eitaa logo
کلبه ی شُعَرا
2.7هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
4.6هزار ویدیو
37 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
کجا محراب گیرد از من آن ابرو هلالی را خدا بر من نیارد هرگز این نعمت زوالی را اگر از دست های مهربان یار من باشد به گوهر می دهم ترجیح آری گوشمالی را گهی مشمول مهرش میکند ما را و گاهی قهر مگیر از ما خدایا دلبر حالی به حالی را بهار وصل را وقت خزان هجر فهمیدم چنان پیران که می فهمند قدر خردسالی را جسارت کرده ام نام تو را گر بر لب آوردم بزرگی کن ببخش این بار هم این لاابالی را از آن‌ روزی که دل بستم به پیچ و تاب گیسویت به دنیایی نخواهم داد این آشفته حالی را شبی در خواب دیدم خاک راه کوی تو هستم ز جا برخاستم از شوق، بنگر خوش خیالی را شنیدم که شبی از کوچه‌ ما هم گذر کردی از آن شب سخت می بوسم زمین این حوالی را ۱۴ مرداد ۱۴۰۳ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تجلی کرده از هر سو جمال کبریا اینجا اگر دیدار حق داری هوس ای دل بیا اینجا نگاهِ بر ضریح او حجاب از دیده بردارد خدا را دیده‌اند اهل حقایق بارها اینجا ز آدم تا به خاتم را در این درگاه می‌بینی که مهمان ولی الله هستند انبیا اینجا دل خورشید هم از سایه‌ی ایوان او گرم است پناه آورده چون طفلی تمام ماسوا اینجا ملائک بال خود را فرش راه زائرش سازند به نرمی! زائرانِ نور! بگذارید پا اینجا نه تنها از غم دنیا شود فارغ در این درگاه که زائر می‌شود از خویش هم حتی رها اینجا چنان احسانِ او بی حدّ و بی حصر است ای عاصی که داده راه، آن شاه کرم حتی تو را اینجا 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نصرالله می ماند عنایاتِ خدا تا آخر این راه می ماند اگر چه رفت نصرالله، نصرالله می ماند برون می آید او ققنوس وار از آتش بیروت چنان که تا ابد این مکتب دلخواه می ماند نهال استقامت سرو شد از حُسن تدبیرش یقینا برکت این سیّد آگاه، می ماند شعار لشکر حق تا ندای "حسبُنا الله" است همیشه دست حق با مومنین همراه می ماند به حقّ وعده صادق، به "اِنَّ الباطل زاهِق" که عمر لشکر شیطان، دمی کوتاه می ماند یقینا آتش این ظلم، ظالم را بسوزاند یهودِ چاه کَن در ظلمتِ این چاه می ماند به نام نامی حیدر، به یُمن فاتح خیبر که اسرائیل گردد محو و می ماند 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
قالَ الْكاظِمُ عليه السلام: رَجَـبٌ نَهْـرٌ فِى الْجَنَّـةِ أَشَدُّ بَياضا مِنَ اللَّبَنِ وَ أَحْلى مِنَ الْعَسَلِ، فَمَن صامَ يَوْما مِنْ رَجَبٍ سَقاهُ اللّه ُ مِنْ ذلِكَ النَّهْرِ.  امام كاظم عليه السلام فرمود: رجب نام نهرى است در بهشت، از شير سفيدتر و از عسل شيرين تر. هركس يك روز از ماه رجب را روزه بگيرد، خداوند از آن نهر به او مى نوشاند. شکر خدا را که باز ماه رجب آمده باز شده میکده باده به لب آمده "غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست" ای دل عاشق بیا ماه رجب آمده جوی بهشت است این، بوی بهشت است این بهر طهارت ببین باز سبب آمده بس که نوای مَلَک می رسدش از فلک از نفحاتِ مَلَک جان به طرب آمده از مَلکِ داعی اش، رحمتِ اَللهی اش هر دل افسرده ای هم به طلب آمده رحمت خاص اِله می برد از ما گناه سیل خروشانی از رحمتِ رَب آمده ۲۹ جمادی الثانی ۱۴۴۶ پ ن: مصراع داخل گیومه از 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
1.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به هر دیار بگو: لآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه به افتخار بگو: لآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه مباد یک‌نفست خرج غیر حق گردد ادامه‌دار بگو: لآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه چو بی‌شمار تجلی نموده از هر سو تو بی‌شمار بگو: لآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه ز شوق می‌شکفد دسته‌دسته گُل از او دمی به خار بگو: لآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه بهشت می‌شود آتش به نغمه‌ی توحید میان نار بگو: لآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه برای اینکه بسوزد تمام هستیِ تو شراروار بگو: لآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه موحّدان ز شراب طهور سرمست‌اند شدی خمار بگو: لآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه کنون که ماه رجب، ماهِ درک توحید است هزار بار بگو: لآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه دهان گشوده به نفیِ هرآنچه غیر خداست چو ذوالفقار بگو: لآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه کناره گیر و "قُلِ اللَّه ثُمَّ ذَرْهُمْ" باش به هر کنار بگو: لآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه به نور، جسمِ مرا راهی قبور کنید سر مزار بگو: لآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه ✍ 🥀عَنِ النَّبِیِّ صلّی الله علیه وآله: مَنْ قَالَ فِیهِ «لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه» أَلْفَ مَرَّةٍ، كَتَبَ اللهُ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ، وَ بَنَى اللهُ لَهُ مِائَةَ مَدِینَةٍ فِی الْجَنَّةِ. رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در ماه رجب، هزار مرتبه «لآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّه» بگوید، خداوند برای وی هزار حسنه نوشته، و هزار شهر در بهشت بنا می‌کند. 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بر آینه صفات یزدان صلوات بر جلوه واقعی انسان صلوات ماهِ شعبان، ماه رسول الله است بفرست در این ماه فراوان صلوات 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
افسرده مباش، یار خواهد آمد آن وارث ذوالفقار خواهد آمد سردیِ خزان ظلم هم می‌گذرد نومید مشو، بهار خواهد آمد 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تا صبح ظهور... حُبّ الوطن است نقش پیشانی ما حفظِ تو نشانهٔ مسلمانی ما تا صبح ظهور پای تو می‌مانیم جمهوری اسلامی ایرانی ما 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
رفتی و به دل شبیه یک آه شدی رفتی و به ما چراغ این راه شدی مصداق "رجالٌ صَدَقوا" گردیدی رفتی و مهاجرا الی الله شدی شهید 💔 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فَأَغِثْنِى وَفَرِّجْ عَنِّى يَا مَنْ يَفُكُّ الْأَسِيرَ وَيَعْفُو عَنِ الْكَثِيرِ دلبسته‌ی اندوه خودم، شادم کن بیچاره شدم، بیا و امدادم کن آزاد کننده‌ی اسیرانی تو من نیز اسیر نفسم، آزادم کن 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
هدایت شده از خوبان پارسی‌گو
آری ضرر نمودم و ارزان گریستم گاهی اگر برای غم نان گریستم هر لذّتی به‌غیر تو خسران محض بود در ابتداش خنده و پایان گریستم جز گریه چیست، لشکر افتادگانِ عجز بنگر مرا که تا بُنِ دندان گریستم گریه اگر نوشته شود، شعر می‌شود من با قلم برای تو دیوان گریستم آتش کجا به هیزم تَر می‌کند اثر؟! آری برای توبه ز عصیان، گریستم کارم ز دوری‌ات به تحیّر کشیده است دیشب به یاد روی تو، خندان گریستم تا سر به دامن تو گذارم به وقت مرگ دیدی چگونه سر به گریبان گریستم گاهی برای غصّهٔ روز دهم حسین! گاهی ز داغ شام غریبان گریستم بر پیکر تو زخم فراوان زدند پس من در مصیبت تو فراوان گریستم پیراهن از تن تو چرا می‌کَند عدو؟! عمری به یاد آن تن عریان گریستم بر نیزه‌ها تلاوت قرآن نموده‌ای بر آیه آیه مصحف قرآن‌ گریستم
اسم را بنگر و مسما را حضرت شاهزاده والا را ما کجا؟! مدحت علی اکبر؟! نتوان صید کرد عنقا را خَلق و خُلقش چنان رسول الله جمع کرده است لفظ و معنا را بس که ممسوس در خداوند است آینه گشته حق تعالی را نوری از او به طور سینا خورد جلوه اش برد هوش موسی را انبیا بهره برده از نَفَسش دمِ او داده جان مسیحا را در سرش بود تا فدا بشود با پدر گفت این تقاضا را اذن‌ میدان‌ گرفت و رفت علی سوی میدان گذاشت تا پا را نا امیدانه او نگاهش کرد بست گریه ره تماشا را یا رب از تیر چشم های حسود حفظ کن این جوان زیبا را یا رب از تیغ دشمان عنود دور کن دست و قدّ و بالا را نوه حیدر است و یادآورد رزم او رزم های مولا را هر طرف رفت او عقب می راند با نگاهش سپاه اعدا را چشمهایش به یاد می آورد گوییا خطبه های غرّا را مدتی جنگ‌ کرد و باز آمد کیست تا حل کند معمّا را تشنگی را بهانه کرد علی تا ببوسد دوباره بابا را بوسه ای زد به کام خشک‌حسین که در آن بوسه دید دریا را رفت میدان و دوره اش کردند دشمنان آن سوار تنها را نانجیبی به فرق اکبر زد تیغ و شمشیر بی محابا را نیزه ای خورد تا به پهلویش یاد آورد داغ زهرا را آنقدر تیغ خورد بر بدنش قطّعوا آن‌ جوان رعنا را پدرش تا رسید خورد زمین بر زمین می کشید او پا را دل اهل حرم به تو خوش بود چه کند عمه بی تو فردا را؟؟ با عبا هم نشد که جمع‌ کنم بدنِ گشته اربا اربا را العفا بعدک علی الدنیا خاک بر سر کنند دنیا را شب هشتم محرم الحرام ۱۴۴۶ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky