غریبه شدیم که باید از افشین بشنویم.
تعجبش بیشتر شد.
-افشین؟! چی گفته؟!
-وا!! فاطمه! از من میپرسی بابات بهش چی گفته؟ خب گفته فاطمه جوابش مثبته دیگه.
-نه خاله جون،فکر کنم شایعه ست.
خاله ش تعجب کرد.
-یعنی چی؟!! مامانت هم تأیید کرد.گفت آخر هفته بیایم بله برون.یعنی بی اجازه تو جواب مثبت دادن؟!
فاطمه گیج شده بود.
-نمیدونم خاله جون..اجازه بدید با مامانم صحبت کنم،ببینم چه خبره.فعلا خدانگهدار.
-خداحافظ
تا گوشی رو قطع کرد،مریم تماس گرفت.
-به به.عروس خانوم.بالاخره به آرزوت رسیدی ها.
-یعنی چی؟!!
-خیلی خب،حالا میخوای مثلا کلاس بذاری.
-مریم جان،بعدا بهت زنگ میزنم.
شماره خونه رو گرفت.امیررضا گوشی رو برداشت.
-امیر،اونجا چه خبره؟!
امیررضا بخاطر فرصتی که برای اذیت کردن فاطمه پیدا کرده بود،لبخندشیطنت آمیزی زد و گفت:
_خبرها که پیش شماست.
-گوشی رو بده مامان.
-مامان دستش بنده.
-پس درست جواب بده.
-سوال تو درست بپرس تا جواب درست بشنوی.
-یکی شایعه کرده من به افشین جواب مثبت دادم...
امیررضا خندید.
-امیر نخند،دارم جدی میگم.
امیررضا گوشی رو گذاشت روی بلندگو.
زهره خانوم گفت:
_بابات گفته.
با نگرانی گفت:
_بابا چی گفته؟! مامان به بابا بگین من چیزی بهش نگفتم.
-بابات به افشین گفته جواب تو مثبته. گفته آخر هفته بیان بله برون.
فاطمه ساکت موند.صدای خنده امیررضا و زهره خانوم میومد.
-مامان،جان امیررضا راست میگین؟!
امیررضا گفت:
_جان خودت.تو میخوای عروس بشی چرا جان منو قسم میدی؟
-مامان،جان فاطمه راست میگین؟! بابا موافقت کرده؟! راضی شده؟!
زهره خانوم گفت:
-بله.
امیررضا گفت:
-با اجازه بزرگترها بله.
دوباره خندیدن.فاطمه نمیدونست چی بگه.امیررضا گفت:
_الو..فاطمه؟..چی شدی؟ حالت خوبه؟
به مادرش گفت:
_مامان فکر کنم از خوشحالی سکته کرد.
دوباره بلند خندیدن.
فاطمه تلفن قطع کرد،روی صندلی نشست...
#ادامهدارد...🌷
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خـــ🤲ـــدايــا آرامـش را 🕊
سرليست ِتـمام اتفاقات 🕊
ِزنـدگی مـان قـراربـده 🕊
آرامـش را تنها از تـو 🕊
ميخواهیم
بـرایتـان شـبی آرام 🕊
و رویـاهـایی زیبـا 🕊
و دسـت یـافتـنی🕊
آرزو می کنــم🕊
🌓🌓🌓🌓
شب زیباتون خوش
🌓🌓🌓🌓
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
تا ماه شدم غرقِِ حجابم کردی!
تا آه شدم غرقِ نقابم کردی!
من رأی به چشمانِ تو دادم خورشید
بیدار شدم، دوباره خوابم کردی!؟
#صفيه_قومنجانی
✅️ عضو کانال
🌷صبحتون زیبا
🌸امیدوارم امروز و هر روز
🌷دلهایتان شاد
🌸لبهایتان خندان
🌷چشم هایتان نور باران
🌸جمع تان همیشه جمع
🌷چای زندگی تان گرم
🌸جیب هایتان پرپول و
🌷برکت سفره هایتان فراوان باشد🤲
🌞🌞🌞🌞🌞
سلامصبحتون پراز خیرونیکی
🌞🌞🌞🌞🌞
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
به خودت فکر کن... - @mer30tv.mp3
4.46M
#رادیو_مرسی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
دل من آرزوی وصل می کند چه کنم
که آرزویی من این است
و آرزوی تو نه...
#خاقانی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
بسم الله النور
شیوایی سکوت همه کهکشان تویی
غوغا تویی و همهمهی در جهان تویی
قطره منم، حقیر منم، بی نشان منم
دريا تویی، کویر تویی، آسمان تویی
هم از قدیم بوده ای و هم قدیم، تو
هم بی زمان خود تویی و هم، زمان تویی
جریان تویی که در همه جا منتشر شدی
در رگ رگ سراسر دنیا روان تویی
تنها تو را شنیده جهان از دهان من
گلدسته ای شدم که برایش اذان تویی
اصلا کجا فرار کنم از محبتت؟
هر سو نگاه می کنم ای مهربان، تویی
#عاطفه_جوشقانیان
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
عاشق که باشی شعر شور دیگری دارد
لیلی و مجنون قصهی شیرینتری دارد
دیوان حافظ را شبی صد دفعه میبوسی
هر دفعه از آن دفعه فال بهتری دارد
#بهمن_صباغزاده
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای کاش بیایی و بمانی،
تو نباشی...
محکوم به تنهایی و تکرارِ سکوتم
#حمیدرضا_آبروان
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky