. ‌من چنان عاشق رویت ، که ز خود بیخبرم تو چنان فتنه ی خویشی که ز ما بیخبری گفتم از دست غمت سر به جهان در بنهم نتوانم ، که به هر جا بروم در نظری #سعدی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

وقتی به سر زلف تو گیرم چه کنم؟ وقتی به محبتت اسیرم چه کنم؟ مانند تو دلبری ندیدم هرگز دنبال مراعات نظیرم چه کنم؟ #حسین جعفری 🔹️ ‌ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

🌺‌ داستان‌ 🌺 ‌ مردی به پیامبر خدا، حضرت سلیمان، مراجعه کرد و گفت: ای پیامبر میخواهم به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی. سلیمان گفت: تحمل آن را نداری. اما مرد اصــــــــــرار کرد. سلیمان پرسید: کدام زبان؟ جواب داد: زبان گـ🐈ــــربه ها! سلیمان در گوش او دمید و عملا زبان گربه ها را آموخت... روزی دید دو گربه با هم سخن میگفتند. یکی گفت: غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم! دومی گفت: نه، اما در این خانه خـ🐓ــــروسی هست که فردا میمیرد، آنگاه آن را میخوریم. مرد شنید و گفت: به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید، آنرا فروخت! گربه آمد و از دیگری پرسید: آیا خروس مرد؟ گفت نه، صاحبش فروختش، امــــــــــا گـــ🐑ــوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد. صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت. گربه گرسنه آمد و پرسید آیا گوسفند مرد؟ گفت : نه! صاحبش آن را فروخت. اما صاحبخانه خواهد مُرد و غذایی برای تسلی دهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن میخوریم! مرد شنید و به شدت برآشفت. （￣～￣;） نزد پیامبر رفت و گفت گربه ها میگویند امروز خواهم مرد! خواهش میکنم کاری بکن ! پیامبر پاسخ داد: خداوند خروس را فدای تو کرد اما آنرا فروختی، سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی، پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن! حکمت این داستان : خــــــــــــــــــــداوند الطاف مخفی دارد، ما انسانها آن را درک نمی کنیم. او بـــ ـ ـــلا را از ما دور میکند ، و ما با نادانی خود آن را باز پس میخوانیم...!! 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

🌺 بار الها تنها کوچه ای که 🦋 بن بست نيست کوچه ياد توست 🌺 از تو خالصانه ميخواهم 🦋 که دوستان خوبم و هيچ انسانی 🌺 در کوچه پس کوچه های زندگی 🦋 اسير و گرفتار هيچ بن بستی نگردند🙏 🌓🌓🌓🌓 شبتون‌ منور به نور خدا 🌓🌓🌓🌓 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

از روزنـهٔ چـشم تـو خورشید هویداست وز لطف نگـاه تـو جهان خـرم و زیبـاست صبـحی که تـو در آینه‌اش نقش ببندی چـون باغ بـهار اسـت بهشت اسـت، فریباست #محسن_خانچی 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام صبحتون ‌زیبا 🌞🌞🌞🌞🌞 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

ای آرزوی جان و دلم ز آرزوی تو بیمارگشته به نشودجزبه بوی تو باری، بپرس حال دل ناتوان من بنگر: چگونه می‌تپد ازآرزوی تو؟ # عراقی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

آی سهراب سلام قایقت ساخته ای؟! چند وقتی شده که دور شدی تو از این خاک غریب یادت هست گفته بودی که همی می آیی وکمی می خوانی راستی تو رسیدی به آن شهر پس دریاها راستی تو بگو خاک موسیقی احساس تو را خوب شنید کاش میشد که دهی راه نشانم سهراب... تا که سازم زورقی از جنس تجلی و وفا وزنم بر دل دریای زلال.... راستی باز بگو تو که گفتی به یک چینه مرا مینگری که به یک شعله چنان خواب روم و چونان خیره به یک شعله به افلاک روم و روم باز به یک خواب عمیق شعله خاکستر من رقص کنان میبلعد وتن سرد مرا سوی خودش میخواند ناگهان چلچله ای بانگ برارد همه یکبار ه بخیزند از این خواب گران مردمی که سر این ساحل غم بنشستند غصه ها را به در خانه خود بشکستند از سر دین و دیانت رستند چشم خود، باز بر این آبی اندوه شده تا سراپرده هر معرکه مشکی بستند تا بیاید کسی از، دور ناجی مردم خاکستری دهر شود ای دریغا که دگر شوقی نیست ای دریغا که دگر حالی نیست ای دریغا که دگر یار در این کوچه ی بی فردا نیست... شوق ها مرده شدند.... ودر این شهر مصیبت سر ما می آید به هوا خواهی ما می آید و به دلداری ما می آید ودگر شوق ندارد که بسازد قایق دل طوفان زده ام.... آی سهراب بیا.. شهر ما بام ندارد و کبوترهایش.. سرفواره عجز بشری بال زنند.. ما همه خسته ی تقدیر شدیم وته بیشه غم... پشت مرداب عدالت.. پس. آن هرزه گیاه... به ستم خو کردیم... عصرها تنگ همین کاسه ی دهر... دم آن سرخ غروب... صوت غوکان حزین گوش ها می ساید.. مشت آن کودک ده ساله شهر تکه سنگی ز عدالت خواهیست که به سمتی فرو میریزد به درون مرداب.. آری مرداب که خوش میبلعد... زن وامانده ی مظلومه ی دشت. سر هر صبح پر از تاول وزخم روح زخمی شده اش از سر این طاقچه برمی دارد... وکم از ساعت آن طاول زخمی به بزک می ساید زیر آوار بزک می ماند کوله باری ز غم ودلهره ها به سرشانه ی لاغر دارد... آه سهراب ببین کفش تشویش به پا تو ببین دغدغه ها لقمه ی نان تو ببین دلهره های معشوق سردی خانه معصومه ما راستی قایق زخمی تو کو... تو بگو جا دارد.. تا کشی این لش، بی جان مرا بر آن آبی آرام بلند آری انگار که آن قایقت جا دارد....؟ # فائزه _ سمندر 🔹️‌ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

شانه‌ات مُجابم می‌کند در بستری که عشق تشنگی‌ست زلالِ شانه‌هایت همچنانم عطش می‌دهد در بستری که عشق مُجابش کرده است #احمد_شاملو 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ امو _بند( رضا پناهی) 🎼‌ همدم

گرچه مجنونم و صحرای جنون جای من است لیک دیوانه تر از من، دل شیدای من است آخر از راه دل و دیده سرآرد بیرون نیش آن خار که از دست تو در پای من است رخت بربست ز دل شادی و هنگام وداع با غمت گفت که یا جای تو یا جای من است جامه ای را که به خون رنگ نمودم امروز برجفا کاری تو شاهد فردای من است سر تسلیم به چرخ آنکه نیاورد فرود با همه جور و ستم همت والای من است دل تماشایی تو، دیده تماشایی دل من به فکر دل و خلقی به تماشای من است آنکه در راه طلب خسته نگردد هرگز پای پر آبله بادیه پیمای من است #فرخی_یزدی ‌🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

پنجشنبه ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻫﺎ ﻭ ﭘﺎ ﺩﺭ ﻫﻮﺍ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻣﯿﺎن این همه ﺧﺎﻃﺮﻩ... به رسم کُهن، یاد میکنیم از آنها که وقتشان و مکانشان از ما جداست... با ذکر فاتحه و صلوات🙏 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky

میخانه.    بایاد رخ یار به میخانه برفتم اندیشه کنان عاقل وفرزانه برفتم میل طربم بود  زحال خوش مستی با شور وشعف بر در خمخانه برفتم ساقی قدحی داد از آن بادهٔ دوشین تا بار گه یار چوپروانه برفتم دل راچوبدادم بکف ساقی دلدار با شهپر می عاشق و مستانه برفتم برتربت آن کعبه دل پای نهادم آسیمه سرو  واله و دیوانه برفتم تا بر نکشم دست ز دامان ربوبی من باده زنان بالب پیمانه برفتم تا لب بگشایم به لبیگ در آنجا بانقش قلم ره چه ادیبانه برفتم آغشته کنم تاکه دلم را به می عشق برخاک درش سجده به شکرانه برفتم سالک بود اینجا تراب ای مه خوبان بادست ملک تا در این خانه برفتم الله نور السماوات والارض # پرویز _بیگلری 🔹️ عضو کانال 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اهل دلی همراه شو 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky