eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
3.5هزار ویدیو
29 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌷📣📣 با عرض سلام و ادب محضر عزیزان کانال کلبه شعر با توجه به درخواست و پیشنهاد بعضی اعضای محترم کانال مجبوریم از تعداد پستها در طول روز جهت بهره مندی بیشتر اعضا از اشعار دوستان و مطالب کانال کم کنیم لذا نکات ذیل جهت استحضار عزیزان مطرح میشود 🔹 منبعد از هر شاعر بزرگوار عضو کانال در طول روز فقط یک شعر بارگزاری خواهد شد 🔹 عزیزان شاعر عضو لطفا هر روز خودشان یک شعر را از آثار ارزشمندشون انتخاب و برای من یا ادمین محترم کانال ارسال بفرمایند 🔹 با توجه به حضور اساتید گران سنگ در کانال تقاضا داریم که دوستان تازه کار قبل از ارسال شعرشون حتما از تقطیع هجایی استفاده کنند و اقلا شعر بدون ایراد وزنی ارسال کنند 🔹 تاکنون نخواستیم تو ذوق دوستان هنرجو بزنیم و از اکثر آثار ارسالی استفاده کردیم اما منبعد تقاضا داریم که قبل از ارسال برای بنده یا ادمین حتما حتما خودشون با تقطیع هجایی از صحت وزن آن مطمئن شوند و حتی الامکان از نظرات کارشناسی و نقد سایر دوستان استفاده کنند. یا اینکه بعد از اسمشون عبارت (( در حال آموزش )) رو اضافه کنند که به انتقاد اعضا و اساتید حاضر در گروه مبنی بر عدم ارسال اشعار ایراد دار احترام گذاشته شود.
یک دختر سه ساله با این همه کرامت کوچک ولی تو گویی گشته خمیده قامت آن صورت چو ماهش گشته سیاه ونیلی از کینه های دشمن از ضربه‌های سیلی امشب خرابه اش را بابا نموده روشن شام خزان او را باسر نموده گلشن ‌کوپیکر قشنگت بابای مهربونم دردت بمن نگفتی اما خودم میدونم هر دم بمن میگفتی جونم بجونت بسته دنبال تو دویدم گشتم غمین وخسته عمه بیا که آمد آری برادر تو خورشید من نشسته امشب برابر تو درپیش روی آن سر پر پر شد آن گل ناز نازک چوبرگ گل بود‌ آماده‌ بهر ‌پرواز 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
: زنی با چشم‌های قهوه‌ای جا مانده در جانم خیالش با من است اما حواسش را نمی‌دانم زنی که چشم او از شعر سعدی سر درآورده و من هر شب برای دیدن او شعر می‌خوانم چه بی‌رحمانه مویش را به روی شانه می‌ریزد و من در حسرتش مانند موهایش پریشانم به بی‌خوابی این دیوانه قانع نیست چشمانش سرم را داده در دستم به دنبال بیابانم مداوم می‌شمارم، چندمین دیوانه‌اش هستم که امشب با خیالش می‌سپارم لب به قلیانم نمی‌دانم برایش چندمین مَردم که می‌میرم از این زیبایی افراطی‌اش گاهی هراسانم نمی‌خواهم کنار دیگری پیدا کنم او را توافق کرده‌ام با این زن جا مانده در جانم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نفرت ز رجز های حماسی دارد ‌ یا کینه و اغراض سیاسی دارد امسال شبیه سال هایی که گذشت برنامه ی اربعین هراسی دارد 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🖤🏴 کوتاه در باب درد و دل دختر سه ساله با پدر گیرم که پس دهند به من گوشواره را در گوش پاره عمه کند گوشواره را؟ اصلا بگو که داغ ندیده به کربلا عمه چگونه تاب بیارد نظاره را؟ سر،چوب،خنده ها وشراب و یزید مست دختر چگونه شکوه کند رنج خاره را؟ ای یوسفم به پیرهنت وعده ام بده برده غنیمت این کفن پاره پاره را؟ غمگین نشو پدر ولی اکنون بگو به زجر فرق میان رفتن من با سواره را 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بیماری من عامل بیگانه ندارد عشق تو به هم ریخته اعصاب و روانم آخر چه کند با دل من علم پزشکی وقتی که به دیدار تو بسته ضربانم؟ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
-1931862272_1536440686.mp3
7.54M
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ ‌ 🎼‌ ‌ دنیام‌ ❤️❣️
نامِ حق، زیباترین آغاز بر هر کار ماست دستِ لطف و مهر او هرلحظه ،هرآن یار ماست او که بر ما هرنفس لطف فراوان کرده است جانمان را لایقِ کوی خراسان کرده است لطف کرد و شاملِ این رحمتِ بی‌حد شدیم زائر صحن و سرایِ جنت مشهد شدیم این حرم دارالشفای مردمی اهل ولاست آستان حضرت سلطان علی‌ موسی‌الرضاست عاشقان در این حرم مهر فراوان دیده‌اند لطف‌هایِ بی‌شمار از دستِ سلطان دیده‌اند عاشقان در این حرم با دوست نجوا می‌کنند شور و حالی بی‌نظیر و ناب پیدا می‌کنند هر که در یک گوشه دارد با خدایش عالمی چون خدایش یافته بهر غم دل محرمی عاشقان را در بهار لطف، راضی دیده‌اید کودکان را گرم در دنیای بازی دیده‌اید مادران را در تب و تابِ تماشا دیده‌اید شور و حال دختران چادری را دیده‌اید با چه شوقی چادر گلدار بر سر کرده‌اند با چه لبخندی نظر بر روی مادر کرده‌اند حس و حال و تک‌تک رفتارهاشان دیدنی‌ست بهر بابا گونه‌های نازشان بوسیدنی‌ست توی جمع خانواده مثل ماهی روشنند بهر بابا دم به دم شیرین زبانی می‌کنند چون سر بابای خود را روی زانو می‌نهند دستِ خود را بر سرش با مهربانی می‌کشند می‌کنند از مهر هر دم بوسه‌ای ارزانی‌اش گاه رویِ گونه‌هایش گاه بر پیشانی‌اش بر سر و روی پدر دست محبت می‌کشند طعم ناب مهر و احسان پدر را می‌چشند گفته‌ام از شورِ دختر بچه با بابای خود من نمی‌دانم که این مجلس چرا این‌گونه شد رفت دل‌های شما دلدادگان تا کربلا کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا رفت دل‌های شما پیش سه‌ساله دختری دختری که می‌کند هر دم ز بابا دلبری می‌برد دل از پدر هر لحظه با قندِ کلام می‌کند هر بار با لبخند بر بابا سلام توی آغوش پدر دارد بهشتی بی‌نظیر تنگ می‌گردد دلش تا می‌شود این وصل، دیر ...... آه خیلی دیدن لبخندِ بابا دیر شد لحظه‌لحظه کودک دلبند بابا پیر شد بهر دیدارش دمادم بی‌قراری می‌کند هر چه می‌گویند: نه ،او پافشاری می‌کند آن‌قدر گوید پدر، جانم پدر، جانم پدر تا که می‌آید برای دیدنش بابا به سر دختر نازم ببین بابا رسیده ناز کن چشم‌های خسته و نمناک‌ خود را باز کن مثل زهرا مادر من گونه‌هایت نیلی است می‌شناسم این کبودی‌ها نشان سیلی است رد خون داری به روی گوش‌هایت دخترم خون شده با دیدن رویت دلِ اهل حرم با صدای هق‌هق خود گفتگو آغاز کرد با سر بابا سر درد دلش را باز کرد روی زانو آن سر از تن جدا را ناز کرد گونه‌هایش را، لبش را، چشم‌ها را ناز کرد با دو دست کوچکش خاکستر از سر می‌تکاند بعد رویِ زخم‌ها با بوسه مرهم می‌نشاند بود حال دختر و بابا در آن شب ماجرا باز می‌شد دم‌به‌دم یک گوشه‌ای از روضه‌ها خواستند از او بگیرند آن سر اما،سر نداد آن‌قدر نالید و بابا گفت آخر اوفتاد ناز کرد و ناز کرد و ناز کرد و ناز کرد دختر دردانه‌ای سوی پدر پرواز کرد 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
به مُناسبتِ درگُذشتِ پیرغلامِ حضرتِ اَبا عبداللّٰه الحسین حاج _______________________________ با شوقِ حسین(ع) ، عابد از دنیا رفت مدّاحِ حسین (ع) ، حامد از دنیا رفت آن ذاکرِ اهلِ بیت حاج احمدِ شمس با عشقِ حسین(ع) شاهد از دنیا رفت 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به دلم پناه می برم از شر تنهایی... پای حرف هایش می نشینم همه بوی سوختگی می دهند بوی سال ها دوری... بوی تنهایی... کاش بودی ای مرهم بی تابی من تا باران ..! عاشقانه نبارد تا نبودن تو را به رخ دلم نکشد. 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky