9.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی موسیقی گنجشکهاست
زندگی باغ تماشای خداست
زندگی یعنی همین
پروازها، صبحها، لبخندها، آوازها
#سهراب_سپهری
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
با یاد تو دائم سر جنگم ای عشق!
ماندم چه کنم با دل تنگم ای عشق
یاری برسان قدرت پرواز بده!
بر پای شکستهام که لنگم ای عشق...
#الهه_نودهی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
4_5958555833666116916.mp3
9.03M
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🎙#والایار
🎼 آهنگ قشنگ❤️❤️(جدید)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدیما حال دلمون بهتربود
مهربونتر بودیم
دیرتر می رنجیدیم
زودتر می بخشیدیم
زندگیمون تمامش عشق بود
مادربزرگ برامون قصه می گفت
پدربزرگ برامون شعر میخوند
آب دوغ خیار و اشکنه لاکچری ترین
غذاهایی بود کـه خاطرات شیرین نون
خورد کردن و دور سفر جمع شدن از
اون دوران یادمون مونده ..
چی شد کـه بین این همه ی شلوغی
خود واقعیمون رو گم کردیم
دیگه چیزی خوشحالمون نمیکنه،
راستی!!!! یادتون میاد آخرین باری
کـه از ته دل خندیدید کی بوده؟؟؟؟
چیز عجیبی نیست کـه یادتون نیاد
اما تاریخ وساعت اخرین باری کـه
از عمق وجودت غصه خوردیو گریه
کردی رو خوب یادته
واقعا چی شد کـه همه چی اینجوری
عوض شد ...
چی شدکه فقط بـه فکر این هستیم
کـه لاکچری وخاص بـه نظر بیاییم
برای هم کلاس بزاریم ویادمون بره
کـه بین این همه ی رنگ،
یه رنگی قشنگ ترین رنگ دنیاست
✅️ #ارسالیاعضامحترم
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
این روزها کلافهام از بسکه مینگاهمت
من، یک پلنگ سرکشم بگذار تا بماهمت
عصیانم و نمیشوم جا در حریم سادگی
باور نمیکند کسی وقتی که سر به راهمت
آشِ نخورده میروم قعر جهنم عاقبت
از بسکه در خیال خود همواره میگناهمت
زاده شدی حذر کنی از غم چشمهای من
من، از ازل برای این زاده شدم بخواهمت
آسایش جهان همین مصرع بینظیر ماست
تو باشی و شراب و من، البته بیمزاحمت
گیرم تو شبترین شبی اوج شریف شفقی
این خط_ و این+ نشان که من، یک روز میپگاهمت
#احمد_جم
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
مرز میان دوست با دشمن چه نزدیک است
وقتی بصیرت باشد آنجا مرگِ تشکیک است
یخ بسته فریاد پرستوهای آزاده
دنیا شبیه جنگلی بی روح و تاریک است
موشی به جان مردمِ سرگشته افتاده
گویا جهان یک آزمایشگاه فیزیک است
آزادی و آزادگی در خون خود غلتید
فردا، اسیر گفتگوی دیپلماتیک است
تا مثل قاسم ها به میدان پای نگذارند
دنیا به دست عده ای جنتلمن و شیک است
«ما از نژاد برتریم! اصلاً خداوندیم!»
این منطق ارباب های کفر و لائیک است
دجال، بسته ربنای دست هامان را
آیینه ای که سر به سر، اسباب تحریک است
حلقِ زمین از تسلیت خالی ست وقتی که
دنیای غرق هالُوین، لبریز تبریک است
جامِ جهانی، بازیِ جنگ جهانی هاست
از مرگِ انسان ها مهمتر هم، المپیک است
هر ماه در خاورمیانه، برج می سازند
این سو ولی غزه، نواری تنگ و باریک است
در منطق این منطقه، پاسخ نباید داد
بی اعتنایی! این خودش یک جور تکنیک است
تصویرِ مرگِ عاطفه از پنجره پیداست
ای کاش می گفتند این جلوه، گرافیک است
از مطبخِ غم می رود در مسلخ خون، زن
موسیقیِ جنگ جهانی تا کلاسیک است!
آهِ فلسطین در دل آیینه ها مانده
وقتی زمین، گلدانی از مرگ رمانتیک است
تاریخ را بستند بر تیرِ شب اعدام
جای گلوله در دلِ فرش پازیریک است
دارد خبر از روزهای سبز آزادی
افکار و رویایی که پخشِ بر موزائیک است
ای کارگردان پس کجایی!؟ سوژه آماده ست!
این قصه به اندازه ی کافی تراژیک است!
یخ کرده یک کودک میان آتش جنگ و
پهبادِ لامذهب فقط، سرگرم شلیک است
حس می کنم بوی تو را تنهاترین سردار
وقتی مسیر سردخانه، پر ترافیک است
این جمعه، چشمان همه در غزه می گردد
این روزها آقا به ما بسیار نزدیک است
#محمد_عابدی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای دریغا که حریفان همه سر بنهادند
باده عشق عمل کرد و همه افتادند
من عمارت نپذیرم که خرابم کردی
ای خراب از می تو هر کی در این بنیادند
#مولانا
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
السلامعلیک یاعلیبنموسیالرضا علیهالسلام
دلم پرواز درصحن تورا میخواهد آقاجان
شکسته بالم و دنبال مرهم، آمدم پیشت
#نگین_نقیبی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
به روی آینهی پر غبار من بنویس
بدون عشق جهان جای زندگانی نیست
#فاضل_نظری
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
مرا بیهوده میترسانی
از دشواریِ این عشق
که هر چه پیش آید
سخت و آسان دوستت دارم
#حمیدرضا_آبروان
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
🔥سرباز🔥
#هفتادودوم
-درمورد.. افشین...خیلی رفته پیش پدرتون ولی بی فایده بوده. خانم نادری، شما که این همه به من کمک کردید پس چرا برای افشین سخت میگیرید؟ زندگی من و افشین که مثل هم بود.
-نه آقای سلطانی.قضیه شما با ایشون فرق داره.شما به مریم و خانواده ش بدی نکردید.آقای مشرقی اگه اونقدر آزارمون نمیدادن،پدر من اینقدر سخت نمیگرفت.
-شما چی؟ شما هم براش سخت میگیرید؟
-ازدواج مساله خیلی مهمیه.من برای همه ی خاستگارهام سخت میگیرم.برای آقای مشرقی بیشتر سخت گرفتم.
-افشین میگفت بعد از راضی کردن آقای نادری تازه نوبت شما میشه.
-شما چکار کردید؟ با آقای مروت صحبت کردید؟
-بله ولی مثل پدر شما،میگن نه.
-گفتم که،جریان شما با آقای مشرقی فرق داره.دلیل آقای مروت هم با پدر من فرق داره..من با حاج عمو صحبت میکنم،ببینم چی میشه.
خداحافظی کرد و رفت.چند قدم رفت،پویان گفت:
_امیدی هست؟..برای افشین
-به خودشون بستگی داره..خدانگهدار.
سرکار تلفن همراهش رو خاموش میکرد. جلوی داروخانه توقف کرد.گوشی رو روشن کرد و با مریم تماس گرفت.مریم سوار شد و حرکت کرد.
چند دقیقه نگذشت که گوشی فاطمه زنگ خورد.به مریم گفت:
_کیه؟
-داداشته.
-بذار رو بلندگو.
تا مریم علامت تماس رو لمس کرد، امیررضا با دعوا گفت:
_هیچ معلوم هست کجایی تو؟!! چرا گوشیت همش خاموشه؟ باز دیوونه بازی هات شروع شد!
مریم خنده ش گرفت.فاطمه بالبخند گفت:
_یه نفس بکش ..سلام..پشت فرمانم.. گوشیم رو بلندگوئه،مریم هم اینجاست. حالا ادب تو رو کن دیگه.
امیررضا گفت:
_میذاشتی چند تا فحش دیگه بهت میگفتم،بعد میگفتی..سلام خانم مروت.
مریم گفت:
-سلام
-حالا کار مهمت چیه مثلا که اینجوری دعوا میکنی؟
-کجایی تو؟
-تو خیابان.
-کی میرسی؟
-دو ساعت دیگه،چطور مگه؟
امیررضا به پدرش گفت:
_بابا فاطمه میگه دو ساعت دیگه میرسه!
حاج محمود گفت:
_یعنی چی؟ گوشی رو بده.
امیررضا گوشی رو به پدرش داد...
#ادامه دارد...🌷
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky