eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
طالوت زمان شدی به جنگ جالوت از نور وجودت شده ترسان طاغوت با فصل بهار اگرچه بر می گردی بیروت شده ز بغض یاران باروت (احقر) 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تو قسمت بحث کردن با آدما عمدا بباز و بیا بیرون هیچ چیز مهم تر از آرامشت نیست... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
من را بخاطر تمامِ باید‌ها و نباید‌هایِ بعد از رفتنت ببخش. این‌که نباید، ولی هنوز از تو می‌نویسم را... یا این‌که باید، ولی نمی‌توانم فراموش‌ات کنم را... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
Danial Ranjbar - Hasrat.mp3
8.18M
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ 🎼‌ 💕💕
در جنگ اگر که شیر جنگل هستیم در راه خدا چرا معطل هستیم؟! فرمان «علی» روی زمین افتاده! ما متهم ردیف اول هستیم... پ.ن: ان‌شاءالله با تدبیر مقام معظم رهبری و همراهی همه ارکان نظام، پوز نجس اسرائیل را به خاک می‌مالیم✌️🇮🇷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نصرت حق بود آری یاورت یاری از مظلوم بوده باورت اشکهایت جاریِ از اشک یتیم جان به قربان تو و چشم ترت گرچه شیعه کم ندارد چون تو مرد داغ جانسوزت جگر را آب کرد با رذالت فکر حذفت کرده بود دشمنِ خواری کشیده از نبرد تکیه گاه غزّه و لبنان کجاست پاسدار حرمت قرآن کجاست سرو قامت مانده در طوفان کجاست شیرمردِ این شغالستان کجاست خون پاکت راه را داده نشان نیست دیگر وقت بحث و گفتمان قدس را آزاد از شر میکنیم آیه ی نصری برای ما بخوان 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
28.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت های سوزناک و شنیدنی حاج که انگار حرف همه ما در این روزهاست! گوش‌ کنید‌ 🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
کوه لبریز بود از استواری و یقین ،کوه در بند بندش داشت عزمی آهنین ،کوه با آتشی که در دل خود داشت یک عمر می شد به میدانِ عمل شورآفرین کوه مثل امامش با کلام با شکوهش خاری مداوم بود در چشمانِ کین،کوه بیمش نبود از فتنه ها و ریب ها،چون دست توسل داشت برحبل المتین کوه در تنگناها با توکل بر خدا داشت آرامشی ناب و بیانی دلنشین ،کوه با شور ایمانش ز نصرالله می گفت با اعتماد و اعتقادی راستین ،کوه گفتند بعضی ها که شد نابود قطعاً با شصت تُن بمبی که آمد بر زمین ،کوه اما نشد نابود،محکم تر ،قوی تر در قلب ما تاهست،پابرجاست این کوه 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
خوشبختی همان کلبه ایست بر فراز تپه ها ی خیال نیاز هر کسی در دودکش آن بالا میرود در ذهن او به همان شکل ابری میشود در آسمان 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد اولین باران پاییزی دلم لرزید به یاد دستهای سرد هم میزی دلم لرزید به یاد دوستت دارم به یاد دوستم داری!؟ به یاد شاعران تُرکِ تبریزی دلم لرزید به یاد جَنگ می افتم...هلاکت میشود سهمم به یاد آن هلاکو خانِ چنگیزی دلم لرزید به یاد عشق می افتم زمین را مرگ می گیرد هم اینکه مثل من از عشق لبریزی دلم لرزید دوباره فتنه ی تاریخ با پاییز هم سو شد هم اینکه گاه گاهی چشم و دل هیزی دلم لرزید زمین بین دوماه افتاده و تا صبح بیدارم زمین خوابید و باز از سایه ی چیزی دلم لرزید! 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
هدایت شده از ترانه‌ی ماه و مهتاب
بشکست اگر سبویی، سر خم می سلامت...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی رویا نیست زندگی زیبایی‌ست می‌توان بر درختی تهی از بار، زدن پیوندی. می‌توان در دل این مزرعه‌ی خشک و تهی، بذری ریخت. می‌توان از میان، فاصله‌ها را برداشت. دل من با دل تو هر دو بیزار از این فاصله‌هاست! ‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
با یاد تو شــــــــــعر من غــــــــم انگیز شده از خاطــــــــره های کـــــــوچــــــــه لبریز شده هم زرد و شکسته هم پــــر از اندوه است دور از تــــــو دلــــــــــــم شــــــــبیه پاییز شده 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌿پاینده، پُراز ستاره حزبُ الله است حزبی که عواملش جُنودُالله است جان برکف و پُرقدرت و با برنامه آماده‌ ی اِنتقامِ نصرُالله است 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصویر و نتانیاهو که به شکلی مجزا و متفاوت توسط هنرمندان عراقی کشیده شد 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
ای یــاور با صلابت حــضــرت ماه از داغ تو داریم به لب‌هامان آه ای مکتب سرخ استقامت، سید! راه تــــو ادامــــــه دارد ان‌شـــاء‌الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم بخوان در گوش دنیا ، "رتل القرآن ترتیلا" بخوان از نصر از اسرا ... "و نزلناه تنزیلا" بخوان: موسی به نفرین لب گشود آواره شد این قوم که سرگردان و حیران شد از این صحرا به آن صحرا بخوان هم سفره ی جالوت با دستان خون آلود ندارد سهمی از خاک مقدس یک وجب حتی! به دل های پر از طغیان و کفر و کینه  : "قل موتوا" به چشمانی که بازند و نمی بینند : "اُنظرنا" دمشق و غزه و بیروت و بغداد است یا تهران وطن جایی ست که پیچیده آنجا عطر خون ما به نابودی آن فرعون ذی الاوتاد ، آن جلّاد به خونخواهی خونی که چکیده از سرِ یحیی عماد و صالح و قاسم، ابومهدی و اسماعیل چنین پیمان خون بستند در سرتاسر دنیا که خاکستر نگردد شاخه های کوچک زیتون نسوزد خانه ای بر شانه های مسجدالاقصی نبندد جای قنداقه ، کفن را بر تن نوزاد در آغوشش نگیرد مادری فرزند بی سر را جهان از درد می پیچد به خود ، آماده ی فجر است شب تاریک خواهد رفت ، "وعداََ کان مفعولا"... صدای غرّش آزادگان عالم است آری به زودی می رسد یک لشکر آزاده از هرجا... 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
زمین باز هم بوی غربت گرفت زمان باز از ما خسارت گرفت دل هر مسلمان شکست از فراق چرا درد هجران وخامت گرفت؟ کجای زمین رد ناشکری است؟ که از ما خدا باز نعمت گرفت کجا حکمرانی نشسته عقب ؟ که دشمن توان جسارت گرفت کجا قافیه باختن رسم شد؟ که شعر جهان رنگ غفلت گرفت دوباره عزادار فرمانده‌ایم دگر داغ، خط نهایت گرفت سگ هار صهیون دوباره ز ما علمدار میدان غیرت گرفت تن پاک سید حسن با وضو به سوی شهیدان قرابت گرفت شب تلخ بیروت، بغداد شد دوباره غم و درد، کثرت گرفت شب و شعله و شوق دیدار یار به هم گشت و پرواز قدرت گرفت چو شد ضاحیه کربلایی دگر زمین رنگ سرخ شهادت گرفت (ام.خزان) 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
اَمان از پاییز تو مگر با پاییز قرابتی داری ؟ که عشقت غمگین ترین بهانه ی دلتنگی ست به رنگ خزان و ماسیده بر روی مینای دلم فصل ِ انارهای سرخ ِ تکیده و دلتنگ ضرب آهنگ ریز ریز ِبرگهایش که در نفس باد می پیچد موسیقی محزونی ست از نوای به سکوت نشسته ی دوست داشتنت و تنهاتر شدن ِ من ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
من و فنجان چای و حبه ای غصه کنار پنجره، مبهوتِ پاییزم نگیری تو اگر گاهی سراغم را چونان برگ خزان زرد... میریزم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای سیّدِ محبوبِ من ، تنهایِ تنها مانده ای ای مرغِ تنها در بلا ، آخر به خاک افتاده ای با تیرِ عهدِ بی وفا ، گشتی میانِ غم رها از بی وفایی خورده ای،اوجِ وفا جان داده ای 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیاده مـــی شوی از آن، اگــر اراده کُنند زمامِ عُمر به دستِ تو نیست می دانی؟ 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نمردم و چه روزها که دیدم نمردم و چه داغ‌ها چشیدم چه سوگ‌ها سروده، زنده ماندم چه بارها به شانه‌ام کشیدم شبانه از سکوت تلخ اخبار چقدر عرض تسلیت شنیدم نگاه سروهای زخم‌خورده جنون، جنون شاخه‌های بیدم شبیه‌ نخل بی‌ثمر شکستم شبیه برگِ شعله‌ور خمیدم من از جهان، همان دمی که خنجر سر تو را برید، دل بریدم بریده و خمیده و شکسته به ظهر روز واقعه رسیدم چه شام وحشتی! چرا از آن خواب نمی‌پریدم و نمی‌پریدم اگرچه روی تل زمین نخوردم اگرچه بوسه از گلو نچیدم تو رفتی و من، این من پریشان که سوختم در آتشت،‌ شهیدم 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
سید حسن است جلوه ای از رُخِ نور اهریمنِ تار دل ازاین معنی دور پیروزی لبنان وفلسطین قطعی ست درکعبه بلند می شود بانگِ ظهور 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 چند دفعه کارهایی که می خواستم برای بسیج انجام دهم رو ، نصفه نیمه رها کردم و بعد هم با عصبانیت بهش توپیدم هر بار نتیجهٔ برعکس می داد نقشه ای سرهم کردم که خودم را گم و گور کنم و کمتر در برنامه ها و دانشگاه آفتابی بشوم ، شاید از سرش بیفتد. دلم لک می زد برا برنامه های «بوی بهشت » راستش از همان جا پایم به بسیج باز شد . دوشنبه ها عصر ، یک روحانی کنار معراج شهدا تفسیر زیارت عاشورا می گفت و اکثر بچه ها آن روز را روزه می گرفتند .. بعد از نماز هم کنار شمسهٔ معراج افطار می کردیم. پنیر که ثابت بود ، ولی هر هفته ضمیمه اش فرق می کرد :هندوانه ، سبزی یا خیار ، گاهی هم می شد یکی به دلش افتاد که آش نذری بدهد قید دوتا از اردوها را هم زدم .. یک کلام بودنش ترسناک بود به نظر می رسید.. حس می کردم مرغش یک پا دارد می گفتم :«جهان بینی ش نوک دماغشه! آدمِ خود مچکربین!» دراردوهـایی که خواهران را می برد، کسی حق نداشت تنهـایی جایی برود، حـداقل سه نـفری اصـرار داشت:((جمـعی و فقط با برنامه های کاروانن همـراه باشیـد!)) مـا از برنامه های کاروان بدمان نمی آمد، ولی می گفتیم گاهی آدم دوست دارد تنهـا باشد و خلوت کند یا احیانا دو نفر دوست دارند باهم بروند. درآن موقع،باید جوری می پیچـاندیم ودرمی رفتیم. چـند بار دراین در رفتن ها مچمان راگرفت... ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بعضی وقت ها فـردا یا پس فردایش به واسطه ماجرایی یا سوتی های خودمان می فهمید. یکی از اخلاق های بدش این بود که به ما می گفت فلان جا نروید و بعد که ما زیرآبی می رفتیم، می دیدیم به! آقا خودش آنجاست‌‌ نمـونه اش حسینیه گردان تخریب دوکوهه... رسیدیم پـادگـان دوکوهه.شنیدیم دانشجـویان دانشگاه امام صادق(ع)قـرار است بروند حسینیه گردان تخریب. این پیشنهـاد را مطرح کردیم. یک پا ایستادکه: ((نه، چون دیر اومدیم وبچه ها خسته‌ن ،بهتره برن بخوابن که فردا صبح سرحال از برنامه ها استفاده کنن!)) واجازه نداد. گفت:((همه برن بخوابن!هرکی خسته نیست، می تونه بره حسینه حاج همت!)) بازهم حکمرانی!به عادت همیشگی، گوشم بدهکارش نبود همراه دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع)شدم ورفتم. درکمـال ناباوری دیدم خودش آنجـاست!.. داخل اتوبوس،باروحانی کاروان جلو می نشستند.صنـدلی بقیه عوض می شد، امـا صندلی من نه! از دستش حسابی کفری بودم،میخواستم دق دلم رو خالی کنم کفشش را درآورد که پایش را دراز کند، یواشکی آن را از پنجره اتوبوس انداختم بیرون نمی دانم فهمید کار من بوده یا نه اصلا هم برایم مهم نبود که بفهمد.. فقط می خواستم دلم خنک شود. یک بار هم کوله اش را عقب شوت کردم ...🌷 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫پشتِ تمام آرزوهاے تو ⭐️"خــدا" ايستاده است 💫ڪافےست بہ حڪمتش ⭐️ايماڹ داشتہ باشے 💫او را بخوانيد تا شما را اجابت ڪند ‌🌓🌓🌓🌓 شبتون‌‌ سرشار‌ از آرامش 🌓🌓🌓🌓 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky