eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
29 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 رمان جذاب 🌸 سمیرا در حالی که سینی چای رو می برد تو آشپزخونه گفت: _واقعا نشستی کلاس گذاشتی ناقلا، گفتی چند روز دیگه جواب میدم، الکی مثلا کشته مرده اش نیستی خندیدم و گفتم: _وای سمیرا فقط دلم میخواد ببینم مراسم خاستگاری تو چجوری میشه سمیرا باز شروع کرد مسخره بازی و تصور روز خاستگاریش و منم فقط می خندیدم، واقعا من اگه سمیرا رو نداشتم از افسردگی می مردم ...بعد گپ زدن با سمیرا قصد رفتن کردم که اونم بزور راضی شد من برم ... از خونه سمیرا که اومدم بیرون چند قدم برنداشته بودم که فاطمه سادات رو دیدم برام دست تکون داد منم رفتم پیشش و باهاش دست دادم - سلام خوبی معصومه جون ناپیدایی آبجی؟؟ لبخندی رو لبم نشست و گفتم: _کم سعادتی بود دیگه لبخندی زد و گفت: _دلم برات تنگ شده بود یه دفعه چشماش برقی زد و گفت: _راستی میدونستی داداشم برگشته با خوشحالی گفتم: _واقعا؟! کی برگشت؟ _ همین دیروز، عاطفه هم از شیراز اومده، میایی خونمون عاطفه رو ببینی، مطمئنم خیلی خوشحال بشه تو رو ببینه +دلم که خیلی می خواد ولی خب آخه داداشت اومده عاطفه حتما سرش شلوغه فعلا _ نه بابا، تو فردا بیا، بعدازظهر، داداشم میره تهران دنبال یه سری کارهاش، احتمالا من و عاطفه تنها باشیم یه کم فکر کردم و گفتم: _باشه عزیزم ان شاالله میام با هم خداحافظی کردیم و راه افتادم سمت خونه، منم دلم برای عاطفه تنگ شده بوده، سال اول دبیرستان باهم همکلاسی بودیم خیلی هم دوست شده بودیم باهم، تا اینکه اونا رفتن شیراز و بعد دو سه سال با برادر فاطمه سادات که تو محله ما بود ازدواج کرد و من بیشتر تونستم ببینمش، گرچه وقتی همسرش نبود باز برمی گشت شیراز پیش پدرمادرش ... رفته بودم تو فکر و به روزای خوشی که تو دبیرستان باهم داشتیم فکر می کردم اصلا نفهمیدم چجوری رسیدم خونه! ....🌷 🌸نویسنده: بانو گل نرگــــس 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
باز هم شـب شـد و از خـلوت دل بی‌زارم بــایـد انـگـار دلــم را بــه دلــت بـسپـارم این هـمه آدم و این قـصه‌ی تکراریِ شـب تو همان‌باش که من دوست‌ترش می‌دارم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
مباد این قبیله تو را بال و پـــر بشکنند بلندای سرو تو را ای شَهِ نامور ، بشکنند سقیفــه سیــاست مـــــداران نالایقــــــی طلب کرده تـا شیعیــان را کمــر بشکنند گروهی خمِ کـوچـه ها را قُرق کــرده اند که تا بازوان تو را سخت تـــــر بشکنند فــدک ، چشمـهای طمـع خیــز را دور کن مبادا که نخل تــــو را با تبــر بشکنند چه ظلمی است مظلومه ای رابه ضرب لگد در انبـــــوه بهتِ نگاه پســـــر، بشکنند شکستنـــــد پیمانه ی عمــــر صدیقـه را که شاید شما را کمر ، ساده تــر بشکنند ببین ناکسان هیـــزم و آتش آورده انـــد سپاه علی «فاطمــــه» را مگـر بشکنند! بترسند از اینکه شبــی ، جام های پـرآه در این سینه ی نخلها، بی خبـر بشکنند کجاینـــد عمــــار هـایت که تزویـــر هــا دراین خِطّه با ضربه ای مختصربشکنند 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
لب تشنه ی آب است ولی غرق سراب! شاد است ولی شکسته در پشت نقاب! از معرفت و عشق تهی شهری که یک عمر در آن غریب افتاده کتاب... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اجرای پدر و پسری غزل فاطمی🌷🥀 داغ ها در سینه دارم، داغ یک « در»، بیشتر «در» که می بینم، دو چشمم می شود «تر»، بیشتر روضه خوان کافیست یک کلمه بگوید"میخ"و"در" خیس باران می شوم؛ البته حیدر، بیشتر داستان میخ و در را باید از دختر شنید چونکه نزدیک اند دخترها به مادر، بیشتر ابری ام، بارانی ام؛ از بغض لبریزم، همین دارد آتش می زند« محسن» ز «اصغر» ، بیشتر از همان روز ازل، از جنگ نفرت داشتیم حال اگر این جنگ باشد نابرابر، بیشتر مادرم می گفت: وقتی که زنی زخمی شود از خودِ زن، درد می آید به شوهر بیشتر 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خدایا🙏 جوری واسمون جور کن که ذوق زده شیم، قلب‌های خستمون نیاز داره به یک جبران در این دنیا دو چیز بهترینند زندگی کردن"ازسرشوق و"خندیدن" از ته دل از صمیم  قلب هر دو را برایتان از خداوند مهربان خواسـتارم      ‌‌‎    ‌‎‌‎🌓🌓🌓🌓 شب زیباتون خوش 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
امروز شنبه‌ ۲۶ آبان ماه من از خدا اول سلامتی، بعد یک دل شاد و بعد هم موفقیت در تمامی اهداف تون رو خواستارم ان شاالله در ماه زیبای آبان به هر آنچه که میخواین دست پیدا کنید...🙏                ‌🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون‌بخیر 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
6.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیال برگشتن نداری انگار؛با عاشقات کاری نداری انگار...🥺♥️ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
☀️روز آمده شنبه اَرمَغان آورده در اَوّلِ هفته در آبان آورده با جِلوِۀ نور و تابشِ شوق و اُمید در فصلِ طلاییِ خزان آورده ______________________________ شب رفته و گاهِ آفتاب آمده‌ است رخشنده زمانِ نورِناب آمده است خورشیدطلوع نموده با چهره ی روز هنگامِ تلاش و تب وتاب آمده‌است 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
کلبه ی شعر
"دلِ سرگردان" پر می زند این دل به هوایی که ندانم آن را به چه ترفند به جایش بنشانم پر می زند و می رود آن جا که بخواهد عمری ست که بی دل ... پِیِ دیوانه روانم این بار دلم پر زده تا کوی مدینه تا حادثه ی آتش و میخ و در و سینه تا اشکِ حسین و حسن و زینب و کلثوم تا... غیرتِ کَت بسته از آن آتشِ کینه پر زد دلم آهسته به کنجی که حسن داشت جای قدمِ فاطمه... یک خاطره می کاشت زینب تَهِ هر خاطره زد بوسه ، حسین از.... عطری که به جا مانده از آن خاطره برداشت با بوسه ی زینب... دلم انگار پریشان رفت از درِ آن خانه به یک گوشه ی میدان تا... بوسه زند طبقِ وصیّت به گلوی محبوبِ خدا ، خواهرِ او ، با لبِ عطشان یک گوشه تهِ خیمه ، رباب از نفس افتاد آن قدر علی را که به گهواره تکان داد لب های تَرَک خورده ی دُردانه که می زد بر خشکیِ لب های پدر... یکسره فریاد یک غیرتِ رنجیده از آن مصلحتِ کار شدشاهدِ هرلحظه ی آن با تنِ تب دار با مُهرِ سکوتی که به فریاد کشانده مظلومیّتِ آلِ علی در صفِ پیکار یک سوی دگر... فاطمه بر خاک نشسته بر سینه و بر سر زده با دستِ شکسته با وا اَسَفا زیر و زِبَر کرده جهان که... چشمانِ تماشا به حقیقت شده بسته رگ های بریده شده با بوسه ی خواهر تکرارِ همان بوسه شد از جانبِ مادر یک بوسه... که تأیید شد از مِهرِ ولایت یک بوسه که مُهری شده بر باورِ باور این بار.... دلم... گوشه ی بین الحرمین است آن جا که ابوالفضل ،نگاهش به حسین است این دل...نه از آنجا به خدا پر نزند باز دلبسته و دیوانه ی ما بینِ دو عین است (خاتون) 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky