eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
3.2هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
《 عرشه‌ی صبر 》 کشید باده و نوشاندمان غم از خُم خویش کجا بریم ز دست قضا تظلم خویش؟ سبو شکست، ولی لب نبست تا آخر به سر سلامتی «ساقی» از ترنم خویش شکوه ساقی ما را نگر به بزم بلا نشانده پرچم صبر و رضا به تارُم خویش به دست خویش کشید و چشید و ما را نیز چشاند باده‌ی تسلیم محض از خُم خویش چنان به عرشه‌ی صبر ایستاد کشتی‌بان که موج بحر پشیمان شد از تلاطم خویش! به پیشگاه بلا، کی، کجا، کسی دیده‌ست؟ که داغدیده تسلی دهد به مردم خویش نگاه و گریه و غم را به چشم ما بسپار نگاه دار، خدا را، به لب تبسم خویش... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت دوست را، زیر باران باید دید عشق را، زیر باران باید جست 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای که هر بندِ تنت‌ خلق شد از ترمه‌ و کاشی آمدی تا به من و شعر و غزل نور بپاشی 🟩 ‌ عضو کانال 🔹مسجد زیبای نصیرالملک شیراز 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
چه با خودم می برم؟ داغ چقدر داغ است بازار رسیده جان بر لب ای زخم تو بر دلم دست مگذار  بأیِّ ذَنبٍ... فروریخت؟ به ناگهان،  قلب مادر بأیِّ ذنبٍ... به خون خفت؟ عروسکی زیر آوار ببین چه بازار گرمی‌ست که نقد جان می‌فروشند بهشت شد خون‌بهاتان (فرشته‌ای می‌زند جار) رسیده گویا در این داغ زمانِ بی‌صبری صبر چرا تسلا ندادند؟ به مادران عزادار نپرس،  از کودکان هیچ که وای... خاموش... خاموش... نپرس از کشتگان هیچ که آه...بسیار  بسیار... بیا و تیغی برقصان به گرمی انتقامی که گریه غم را نشوید اگرچه رگبار رگبار 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
اتفاقم به سر کوی کسی افتاده‌ست که در آن کوی چو من کشته بسی افتاده‌ست خبر ما برسانید به مرغان چمن که هم آواز شما در قفسی افتاده‌ست به دلارام بگو ای نفس باد سحر کار ما همچو سحر با نفسی افتاده‌ست بند بر پای تحمل چه کند گر نکند انگبین است که در وی مگسی افتاده‌ست هیچکس عیب هوس باختن ما نکند مگر آن کس که به دام هوسی افتاده‌ست سعدیا حال پراکندهٔ گوی آن داند که همه عمر به چوگان کسی افتاده‌ست 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
سرمایه ام شعر است میریزم به پایت شرمنده مجنونت زر و زیور ندارد باخون نوشتم دوستت دارم ته شعر وقتی که دیگر این قلم جوهر ندارد 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
Hadi Akrami - Ahay Eshgh (128).mp3
3.1M
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ 🎼‌ آهای‌ عشق❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باده‌ سهم‌ دگران‌ گشت‌ دراین‌ عالم‌ دون‌ جام‌ جم‌ را‌ نبوَد‌ توشه‌ به‌ جز یک‌ دل‌ خون‌ حال‌ و‌ روز دل‌ ما‌ هست‌ عیان‌ ،نیک‌ ببین‌ رنگ‌ رُخسار‌ ‌ خبر‌ می دهد‌ از سِر‌ درون‌ 🟩‌ عضو کانال 🌹‌ تضمین‌ از شیخ‌ اجل‌ ‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
هم نکن سنگ به گنجشک و کبوتر پرتاب هم به آزادی  بلبل ز اسارت بشتاب قطره را رود رسانید به دریا نکند برکه ای باشی و نقبی بزنی تا مرداب نکند رستم دستان شده ای تا برسد نوشداروی تو در لحظه ی مرگ سهراب ماهی پولکی رود زلالم پس از این برحذر باش ز ترفند جدید قلاب بعد ازاین حسرت لیوان پری را نخوری نیمه ی خالی لیوان خودت را دریاب قول مردانه بده خانه تکانی بکنی گرد گیری کنی از عکس قشنگت در قاب کوک کن ساز دلت را که همایون بزنی بزن آهنگ خوشایندتری با مضراب صبح بر حضرت خورشید سلامی بفرست شب که شد عرض ارادت بنما بر مهتاب آینه محرم و هم سنگ صبور من وتوست پیش آیینه ز روبند بکن کشف حجاب 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو را من چشم در راهم شباهنگام که می‌گیرند در شاخِ تَلاجَن سایه‌ها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم تو را من چشم در راهم شباهنگام در آن دم که بر جا دره‌ها چون مرده‌ماران خفتگانند در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی‌کاهم تو را من چشم در راهم... تو را من چشم در راهم ‌ دکلمه 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این زمانه‌ی در شهر خود غریب شدن خوشا به دوست رسیدن خوشا حبیب شدن بیا به سر بدویم این مسیر را زیباست به قصد کشته‌شدن در برش، رقیب شدن بخواه تا که بمیریم، در معیّت عشق کم است صاحبِ یک جان بی‌شکیب شدن بیا که می‌بردت روی شاخه‌های بهشت میان معرکه همراه عطر سیب شدن برای شکوه‌ی از میله‌های دنیا نه خوش است از غم آن یار عندلیب شدن اگر که آخر این جاده می رسد به حسین چه غم ز خسته و بیمار و بی طبیب شدن خوشا اگر نرسیدن،ز وصل حرف زدن به شوق گفتنِ از کربلا خطیب شدن 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
باید غمِ ایران همه در گور شود! باید دلِ ما منبعی از نور شود در تاب و تبِ حادثه ها فهمیدیم فرق است چه کس،رئیس جمهور شود! 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این سه تا نقطه را برای تو گذاشته‌ام عشق من! همیشه اینها نشانه‌ی سانسور نیست هزار‌ حرف‌ وتصویر‌ وخاطره‌ ! در آن‌ خوابیده‌ ... مثل‌ من‌ که‌ وقتی‌ نگاهت‌ کنم‌ ، سه‌ نقطه‌ بیشتر‌ نمی بینم‌ ؛ تو‌ ،من‌ ،‌وخدا‌ .... که‌ از دیوانگی‌ سر به‌ بیابان‌ ‌ گذاشت.‌..! 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
💔تیره بخت💔 زخانه برون گشت،سراسیمه زن به کوچه پناه برد،به کنجی نشست بسی نیمه عریان وخونابه دل زنامردمی و زِ تازیانه جست یکی را کز آنجا عبور کرد،گفت وزین محنت وخواری بردار دست صبوری تورا خار تر‌میکند وزین محنت وسرگرانی که هست بگفتش شنیدی که هر مادری کشید جور فرزند،اخر رست مرا هست احساس مادر به دل که این دودمان را گرفتم بدست جهانم نبوداینچُنین خوار و زار بهارم نبود این خزانی که هست غم کودکانم که دربند شدند به زندان‌و آزم ،اچنین درشکست گره در گره خورد به پایم همی فلک جز به پایم کمندی نبست من از تیره روزی چه گویم بسی گزین تیر روزی شدم خار وپست حقارت همین است که تحقیرکنند وچاره به جز دست نیست روی دست همین خشم، کز او چهره شد نیلگون چگونه کند اهلِ من سر پرست (قمر) 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
50.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از بس "دلم" را زیرو رو کردم!! با یاد تو بس روبرو کردم.. در خلوت چشمان تو ماندم! هر گوشه‌ای را جستجو کردم... سر می‌رود از تو خیال من! ای آرزوی بی مثال من... بی تو همش با غم گلاویزم! یک قهوه‌ی تلخ است فال من... درد تو در این سینه‌ام جاری است! هر روز من یک روز تکراری است.. زخمی که از تو در درونم هست! آخر زمینم می‌زند کاری است... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خاطر وپیکرت ای یار، سلامت بادا زین جهان، هر چه خوشی هست،به کامت بادا آفت هردوجهان ،دور زاحوالت باد غم این گیتی پررنج،حرامت بادا طّره وگیسوی تو، رنگ زمستان نشود بوی گلهای بهاری، به مشامت بادا روی چون سیب تو. ایمن شود از چین وچروک شربت شادی ایّام ، به جامت بادا هفت گردون زمانه، به مرادت گردد هرچه می‌خواهی از این دهر، به نامت بادا #جعفر_غفاریان 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
هدایت شده از 💗حریم عشق💗
نوشتم تا "شقـــــایق هست" گاهی به چشمت می‌شود دل بست گاهی خیــــــال با عالمی داشت و شایــــــد زندگی این است گاهی @vjkdsgkdsvkdzv
‌ 🌷‌ ‌ ❇️ رفتن به مسجد جمکران با همراهی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🕌 سابقا راه قم به مسجد جمکران از طرف مرقد حضرت علی بن جعفر (ع) بود. 🌳 در خارج شهر، آسیابی بود که اطرافش چند درخت وجود داشت، و جای نسبتا باصفایی‌ بود، آنجا میعادگاه حضرت بقیه اللّه (ع) بود، صبح پنجشنبه هر هفته جمعی از دوستان مرحوم حاج ملا آقاجان در آنجا جمع می‌شدند تا به اتّفاق به مسجد جمکران بروند. 🌄 یک روز صبح پنجشنبه، اوّل کسی که به میعادگاه می‌رسید، مرحوم حجّه الاسلام و المسلمین آقای میرزا تقی تبریزی زرگری است. می‌بیند که توجّه و حال خوبی دارد، با خود می‌گوید اگر بمانم تا رفقا برسند، شاید نتوانم حال توجّهم را حفظ کنم، و لذا تنها به طرف مسجد حرکت می‌کند و آنقدر توجّه و حالش خوب بوده که جمعی از طلّاب، که از زیارت مسجد جمکران به قم برمی‌گشتند، با او برخورد می‌کنند ولی او متوجّه نمی‌شود. رفقای ایشان که بعد سر آسیاب می‌آیند، گمان می‌کنند آقای میرزا تقی نیامده است. از طلّابی که از مسجد جمکران مراجعت می‌کنند می‌پرسند: 🔹 شما آقای میرزا تقی را ندیدید؟ ▫️ می‌گویند: 🔸 چرا، او با یک سیّد بزرگواری به طرف مسجد جمکران می‌رفت و آنها آنچنان گرم صحبت بودند که به ما توجه نکردند. ▫️ رفقای ایشان به طرف مسجد جمکران می‌روند. وقتی وارد مسجد می‌شوند، می‌بینند او در مقابل محراب افتاده و بیهوش است. او را به هوش می‌آورند و از او سؤال می‌کنند: 🔹 چرا بیهوش افتاده بودی؟ آن سیّدی که همراهت بود، چه شد؟ ▫️ می‌گوید: 🔸 وقتی به آسیاب رسیدم، دیدم حال خوشی دارم، تنها با حضرت بقیّه اللّه «ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء» صحبت می‌کردم، با آن حضرت مناجات می‌نمودم، تا رسیدم به مقابل محراب، این اشعار را می‌خواندم و اشک می‌ریختم. ❇️ با خداجویان بی‌حاصل مها تا کی نشینم باش یک ساعت خدا را، تا خدا را با تو ببینم‌ تا اینجا رسیدم که: ❇️ ای نسیم کوی جانان بر سر خاکم گذر کن آب چشم اشکبارم بین و آه آتشینم‌ ✨ ناگهان صدایی از طرف محراب بلند شد و پاسخ مرا داد، من طاقت نیاوردم و از هوش رفتم. ▫️ معلوم شد که تمام راه را در خدمت حضرت بقیّه اللّه (ع) بود، ولی کسی که صدای آن حضرت را می‌شنود از هوش می‌رود، چگونه طاقت دارد که خود آن حضرت‌ را ببیند؟ لذا مردمی که آقا را نمی‌شناختند، حضرت را در راه می‌دیدند. ولی خود او تنها از لذت مناجات با حضرت حجه بن الحسن علیهما السّلام برخوردار بود. 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در اين شب بهاری بـراتـون دعا میکنم شبی سراسر آرامش داشـتـه بـاشیـد.... و هـر آنچه از خـوبیهایی کـه آرزو داریـد را خــــدا برای فردای شما آماده  کنه...             فرادتون بر وفق مراد🙏 🌓🌓🌓🌓 شب زیباتون ‌در آرامش 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا